درگذشت نویسنده رمان دایی جان ناپلئون و یادداشت رویا صدر


رویا صدر با بیان این‌كه پیوند زبان زنده و عامیانه مردم كوچه و بازار با زبان ادب فارسی آثار طنز ایرج پزشكزاد را خواندنی‌تر كرده، می‌گوید: كمتر نویسنده‌ای این شانس را یافته كه نوشته‌هایش به‌صورت تكیه‌كلام مردم كوچه و بازار دربیاید .

1400/10/27
|
08:43
|

به گزارش شیرین طنز، این طنزپرداز و پژوهشگر طنز در پی درگذشت ایرج پزشكزاد، در یادداشتی كه در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: خبر كوتاه بود: «ایرج پزشكزاد چهره بی‌بدیل طنز ایران درگذشت.»

می‌توانیم با تاسف از درگذشتش به یاد بیاوریم كه رمان «دایی جان ناپلئون» او با طنز شیرین، هوشمندانه و كنایی‌اش رمان یكه طنز تاریخ ادبیات ماست. كمتر نویسنده‌ای این شانس را یافته كه نوشته‌هایش به‌صورت تكیه‌كلام مردم كوچه و بازار دربیاید و وارد زبان و فرهنگ سیاسی و اجتماعی مردم ما شود.

قلمی چندمنظوره
می‌توانیم به یاد بیاوریم كه پزشكزاد قلمی چندمنظوره داشت كه در نمایشنامه، پژوهش، رمان، ترجمه، داستان كوتاه و نقد ادبی طنز توانست آثار ماندگاری از خود به‌جا بگذارد. پزشكزاد متولد 1306 و از نویسندگان دوران گذار ایران از سنت به مدرنیته بود.

در خانواده‌ای اشرافی بزرگ‌ شده و در فضای زندگی مدرن تحصیل‌ كرده بود و از رهگذر آشنایی نزدیك با تقابل این دو فضا توانست به روانشناسی اجتماعی و سیاسی عمیق آدم‌های دوران خود دست یابد و با دستمایه قرار دادن یافته‌های خود به آثار طنزش عمق بخشد.

رمان «دایی جان ناپلئون» حكایتگر زوال اشرافیت در سایۀ رشد بورژوازی و تغییر ساختاری طبقات اجتماعی در دهه‌های ابتدایی قرن حاضر است. جاری ساختن لحن‌های متفاوت برای آدم‌های این اثر به‌تناسب كاراكتر، شخصیت و جنسیت آن‌ها به طنزِ عبارتی آن عمق می‌بخشد.


طنزی شیرین، هوشمندانه، چندلایه و كنایی كه بر بستر قصه‌ای سرراست و بی‌ادعا جاری می‌شود و شكل می‌گیرد و رمانی خوش‌خوان و مفرح می‌سازد. اثر در انعكاس رفتار و روابط آدمیان در سطح نمی‌ماند و به عمق رفتارهای فردی و اجتماعی نقب می‌زند تا رنگ اثری تمثیلی درباره جامعه ایرانی به خود بگیرد و اصطلاح «نگاه دایی جان ناپلئونی» به‌عنوان نماد توهم توطئه و جنون خودقهرمان‌پنداری در حافظه جمعی ایرانیان جا گیرد.

ما در شخصیت‌های دایی جان ناپلئون خودمان را ‌دیدیم. شخصیت‌هایی كه دقیق و هنرمندانه پرداخته‌ شده‌اند تا هر یك نمایندۀ یك تیپ اجتماعی و شخصیتی باشند و ذهن ایرانی در پس هاله طنز قوی و ماندگار اثر، شخصیت‌هایی باورپذیر و زنده را ببیند كه با آن‌ها آشناست.

آسمون ریسمون
می‌توانیم از دیگر آثارش یاد كنیم، از ستون پرطرفدار: «آسمون ریسمون» او در مجله فردوسی كه در حقیقت نقد ادبی در قالب طنز بود و سبك‌آفرینی به‌شمار می‌رفت و پیروان بسیاری پیدا كرد.

از «ماشاءالله خان در دربار هارون‌الرشید» كه ساختاری نمایشی داشت و بعدها منبع الهام آفرینش آثاری مثل سریال «قهوه تلخ» شد و پزشكزاد در آن هنر طنز خود را در بازی با واژه‌ها و واژه‌سازی و آمیختن واژه‌های فارسی و عربی و ایجاد طنز موقعیت به نمایش گذاشت.

پزشكزاد قلمی روان داشت و آثارش ازنظر نگارشی ساختاری محكم داشتند كه این توان را در سایه آشنایی عمیق با ادبیات فارسی به دست آورده بود. انعكاس این آشنایی را می‌توان در كتاب‌های پژوهشی او ازجمله «حافظ ناشنیده پند» و «طنز فاخر سعدی» دید.

این آشنایی او با ادبیات فارسی با شناختش از زیروبم زبان مردم كوچه و بازار عجین شده بود و پیوند زبان زنده و عامیانه مردم كوچه و بازار با زبان ادب فارسی آثار طنزش را خواندنی‌تر و برخوردار از ارزش‌های ادبی كرده بود.

خدمت به ادبیات طنز
می‌توانیم به‌ پاس لحظات شیرینی كه با آثارش برایمان آفرید به‌خاطر درگذشتش به یكدیگر تسلیت بگوییم و حسرت بخوریم كه كاش به‌خاطر خدمتی كه به ادبیات طنز این كشور كرده بود می‌توانست سال‌های واپسین زندگی خود را آن‌طور كه آرزو داشت به كشورش برگردد و بنویسد.

او در گفت‌وگویی گفته بود كه باید در محیط باشد تا بنویسد و گفته بود اگر در ایران بود احتمالاً خیلی زیاد نوشته بود… ایرج پزشكزاد در 94سالگی در لس‌آنجلس دارفانی را وداع گفت تا با آثار طنزش از جمله «دایی جان ناپلئون» جاودان شود؛ اثری كه آن را در وطنش نوشت تا بازتاب ویژگی‌های طنزآلودۀ زندگی ما باشد و در هر لحظه حس كنیم گویا تفكر دایی جان و پارانویایش همچنان در ذهن و زندگی ما حضور دارد…

دسترسی سریع