مشورت به كارمندان احساسی ناسا
نویسنده: بنیامین كلاچاهی ثابت
همانطور كه بر هیچكس پوشیده نیست، ما ایرانیها باهوشترین مردم دنیا هستیم. همین امر هم باعث شده كه بیش از 95 درصد كاركنان ناسا ایرانی باشند!
این آمار كه حتی در كانالهای معتبر تلگرامی هم تایید شده، به این معنی است كه اگر همین الان شماره ناسا را بگیرید و بیخودی به منشی ناسا بگویید: «با احمدقلی خانِ هاشمی اَعلای كلاچاهی فشتكهپور بالامحله، كار داشتم.» هم، كارمندی به این اسم در آن سازمان پیدا میشود.
حتماً منشی داد میزند: «احمدوووو.» و یكی كه رفته پشت انبارِ ناسا سیگار بكشد، جواب خواهد داد: «جانم بلامیسر!» در سوی دیگر اما مردمِ بیش از دویست كشور جهان حتی در شُعَب اكبرجوجه هم یك نماینده ندارند كه این خود معرف وضعیت ضریب هوشی پایین سایر جهانیان است.
حتی به گواه پژوهشهای انجام شده، بیش از شش میلیارد خارجی در جهان منبع تأمین شیركاكائو را دوشیدنِ گاوهای قهوهای میدانند و خیلی خنگولند!
اگرچه وضعیت مناسب میانگین ضریب هوشی ایرانیها واقعیت دارد اما در پاراگراف بالا، نگاه هواداری به این واقعیت و علاقه به آن، بلافاصله موضوع را وارد حوزه احساسات كرده و طبق معمول در پس هواداری افراطی، ایجاد دوقطبی ذهنی در جهتِ نفی هست و نیستِ تمامِ حالتها و طرفهای دیگر قرار گرفته است.
معمولاً اولین كسی كه با ما در پاراگراف بالا كاملاً موافق نباشد، با پاسخ «برو یكم متالعه كُن بیسوات!» و هر كسی كه با ما مخالف باشد با برچسبزنی و فحاشی روبهرو خواهد شد.
اگرچه ضریب هوشی مناسب، باید توان ارائه تحلیلهای منطقی را برای ما به ارمغان بیاورد اما گندهلاتِ ضرایب ما، ضریب احساساتمان است كه حسابی از ضریب هوشی زهرِچشم گرفته.
این تعصب افراطی نسبت به همه علایق و نظراتمان، مشكلات زیادی را در زندگی شخصی و اجتماعی به وجود میآورد كه در پایین سعی شده برای حل یكی از هر نوعِ آنها به كارمندان ناسا مشورت داده شود:
زندگی شخصی- عاطفی:
اگرچه وادی عشق، قابل احترام و عاشق، قابل ستایش است اما شرط اثبات عشق از دست دادن قوه تعقل نیست. در خصوص لزوم كنترل زیادهروی در احساسات، لزومی ندارد كه اسم اولین جنس مخالفی كه در هفده سالگی به او احساس پیدا میكنید را روی بدنتان حكاكی كنید.
چه بسیار «آیدا»های حكاكی شدهای كه به فاصله كوتاهی تبدیل به «آتنا» شدند و مدتی بعد هم با افزودن یك «میم» چسبان در اول، به «ملینا»یی با خط شكسته تغییر ماهیت دادند.
نمونهای از كنترل نگاه صفر و صدی در این حوزه هم این كه شما باید نسبت به خواستگار معقولی كه با مهریه مد نظرتان مخالف است یا درباره سبك آرایش و پوشش نظرهایی دارد، تحلیل بازتری از اینكه «مگه تو منو دوست نداری؟» داشته باشید.
شاید آن بنده خدا میترسد كه با دوهزار سكه به عنوان اخلالگر بازار سكه اعدامتان كنند یا فقط نگران این باشد كه با سیسانت لباس سرما بخورید!
در خصوص ایجاد دوقطبیهای كاذب هم میتوان به زوجهای جوان گوشزد كرد كه باور كنید علاقه همسر شما به مادرش اصلاً در تقابل با علاقهاش به شما قرار نمیگیرد.
برای اطمینان میتوانید از همسرتان بخواهید به جان عزیزترین شخص زندگیاش قسم بخورد تا به جان مادرم گفتن او را بشنوید.
زندگی اجتماعی- سیاسی:
رابطه بسیاری از آدمها با درس ریاضی در همان مبحث معادله درجه دوم (و با صفر نشدن مقدار دلتا) به بنبست میرسد و در ادامه هم برنامهای برای اینكه این دسته از دانشآموزان متوجه امكان وجود چند جواب برای یك سوال بشوند، در نظر گرفته نشده است؛ در این شرایط اُمیدی هم به دركِ وجودین چندین مؤلفه مستقل در یك محاسبه وجود ندارد اما نظریههای این عزیزان به طرز عجیبی قابلیت پیشبینی و محاسبه دارند.
فقط كافی است موضع این دسته از افراد راجع به یك حكومت را جویا شوید تا نظر آنها درباره تمام موضوعات جهان و حتی مسائلی كه بعدتر اتفاق میافتد را بدانید.
برای مثال اگر یك فردِ مغز تك مؤلفهای! با شرایط موجود یا نظام سیاسی فعلی كشورش زاویه داشته باشد، ناخودآگاه شیفته و واله نظام قبلی است و اساساً كسی كه عاشق قبلیها نباشد را حتماً حقوقبگیر فعلیها به حساب میآورد.
این فرد میتواند در فداكردن مواضع عقلی و انسانی خود برای این مخالفت و شیداییهای متعاقب آن تا جایی پیش برود كه حتی در برابر دستگیری یك سارق مسلح و مجازات یك متجاوز در كشور هم موضع بگیرد و تنها دلیلش این باشد كه مدیر اختلاسگر و مسئول فاسد هم داشتهایم!
حتی در همین روزهای اخیر دیده شده كه این افراد میتوانند به سبب همین مغز تك مؤلفهای با جعل تاریخ كشورها و شیادانهترین تعویضِ جای ظالم و مظلوم در رسانههای مطبوعشان هم اوكی باشند.
میگویید نه؟ به شبكههای فارسیزبان خارج از كشور رجوع كنید. توصیه جدی به همه این است كه تحت تأثیر فضاسازی این عده قرار نگیرند.
چرا كه با همین فرمان هیچ بعید نیست كه اگر فرداروزی موضع نظام سیاسی حاكم بر كشور، تأیید سلامت اخلاقی اعضای خانواده این عده باشد هم، آنها بخواهند این سلامت را منكر شوند.
منبع سایت دفتر طنز حوزه هنری