در شرایطی كه وضعیت تعداد تماشاگران در سالنهای سینما طوری شده كه احتمال علاقه مخاطبین باقیمانده به «اجتماع گریزی» بیشتر از احتمال علاقه آنها به دیدن فیلم در نظر گرفته میشود، به روز ملی سینما رسیدیم.
در شرایطی كه وضعیت تعداد تماشاگران در سالنهای سینما طوری شده كه احتمال علاقه مخاطبین باقیمانده به «اجتماع گریزی» بیشتر از احتمال علاقه آنها به دیدن فیلم در نظر گرفته میشود، به روز ملی سینما رسیدیم.
با توجه به اورژانسی بودن وضعیت سینما، ما در اینجا چند پیشنهاد فوری برای نجات هنر هفتم و نجات سینما در ایران آماده كردهایم:
استفاده بیشتر از پژمان جمشیدی: بر همه اهالی سینما واجب است كه همین امشب به منزل این بازیگر گزیدهكار كشورمان بروند و از او بخواهند وسواس خود در انتخاب فیلمنامههای گزیده را كنار بگذارد و به این همه گزیدن در سینما خاتمه دهد.
بازگشت جریان مطالبهگری به سینما: همانطور كه میدانید هنرمند باید مردمی باشد و در برابر ناعدالتیهای اجتماعی مانند پدیده آقازادگی و رانت موضعگیری قاطع داشته باشد.
شوربختانه جریانهای مستقل اجتماعی در سینما كه سالها با تلاشهای بازیگران منتقدِ فامیلبازی و عدم شایستهسالاری در كشور همچون خانمها باران كوثری (دختر خانم رخشان بنیاعتماد)، پگاه آهنگرانی (دختر خانم منیژه حكمت)، گلشیفته فراهانی (دختر استاد بهزاد فراهانی) و صدها تن از اقوام دور و نزدیك صاحبان این هنرصنعت با قدرت به پیش میرفت، در سالهای اخیر به محاق رفته كه این امر در كاهش اهمیت سینما برای مردم نقش داشته است.
نجات سینما از تماشاگر
به عقب برگشتن در فیلمنامه: اینكه استاد اصغر فرهادی پایان باز را وارد سینمای ایران كرد اشكالی نداشت اما اینكه تَهش را همینطور باز گذاشت و رفت، چرا.
به نظر این باز ماندنِ پایان در فیلمنامه مثل باز ماندنِ پارگی خشتك در پیژامه عمل كرده؛ از این لحاظ كه تدریجاً چاكِ آن بیشتر و بیشتر شده تا امروز كه به كُلی جر خورده است! شاید بهتر باشد در زمینه فیلمنامه به عقب برگردیم؛ چراكه مواجه شدن با همان سوال «آخرش چی شد!؟» در پایان فیلمها به این سوال «راجع به چی بود!؟» شَرَف دارد.
تعویض صندلیهای فرسوده سینما با موكت: با توجه به فرسودگی صندلیها در اكثر سالنهای سینما به ویژه در شهرستانها، پیشنهاد میشود كه صندلیهای مستهلك را جمع كرده و كف این سالنها موكت پهن كنیم.
با این طرح نیازی هم به حمایت مالی دولت برای تجهیز و توسعه سالنها نیست و بودجهها میتواند خرج همان فیلمهای ارگانیِ كاملاً بیفایده شود. ضمن اینكه برداشتن گام اول با این شكل دورهمی، راه را برای گامهای متناسب بعدی از جمله: استفاده از بلندگوی عروسی برای تقویت صدای سالن و یا افزودن شیربلال و شیركاكائو داغ به محصولات بوفه سینما، هموار میكند.
استخدام مامانبزرگِ من در سازمان سینمایی: همانطور كه میدانید اصلیترین دلیل طلاق، ازدواج است. با كم شدن آمار ازدواج بین عوامل سینما، آمار طلاق هم پایین آمده كه هر دوی اینها بر دنبال كردن اخبار سینمایی توسط مردم تأثیر منفی دارد و باید اصلاح شود.
پیشنهاد من این است كه بخش سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد با استخدام مامانبزرگ اینجانب، از توانایی وی برای پیدا كردن كیث مناسب برای ازدواج همه بازیگران استفاده كند. بلكه به این واسطه یك مدتی بیخیال زن پیدا كردن برای ما بشود.
نویسنده: بنیامین كلاچاهی ثابت