چند توصیه برای نوشتن متن خنده دار
نویسنده: ابراهیم كاظمی مقدم
نوشتن متن خنده دار نیاز به خلاقیت و تسلط بر تكنیكهای كمدی دارد. به عبارت دیگر كار هر نویسنده نیست طنز كوفتن و فوت های خَندهگَری زیادی هست كه نمیشود با خواندن یك متن یاد گرفت.
اما اینجا چند راهنمایی برای نوشتن متن خنده دار داریم:
1. تازگی و اصالت: ایدهها و شوخیهای شما باید تازه و اصیل باشند. از ایدههای جدید و نگاههای خندهدار به مسائل روزمره استفاده كنید.
در سال ١4٠٢ شوخی با كوچه باغ های كاهگلی تازه نیست پس نمیگیرد. شوخی با چیزی كه تازه آمده و هنوز مردم با آن انس نگرفتند هم اصالت كافی را ندارد و نخواهد گرفت. البته مخاطب خاص بحثش فرق میكند.
مثال: یه مرده انگشت میكنه تو بُتُن. بتن میگه نَتُن!
توضیح: این لطیفه ساده تازگی صحبت های لوس امروزی را همراه با اصالت بُتُن كه برای مخاطب شناخته شده است دارد.
2. مشاهده محیط: محیط اطراف خود را با دقت مشاهده كنید و به طنزهایی كه ممكن است از وقوع در آن مكانات ناشی شود، توجه كنید.
مثال: برج آزادی یه جور واستاده انگار عرق سوز شده.
توضیح: مشاهده حالت برج آزادی و تشبیه آن به انسان عرقسوز بدون دقت به محیط اطراف ممكن نیست. پس به محیط اطراف خود به چشم خریدار دقت كنید.
3. طنز مشاهدهگری: مشاهدهگری كمك میكند تا آثار طنزی از تجربیات شخصی یا مشاهدات خود بسازید.
با نكات طنزی درباره رویدادها، واقعیتها، و اشیاء پیرامون خود بازی كنید.
مثال: یه زنه توی مترو كنارم نشسته بود و داشت گوشیمو نگاه میكرد. منم توی چت نوشتم یه مرده داره گوشیمو نگاه میكنه و دماغش از تو هم بزرگتره. فكر كنم تا عملش نكنه دست بر نداره. تا آخر مسیر هی دماغشو چك میكرد.
توضیح: ماجراهای بامزه برای همه ما پیش میآید. نوشتن همان ماحرا برای خنداندن كافی است. اگر هم به اندازه كافی بامزه نبود ایرادی ندارد. یك كم اغراق چاشنیاش كنید. مثل مثال بالا كه خط آخرش صد درصد اغراق نویسنده بوده.
4. زمانبندی: زمانبندی صحیح برای تحویل جوك و طنزها بسیار مهم است. باید بفهمید كجا باید نكتههای خندهدار را قرار دهید و چگونه آنها را به شكل مناسب ارائه دهید.
مثال: یه اسبه زنگ میزنه سیرك و میگه من شغل میخوام. صاحب سیرك میگه میتونی از توی حلقه آتیش بپری؟ میگه: نه!
صاحب سیرك میگه: میتونی روی طناب راه بری. باز میگه نه!
میگه : پس چرا استخدامت كنم؟ اسبه میگه : لعنتی من اسبم… دارم باهات صحبت میكنما!
توضیح: اگر همین لطیفه را قبل از تعریف اینطور معرفی كنید: اون جكه رو شنیدی كه اسبه حرف میزنه؟ دیگر برای مخاطب جذابیتی نخواهد داشت. چون از اول میداند صاحب سیرك به چه چیزی توجه نداشته.
5. طنز كلماتی: بازی با واژگان و بازسازی عبارات رایج میتواند خندهدار باشد. از لغات چند معنی، اصطلاحات و جوكهای كلمهای استفاده كنید.
مثال و توضیح مورد اول!
6. طنز معنایی: با تغییر معنای عبارات رایج و ایجاد معنای دوگانه، متن خندهدار بسازید.
