گیتی صفرزاده هستم و سال 1350به دنیا آمدم.در سابقه كاریام از سردبیری ماهنامه گلآقا تا داوری جشنواره و مربیگری و پژوهش و نوشتن وجود دارد.
گیتی صفرزاده در سال 1350به دنیا آمد. دوسال در رشته ی ادبیات نمایشی و چهارسال در رشته ی جامعهشناسی درس خواند كه به گفته ی خودش خوشبختانه از هیچكدام پشیمان نیست! در سابقه كاریاش از سردبیری ماهنامه گلآقا تا داوری جشنواره های ادبی و مربیگری و پژوهش و نوشتن وجود دارد. او تاكنون چهار كتاب منتشر كرده به نام های: چگونه ترنج دانشمند شد (برای نوجوانان) و كوچهی پاریس و یك روز بلند طولانی و گلشاد و گلنوش كه به گفته ی خودش از همه ی این آثار راضی است!
كتاب گلشاد و گلنوش، آخرین اثر خانم صفرزاده، نقیضهای بر كتاب «كلیله و دمنه» است. كلیله و دمنه اسم دو شغال است كه بر سر ماجرایی با هم اختلاف نظر دارند و همین باعث میشود ماجراهای زیادی در داستان به وجود بیاید، اما در كتاب گلشاد و گلنوش، شغالهای قصه تبدیل به یك مادربزرگ و نوه شدهاند و ماجراها و داستان هایش نیز مربوط به روزگار امروز است كه نویسنده سعی كرده با لحنی طنزآمیز آن را روایت كند.
در قسمتی از این كتاب میخوانیم:
«گلشاد خانم در خانه بود و بدید كه از بام تا شام، گلنوش میخورد و میآشامد و چون بازمانده خوردنیها و آشامیدنیها را به سطل زباله میافكند، تفكیك زباله انجام نمیدهد و التفاتی به زباله خشك و تر ندارد.
نوه را صدا زد و گفت: بیخبری، از اینكه زباله را طلای كثیف نام نهادهاند و تو هرروز چندین كیلو به میزان خوردن و آشامیدنت طلای كثیف بر باد میدهی و هیچ عاقلی چنین كاری نكند و جز آن باید كه حفظ محیط زیست برای تو در اهمیت باشد و فِرت و فِرت دستمالكاغذی مصرف نكنی و شُرشُر آب را هدر ندهی و ورق پارههایت را نصفه نیمه دور نیندازی و مورچگان را زیر پایت لگد نكنی و مادر طبیعت را پاس بداری. »
گیتی صفرزاده یك گروه ترویج كتابخوانی دارد كه در آن اعضا به سبك و سیاق خانم صفرزاده كتاب می خوانند. او فعالیتهایی در فضای واقعی یا مجازی انجام میدهد. به «انسان» و «كلمه» علاقه دارد و به هرجا كه به واسطه همین دو مفهوم كشانده شود، سرك میكشد و از این اكتشافات در خلق اثر استفاده می كند.