اسماعیل امینی شاعر طنزپرداز و نامآشنا در شانزدهمین شماره مجله طنز «سه نقطه» از شگردها و نحوه طنزنویسی میگوید.
به گزارش ایرنا، «سهنقطه مجله ای است برای خندندگان و خندانندگان، سه نقطه بنا دارد طنز را جدی ببیند و جدی بنویسد و در همه جا به خصوص جاهایی كه ممكن است در پی كشف رگه ها و لایه های نادیده و ناشنیده طنز باشد…»
اسماعیل امینی نویسنده و طنزپرداز كشور در تازه ترین شماره این مجله در مطلبی با عنوان نمك اضافی ممنوع، شوخی خركی قدغن می نویسد: «شروع طنزنویسی از همین نقطه است، از چه چیزی بنویسیم؟ یا به عبارتی كه مشهور است سوژه را از كجا پیدا كنیم؟ یك راه ساده و دم دستی این است كه به تیتر درشت روزنامه ها و سایت های خبری نگاه كنیم و از همان تیترها الهام بگیریم و به اصطلاح سوار موج های خبری بشویم. در طنزنویسی مطبوعاتی این روش خیلی متداول است، در این گونه طنزها موضوع طنز (همان سوژه) جاذبه ای دارد كه برگرفته از جاذبه همان خبری است كه بر سر زبان ها و تیترهاست.
مثلا گران شدن دلار، مرگ فلان بازیگر، جایزه اسكار، آلودگی شیر و لبنیات و از این قبیل؛ اشكال كار اینجاست كه با سرد شدن آن خبر جذابیت موضوع نیز كم می شود؛ مثلا امروز اگر درباره بازی ایران و آرژانتین در جام جهانی مطلب طنز بخوانیم آنقدر جذاب نیست كه در زمان برگزاری بازیها بود و نظرها را به خود جلب میكرد. برای رها شدن از این مشكل طنزنویس می تواند موضوع داغ روز را بهانه كنند و با استفاده از جذابیت آن مجموعهای از مسائل مختلف را مطرح كند؛ مثلاً از تفسیر بازی فوتبال شروع كند و در ادامه گریزی بزند به روابط اجتماعی خصلتهای فردی و مسائل خانوادگی و اقتصادی و هر چیز دیگری كه به نظرش بدرد طنز می خورد، منتها باید حواسش باشد كه ارتباط میان بخش های مختلف نوشته ظریف و دقیق باشد مثلاً برای نشان دادن وضعیت روابط اجتماعی می تواند گفتگوی چند نفر را درباره فوتبال بنویسد و در خلال آن ویژگی های فكری و شخصیتی افراد را از طریق گفتوگو و واكنشها بیان كند.
یا بحث درباره فوتبال را در یك محیط اداری و كارمندی طراحی كند و به این ترتیب به شرایط كار اداری و خصایل كارمندی اشاراتی داشته باشد، یك روش دیگر برای یافتن موضوع طنز نگاه دقیق به اطراف و یادداشت كردن هر نكتهای كه ممكن است روزی به كار طنزنویسی بیاید.
یك روش دیگر هم مرور خبرها با نگاه جستجوگر و طنزآمیز است، در این تورق تمام مطالب و تصاویر باید از نظر گذرانده شود حتی آگهی ها و مطالب تكراری مثل تقویم روز و برنامه سینماها و گالری ها، راه های پیدا كردن موضوع برای طنزنویسی بسیار متنوع است. فقط دو نكته را باید در نظر بگیریم: یكی اینكه با دقت نگاه كنیم از جزئیات سرسری نگذریم و دیگر این كه لازم نیست از ابتدا و انتهای مطلبمان فكر كنیم. مطلب طنز چه نظر و چه نظم در حین نوشتن شكل میگیرد و پیش میرود.
مطلب طنز بیش از آنكه بر اساس ساختار طولی مشخص پیش برود و حرفش را بزند از طریق حاشیه رفتن و پرداختن به جزئیات، اشاره ها و كنایه ها و نیش هایش را بیان میكند اما در این میان یك نكته مهم است و آن مهارت در پیوند میان اجزای مطلب است. یعنی عبور از یك موضوع به موضوع دیگر باید با ظرافت و رندی صورت بگیرد و مطلب تكه تكه و پراكنده به نظر نرسد…»
در شانزدهمین شماره مجله طنز سهنقطه مطالب دیگری نیز آمده است، از جمله در این شماره می خوانیم: پیشدرآمد: «ما گوشه نشینان»، اول دفتر: «خودش را بیاور، اسمش را هم عیب ندارد»، كرسی آزاداندیشی: «كوربه پنچره فی نقیضه پنچه تنتره | چندین كشته و مجروح و پركنده و بیكارتن»، «خار گلستان | پسر آقای گودرزی»، «قصههای دهكده | حكایت دزدیده شدن بزغاله درویش»، «زرد عمیق | خاطره با كدام خ است»، «چكر در ولایت جنرالها | مهندسان ِ مادرزاد هوانوردی»، «فاسله كانونی | این ما نبودیم كه تعطیلات را میگذراندیم»، «شكوه علفزار | سرخپوستهایی كه شوآف میكردند»، «بر تپههای تاریخ | میان عشق و مرگ».
در بخش پرونده با عنوان شوآف -تقبل الله این مطالب را می خوانیم: «عكس دیس باقالی ِ پلو با دست همایونی گوسفند»، «پدیدارشناسی اجتماعی پرسش «حالا چی بپوشم؟»، «ازطرف من شوآف را ببوس»، «یك هیچ تناولی بر دیوار»، «قبول باشه بانو»، «سفت بستن در مرسدس بنز»، «آدم نباید بیشعور باشد»، «منو صدا كردی خانم فلانی جان؟»، «سبیل، دوتا تیرتخته و یك چراغ سه فتیله» و «چای و عقیق روی فرش خوشرنگ».
در قسمت تهرانشهر این مطالب آمده است: «هایكپی با مارك اصل، زپرتی با دوخت محكم»، «شهرقصه دوباره از همان خیابانها»، «دیدن دختر صددرصد دلخواه در عصر زیبای ماه آبان در خیابان جردن» و «تابستانی كه گذشت» ودر بخش درباره طنز «آمادهسازی چیست و چگونه بر خود استعمال نماییم»، «رابین ویلیامز» و نمك اضافی ممنوع، شوخی خركی قدغن را می خوانیم.
شانزدهمین مجله طنز سهنقطه در 216 صفحه منتشر شده است.