نویسندهای كه با جملاتش گل میكارد
بعد از شنیدن واژه «كاریكلماتور» اولین نویسندهای كه بعد از «پرویز شاپور» نامش در ذهن من جوانه میزند، «عباس گلكار» است.
عمران صلاحی در ماهنامه گل آقا، عباس گلكار را اینگونه معرفی كرده:
«عباس گلكار: متولد 1338 گلپایگان، لیسانس زبان و ادبیات فارسی و به قول خودش خواننده سمج همه نامههای گل آقا و تنها مشترك ماهنامه گل آقا در گلپایگان است.»
همچنین در ویژهنامه نوروز 1383 ماهنامه گل آقا، عمران صلاحی درباره عباس گلكار نوشته:
«عباس گلكار كه كاریكلماتور مینویسد، سعی دارد در همین قالب دست به نوآوریهایی بزند و كموبیش موفق است. او گاهی كاریكلماتورهایش را به صورت شعر درمیآورد. من تصور میكنم او ظرفیتهای بیشتری برای نوآوری داشته باشد.»
چرا به كاریكلماتورهای عباس گلكار، گلكاریكلماتور میگویند؟
خود استاد گلكار در مقدمه كتاب «ماه نگران زمین است» نوشته است:
«آبان 81 بخشی از نوشتههایم را به نشانی گل آقا برایش فرستادم. [منظور عمران صلاحی است] اردیبهشت 82، ماهنامه گل آقا مژدهای برایم آورد كه بال درآوردم:
مژده بده، مژده بده، یار پسندید مرا
سایه او گشتم و او برد به خورشید مرا
نوشتههایم را گلكاریكلماتور نامیده بود و اطمینان داده بود میتوانم نگاه شاپور را تكامل دهم.»
بنابراین، لقب گلكاریكلماتور حاصل خلاقیت عمران صلاحی است.
چرا عباس گلكار در كاریكلماتور نامی ماندگار دارد؟
برخی میگویند به دلیل تحصیلات عباس گلكار است كه او نام ماندگاری در كاریكلماتور دارد ولی نظر من فرق میكند! به نظر من تحصیل در رشته ادبیات، دلیل اصلی ماندگاری او نیست.
چرا این را میگویم؟ خودتان بخوانید، جمله زیر از اوست:
«از وقتی دانشجوی ادبیات شدهام، آن فرصت اندكی را هم كه صرف ادبیات میكردم، از دست دادهام.»
پس چه عاملی باعث ماندگاری گلكار شده است؟
جواب روشن است: روحیه و ظرافت شاعرانه.
دلیلی كه گلكار را مانا و توانا كرده، همین دید و ظرافت شاعرانهاش است. كاریكلماتورهای زیر را از عباس گلكار بخوانید تا شیفته جملات شاعرانهاش شوید:
ای كاش نبودنت
را هم با خودت
برده بودی
تو را چگونه تو بنامم
كه بیش از خودم
با منی!
رها شدیم،
از این قفس
به آن قفس
قفس خالی
پُر از آزادی است
خدا
پرواز را آفرید
انسان
قفس را
در جنگ
بیش از كودكان
كودكی
كشته میشود
عباس گلكار و تلاشهایش برای نوآوری در كاریكلماتور
«من نگاه شاپور را دوست دارم و میخواهم این نگاه را ادامه دهم. یعنی چیزهایی كه شاپور فرصت نكرد ببیند، ببینم. نه كه دیدههای او را دزدانه تكرار كنم. (هر مورد خلاف دیده شد، با یك خط باطل شود) به بیان دیگر میخواهم نگاه شاپور را تكامل دهم، اگر بتوانم.» (عباس گلكار)
گلكار به دنبال نوآوریست و این را میشود از كاریكلماتورها و روح جملاتش فهمید. او در مقدمه كتاب «پارتی پلههای ترقی را برقی میكند» نوشته «حسین ابراهیمی» نوشته است:
«كاریكلماتور نوشتن، تكرار پرویز شاپور نیست. افزودن به نوآوریها و تكامل دادن به نگاه اوست.»
از آنجایی كه در لیگ كاریكلماتور ایران، بعد از پرویز شاپور، عباس گلكار رتبه دوم را دارد، میتوانیم با اطمینان بگوییم كه گلكار در نوآوریهایش موفق عمل كرده.
كتابهای عباس گلكار
از عباس گلكار سه كتاب كاریكلماتور منتشر شده است؛ كتاب اول، «ماه نگران زمین است»، جملات بیشتری نسبت به دو كتاب دیگر دارد. جملات كتابهای «سكوت سراپا گوش است» و «قفس خالی پر از آزادی است» كاملاً شبیه یكدیگرند و میتوانیم «قفس خالی پر از آزادی است» را چاپ دوم كتاب «سكوت سراپا گوش است» بشماریم.