مثال: سایپا مطمئن!
توضیح: اگر آقای میرسلیم ناراحت نمیشوند مردم به این عبارت میخندند!
7. شخصیتپردازی: ایجاد شخصیتهای خندهدار و نیز انتقال داستانهای كمدی با این شخصیتها میتواند جالب باشد…
مثال: صدا زدن اسم رامبد توسط جناب خان!
توضیح: شما با ساختن یك شخصیت، دیگر لازم نیست هر بار كلی مقدمه چینی كنید. بلكه شخصیت شما با گفتن یك جمله كه به شخصیتش بخورد یا قرار گرفتن در یك جایگاه خاص مخاطب را به خنده وادار میكند.
8. بخشبندی: متن خندهدار را به بخشها تقسیم كنید و به تدریج به جوك اصلی برسید. این كمك میكند تا جوكها بیشتر موثر باشند.
در این روش هم در نوشتن و هم اجرای شوخیها به كار میرود. در این تكنیك، متن یا اجرا به چند بخش یا مرحله تقسیم میشود تا شوخی یا جوك به تدریج توسط كمدین یا نویسنده توضیح داده شود.
این روش معمولاً برای افزایش اثربخشی شوخیها و جلب توجه مخاطبان استفاده میشود. (طولانی شد مثالشم طولانیه، به بزرگی خودتون ببخشید! ان شاء الله تو توضیح جبران كنم…)
مثال:
بخش 1: توضیح مسئله
كمدین: «خب، شما همه میدانید كه یكی از مد روز دنیا، گرفتن سلفی است. اینكه هر كجا برویم، دوربین را بیرون میكشیم و خودمان را عكس میگیریم. اما اینجاست كه یك تناقض جالب بوجود میآید.»
بخش 2: معرفی تناقض
كمدین: «تناقض اینجاست كه ما وقتی كه سلفی میگیریم، واقعاً داریم به خودمان خودخواهی میكنیم. ما نمیخواهیم كسی دیگری در عكس باشد. حتی دوستهای خودمان را هم از جلوی دوربین دور میكنیم!»
بخش 3: توصیه برای حل تناقض
كمدین: «پس به جای گرفتن سلفی، بهتر نیست دوربین را به دوستتان بسپارید تا عكسی از شما بگیرد؟ اینجوری هم خودخواهی كمتری ایجاد میكنیم و هم میتوانیم از لحظات بهتری در كنار دوستانمان برای سلفیگرفتن استفاده كنیم!»
توضیح: اگر به شما میگفتم جای سلفی، گوشی را بدهید دوستتان تا از شما عكس بگیرد اصلا خنده دار نبود. این تكنیك میتواند به توضیح شوخیها و ایجاد تناقضهای خندهدار كمك كند و مخاطبان را در حین اجرا جذب كند. (آخ! اینجا هم نشد جبران كنم… ان شاء الله عروسی نتیجه هاتون!)
9. مرور و ویرایش: پس از نوشتن متن، آن را مرور كرده و تغییرات و اصلاحات لازم را اعمال كنید تا طنزها بهتر جواب دهند.(اینجا مثال نمیزنم كه جبران شه!)
10. تست بر روی مخاطبان: پیش از اجرای عمومی، متن خندهدار را برای دوستان یا افرادی كه معتقدید خندهدار نیستند تست كنید تا واكنشهایشان را ببینید. (اینجا هم مثال نزدم، جبران شد؟)
11. مطالعه بیشتر: مطالعه آثار كمدینهای معروف و متوجه شدن از تكنیكهای آنها میتواند به شما كمك كند تا مهارتهای خود را توسعه دهید.( دیگه بگی جبران نشده میزنمت!)
در پایان توجه داشته باشید كه خندهدار بودن نیاز به تمرین و تجربه دارد. البته بعضی ها ذاتا خنده دار هستند كه موضوع بحث ما نیستند. اینكه كمدین موفقی شوید نیاز به تلاش مداوم دارد، پس بیتردید تمرین برای كاركشتهشدن از مهم ترین بخش كار است.