فیلم لونه زنبور؛ ماجرای عتیقه سرگردان
نویسنده: سارا ملاعباسی
دزدی كردن و گم كردن مال دزدی داستان فیلم لونه زنبور است. داستانی كه میگویند ایده اولیهاش شبیه دو فیلم big job محصول دهه 50 انگلستان و blue streak محصول 1999هالیوود است.
فیلم لونه زنبور به كارگردانی برزو نیك نژاد داستان دو پسر خاله به نامهای صابر و مرتضی است كه عتیقهای كه پدر صابر دزدیده بود را در خانهای متروكه دفن میكنند و وقتی بعد از فوت و خاكسپاری پدرش از شهرستان برمیگردند، متوجه میشوند آن خانه تبدیل به كلانتری شده است. پس تصمیم میگیرند به عنوان سرباز وارد كلانتری شوند تا سر فرصت عتیقه را بردارند.
انتخاب پژمان جمشیدی و محسن كیایی در نقش صابر و مرتضی، زوج مناسبی برای ایجاد كمدی و خلق موقعیت است. چرا كه بخش مهمی از فیلم بر دوش این دو نفر بوده و داستان به وسیله آن جلو میرود.
درگیری این دو نفر با مشكلاتی كه سر راهشان قرار میگیرد و از طرفی رها شدن از دست دو نفر كه ادعا میكنند از آن عتیقه سهم دارند، باعث شده كه موقعیتهای كمدی ایجاد شود.
سكانسهایی مثل درگیری با قاچاقچیان، تلاش برای شناخته نشدن از سمت پلیس و یا سكانسهای مربوط به ایست بازرسی، سكانسهایی است كه هم مخاطب را میخنداند و هم او را به هیجان میاندازد.
با وجود اینكه بسیاری از شوخیها شوخیهای كلامی هستند، بازی كیایی و جمشیدی سبب شده كه این شوخیها در فرم و ساختار قرار بگیرند و این طور نبود كه فیلم در قالب یك نمایش رادیویی پخش شود و ندیدنش به ضرر مخاطب باشد.
لونه زنبور با وجود بازی كم نقص بازیگرانش و روایت مشخصی كه دارد، پایانی تقریبا نیمه تمام برای بیننده باقی میگذارد. سرنوشت بعضی از آدمها مثل تارا نامزد مرتضی و حتی عتیقه، نامشخص میماند.
همچنین كمدی درون فیلم، به جز سكانس ایست بازرسی، صرفاً كمدی بود و انتقاد خاصی در خودش نداشت.
با این وجود، لونه زنبور كه در سال 1396 اكران شد، جزو فیلمهایی است كه میتواند برای ساعتی شما را درگیر كند و بخنداند. به شرط آنكه شما هم بخواهید با شوخیهایش بخندید و خیلی در جزئیات ریز نشوید.