كتاب اول:
ماه نگران زمین است
ناشر: نگار و نیما (نگیما)
سال چاپ: 1387
تعداد صفحات: 56 صفحه
كتاب دوم:
سكوت سراپا گوش است
ناشر: افراز
سال چاپ: 1390
تعداد صفحات: 88 صفحه
كتاب سوم:
قفس خالی پر از آزادی است
ناشر: مروارید
سال چاپ: 1398
تعداد صفحات: 88 صفحه
كاریكلماتورنویسها درباره عباس گلكار چه گفتهاند؟
«گل» میكاشت با كاریكلماتور عباس گلكار، كه همه در فضا بودیم و شاد!
(پیرسوك، ابوالقاسم صلحجو)
جناب عباس گلكار كاریكلماتوریست، نویسندهای است كه زبان خاص خودش را یافته و آنقدر هم سوار كار است كه عنوان گلكاریكلماتور، ولو به طنز و شوخی (كه جدیترین بستر ادبیات است!) هیچكس را معترض نمیكند.
عباس گلكار هیچگاه در دام تكرار مكررات نیفتاده است مخصوصاً در مواجهه با جناب شاپور، بلكه همیشه سعی در نوآوری داشته و امر مهم چیزی اضافه كردن.
عباس گلكار نویسنده خوشذوقی است كه در كاسه سر مخاطبش گل میكارد!
(طاهر نیك آزاد)
نوعی نگاه متفاوت در اغلب كارهای جناب گلكار وجود دارد كه حاصل خلاقیت، بازیگوشی و لطافت است.
(حسین مقدسینیا)
استاد عباس گلكار با كارها و آثار خوبشان قدمی در اعتلای طنز و طنزپردازی فارسی برداشتهاند. ایشان علاوهبر نثر، از شعر نیز برای نگارش كاریكلماتورهایشان استفاده میكنند و بسیار در كار كاریلكلماتور موفق هستند و میدرخشند در این سبك ادبی نوپا.
(منظر ابراهیمپور)
استاد عباس گلكار به واسطه فعالیتشان در قالب كاریكلماتور مؤثر واقع شده و از همان سالهای ابتدایی دهه نود به چكشكاری و بررسی نوشتههای كموبیش ناپخته بنده میپرداختند. گفتوگوهایی كه بعضاً در آن زمان بین ما ردوبدل میشد مرا به شگفتی وا میداشت از این رو من ایشان را «مهندس كلمات پراكنده خود» میدانستم.
(حسین ابراهیمی)
گلكار گل كاریكلماتور است.
(سهراب گلهاشم)
استاد عباس گلكار از معلمان دلسوز ادبیات و دود چراغ خورده شعر و كلمه هستند. قلم جناب گلكار در كاریكلماتور گل كرده و باعث تناور شدن این درخت تازه كاشته شده ادبیات شده است.
(اصغر رضایی گماری)
بیست گلكاریكلماتور از عباس گلكار كه كارش بیست است:
-لحظهها در انتظار كش میآیند.
-ابر و باد و مه و خورشید و فلك و اكثر آدمها در كارند تا اقلیتی حال و حول كنند.
-وقتی به خط فقر نگاه میكنم، كلاهم میافتد.
-ارث یعنی، نابرده رنج، گنج میسر میشود.
-خشكسالی، زایندهرود را یكپارچه پل كرد.
-شناسنامه، پلاك عبور موقت است.
-میمیریم تا زنده بمانیم.
-اگر خدا میخواست من هم مثل تو فكر كنم تنها تو را میآفرید.
-وقتی كه حافظ را برای گفتن نمره بخوانی، مثل این است كه: روی پشت بام بروی و مهتاب را برای گرفتن اضافه كار تماشا كنی.
-چنان غرق دیروز بودم كه نفهمیدم امروزم چگونه دیروز شد.
-معلمی را دیدم كه دربهدر دنبال شغل باكلاستری میگشت.
-آدم خسیس، شب اول قبر را به قیمت قبرش میاندیشد.
-گرد آمدند تا درازمان كنند.
-دهان شكمو، اردوگاه كار اجباری دندانهاست.
-شاعران، همدل هستند، اما همزبان نیستند.
-نویسندهای كه نوشتهاش را خواننده نمیفهمد، اگر ننویسد زودتر به مقصد میرسد.
-پیری، فاصله كفش و كلاه را كم میكند.
-رشته كلامش طنابپیچم كرد.
-عینك دودی مانع از نامهرسانی اشارت نظر میشود.
-ای كاش آینه حافظه داشت.
نویسنده: بنیامین نوری