واژه های متبسم

واژه های متبسم؛ روایتی از كلماتی كه می‌خندند

1404/02/17
|
13:04
|

كتاب واژه های متبسم منتخبی از اشعار طنز و غیر طنز شاعر و طنزپرداز پدرام اكبری است كه چاپ اول آن در 83 صفحه و قطع رقعی در انتشارات ماهواره چاپ و در اختیار علاقه‌مندان و اهالی طنز شیراز و فارس قرارداده شده است. طراحی جلد این كتاب را محمد قریشی انجام داده است.

بخشی از اشعار پدرام اكبری:

تاریخ انقضای تو لبخند هست و بس
وقتی لبت به سوزن و نخ آشنا شده
مانند آن رفیق همان شاعر فقید
خون در رگت نمانده ولی از هوا شده

**
فصل بهار موسم تبریك گویی است
گاهی بساط شعر و غزل جور می‌شود
اما عجیب نیست كه در ماجرای ایل
عطر شكوفه ساقی وافور می‌شود

**
ورندازم نكن لطفا برانداز این وراندازی
نمی‌دانی كه بیزارم اصولا از براندازی؟!

كلامم را نفهمیدی و هرگز هم نمیفهمی
شبیه خان قاجاری نكن این جور لجبازی

به بالا متصل هستی و در اندیشه پرواز
ندا آمد بیا بالاتو از مایی! نمی‌بازی

همیشه توی تحلیلت نماد صفر و یك بودی
چگونه بورد سوزاندی؟ شدی استاد ممتازی

زمانی سخت كوشیدی و مبصر باشی و اول
شدی حالا نماینده هنوزم نیستی راضی؟

شنیدم نطق فرمودی كه خدمت اولویت هست
بیا پوتین به پایت كن برو در رخت سربازی

تو با شاسی بلند خود سفرها می‌روی حالا
از آن راهی كه می‌رفتی زمانی با موتور گازی

در این بازار اگر سودیست با درویش خرسند است
كه او هم حجره‌ای دارد به دور از جنگولك بازی!

در پیش‌گفتار این كتاب كه به قلم دكتر عبدالرضا قیصری نگاشته شده است می‌خوانیم: «شعر چیز عجیب و غریبی است. چند تایی واژه، گرد هم می‌آیند و دست‌شان را در گردن و كمر و… هم قفل می‌كنند و ژست می‌گیرند. آن هم یك طوری كه عكس‌شان را می‌شود قاب و هزاران بار تماشا كرد.

می‌شود آن گردهمایی واژگان را آواز كرد و بارها خواند. می‌شود خوشنویسی‌اش كرد و به نظاره نشست. می‌شود خواند و گریست. می‌شود خواند و خندید…».

دسترسی سریع