علت پیدایش طنز در ادبیات ایران

علت پیدایش طنز در ادبیات ایران

1402/03/06
|
08:15
|

نویسنده: مهدی صالحی

طنز در ادبیات فارسی ایران از گذشته‌ای جالب برخوردار است. در اكثر دوران چون نویسندگان و شاعران نمی‌توانستند آشكارا بر مدعیان اعتراض كنند به رمز و كنایه متوسل می‌شدند و در لفافه‌ای از تمسخر به انتقاد می‌پرداختند.

در دهه‌هایی از دوران تاریخ به خصوص در سده‌های ششم تا هشتم هجری در اثر تداوم جفای حاكمان و رنج و عذاب مردم شاعران و ادیبان برای نشان دادن این ظلم به شیوه‌ای كه جان خود در خطر نباشد و از طرفی با لبخندی، تلخی ایام گرفته شود به ادبیات غیر جد در قالب هزل، هجو و طنز روی آوردند.

بیشتر آثار از نظم تا نثر از حماسی تا منظومه‌های عرفانی، حكمی، غنائی و تعلیمی به‌گونه‌ای مستقیم و یا غیرمستقیم در هاله‌ای از سخنان غیر جد پنهان شده است.

در بسیاری از داستان‌های كلیله‌ و دمنه، مرزبان‌نامه، گلستان سعدی، هفت‌اورنگ جامی، دیوان صائب تبریزی و حتی دیوان مولانا تا ادبیات مشروطه و معاصر با این‌گونه آثار طنز در لابه‌لای آثار جدی روبرو هستیم.

علت پیدایش طنز در ادبیات ایران

اما یكی دیگر از دلایل روی آوردن اكثر ادیبان و عارفان به سخن طنز علاقه مردم و درباریان و شاهان به این‌گونه سخنان است دكتر زرین‌كوب به نقل از كتاب «تذكره دولتشاهی سمرقندی» می‌گوید: «حكایتی است در باب عبید زاكانی كه اهل علم بود و اهل مدرسه، نسخه‌ای در علم معانی و بیان(1) تصنیف كرد به نام شیخ ابواسحاق و خواست آن را به نظر برساند، شاه به مسخره‌ای(2) مشغول بود و شاعر نزد او بار نیافت(3)، بازگشت و از آن پس به مسخرگی(4) پرداخت و طنز و هجو بگفت.»

توضیحات: (1- معانی و بیان از جمله علومی هستند كه در آغاز برای فهم و درك رموز اعجاز قرآن كریم و اسرار فصاحت و بلاغت آن، و بعدها بیشتر در شناخت كلام عالی از پست و جلوگیری از فساد ذوق و انحراف طبع شاعران و نویسندگان به كار گرفته شدند. 2-دلقك 3-راه نداد 4-بذله گویی).

در همین كتاب در مورد انوری دیگر شاعر ایرانی هم‌چنین حكایتی آمده است و از این دست بسیارند عالمانی كه به دلیل عدم توجه به علم در دوران خود ناخواسته آن را كنار گذاشته و به اشعار غیر جد روی آوردند.

نوشته‌های غیر جد را می‌توان به چند دسته تقسیم كرد

1- هجویاتی كه گزنده و نیش‌دار است به‌گونه‌ای كه با كنایه و مسخره همراه است هدف این اشعار سرزنش بزرگان شهر و دیار كه قبلاً دارای منصبی بودند و ظلم و ستم نمودند.

2- هزلیاتی كه با دشنام و شوخی‌های زننده همراه با تهمت‌های زشت آلود آمیخته با هرزگی‌های جنسی كه مخالف عفت عمومی است.

3- طنزهای صوفیانه و طنزهای عامه پسند كه از معروفیت و مقبولیت خاصی در بین تمام اقشار جامعه برخوردار است.

در مصیبت‌نامه عطار چنین آمده است: كسی از دیوانه‌ای پرسید، خدا را می‌شناسی؟ می‌گوید چگونه او را نشناسم كه به این روزم انداخته است.

در این دوران بود كه شاعرانی همچون سعدی شیرازی و عبید زاكانی با بیان شیرین و همراه باظرافت خود در قالب طنز و به دور از بردن آبرو از كسی یا تهدید و باج‌خواهی از زمام داران زمان اقدام به سرودن اشعار اجتماعی كردند كه خنده‌هایی از سر ترحم و استهزاء برای خواننده و شنونده به همراه دارد و هدف آن‌ها از نوشتن این اشعار بیشتر رساندن احوال خراب مردم آن ایام به گوش درباریان و خوش كردن وقت مردمی بود كه از ظلم ظالمان ناراحت بوده به نحوی كه با این كار برای خود و دیگران تشفّی خاطر و تسلّی دل می‌جسته است.

البته در همان زمان بودند شاعرانی همچون سوزنی سمرقندی كه با داشتن طبع و قریحه خوب به بیان اشعاری سخیف و به دور از ادب روی آورده بودند به نحوی كه سوزنی سمرقندی در معرفی خود می‌گوید:

من آن كسم كه بنهم بر اسب شوخی زین
زدن نیارد ابلیس چنگ در فتراك (1)

حرام‌زاده سر و شوخ‌چشم و قلّاشم (2)
فساد پیشه و محراب كوبم و دكّاك (3)

به كوی شوخی و بی‌شرمی و بداندیشی
گر بدانی، من نیك چستم و چالاك

توضیحات كلمات: (1- تسمه‌ای كه از پس‌وپیش زین اسب آویزند. 2- زیرك 3- گدایی كردن)

و یا در جایی دیگر پس از اعتراض سایر شاعران به او به خاطر بكار بردن الفاظ ركیك می‌گوید:

در هجا، گویی دشنام مده پس چه دهم؟
مرغ بریان دهم و بره و حلوا و حریر؟

هیچ خصمی از این شغل نیاموزد خصم
هیچ صوفی را این كار نیاموزد پیر

بدیهی است كه بخشی از آثار عبید زاكانی و حتی سایر شعرای آن دوران همانند سعدی با توجه به زمان خودش و حضور در جمع شاعرانی كه همچون سوزنی سمرقندی شعر می‌سرودند، است. ولی اشعارش به شخص خاصی و یا گروهی از افراد مشخص طعنه نمی‌زند و بیشتر جنبه مضحكه و خنداندن دارد و یا آن‌قدر كم است كه ارزش بررسی ندارد.

دسترسی سریع