شعرهای طنز در ستایش خلافكاران
عمو زورگیر، كتابی است شامل انواع شعرهای طنزآمیز اسماعیل امینی در قالبهای موزون، كه نشر نیماژ آن را منتشر كرده است. برخی از شعرهای این كتاب به زبان گفتاری است و برخی دیگر به زبان نوشتاری. یعنی ترانه طنز و شعر طنز و تعدادی منظومه طنز در كنار هم آمده است.
اسماعیل امینی در شعرهای این كتاب به موضوعات متنوعی پرداخته است. از شعرهای تعلیمی به شیوه پند و اندرز البته با منطق طنز، تا دعا و نیایش و حكمت طنزآمیز.
هم چنین تعدادی شعر طنز در ستایشِ خلافكاری وخلافكاران در كتاب آمده است. در این شعرها، نگاهی سادهلوحانه و از سر خوشبینی همراه با تحامق آشكار و رندی پنهان دیده میشود.
ستایش از زمینخوار، از انبوهسازان بساز و بنداز، از عمو پوپولیست، از مدرسه پولی، از دلالان دلار و فوتبال و بالاخره ستایش از عمو زورگیر كه اسم كتاب هم از همین شعر انتخاب شده است.
در این مجموعه شعرهایی هم هستند كه درباره زندگی شهری و اهمیت حفظ طبیعت و محیط زیست، حرف میزنند.
یكی از شعرهای كتاب عموزورگیر را با هم میخوانیم:
سرویس آدم
صبحگاهی بود
صبحگاه پر نشاطی بود
و هوای شهر از بوق و دروغ و دود و دم آلوده بود
اوضاع قاطی بود
چه بساطی بود!
در خیابان آش درهم جوش آدم بود و ماشین بود
صبحگاهی بود و سقف آسمان انگار پایین بود
حال روز شهرمان این بود
كارمندان پیاده بربری در دست میرفتند
مایهداران، و سواران هم چنان سرمست میرفتند
یك نفر لم داده در شاسی بلندی شاد و بیغم بود
جای او ده نوجوان در یك ون كوچك
جایشان كم بود
ون نگو! سرویس آدم بود