"طنز و شوخ طبعی در سیاست" در نشست دگرخند بررسی شد

صد و چهلمین نشست دگرخند روز شنبه 20 مهر ماه 1398 با حضور دكتر محمد رضا اصلانی و دكتر مجتبی رویتوند غیاثوند با موضوع نگاهی به مباحث نظری طنز و شوخ طبعی و بلاغت در سیاست در سالن اوستا حوزه‌ هنری برگزار شد.

1398/07/25
|
12:22
|

به گزارش شیرین طنز، به نقل از روابط عمومی دفتر طنز حوزه‌ هنری صد و چهلمین نشست دگرخند روز شنبه 20 مهر ماه 1398 با حضور دكتر محمد رضا اصلانی و دكتر مجتبی رویتوند غیاثوند با موضوع نگاهی به مباحث نظری طنز و شوخ طبعی و بلاغت در سیاست و با اجرای مهدی فرج‌اللهی در سالن اوستا حوزه‌ هنری برگزار شد.

ابتدا، دكتر مجتبی رویتوند غیاثوند در مورد ادبیات و كاركرد آن گفت: «با تامل اندكی در اوضاع اجتماعی خود متوجه می شویم كه مردم مانند گذشته تمایلی به مطالعه آثار ادبی ندارند. بر اساس آمارها نیز ظرفیت پذیرش دانشجو در مقاطع بالاتر در رشته‌ ادبیات كم‌تر شده است.

به یاد كتاب كیمیاگر و خواب دیدن سانتیاگو افتادم كه او بعد از بیداری به جستجوی گنجی كه آن را در خواب دیده بود، رفت ولی، بعد، متوجه شد كه گنج زیر پای خودش است. جذابیت ادبیات بسیار بالا است و ما گنجینه‌ بزرگی به نام زبان و ادبیات فارسی داریم كه افراد خارجی طالب فراگیری آن هستند.

ادبیات كاربردهای متفاوت و فراوانی می‌تواند داشته باشد. در كشورهای توسعه یافته از ادبیات به عنوان مكملی در مقوله سلامت روان استفاده می‌شود؛ به عنوان مثال می‌توان به قصه درمانی و شعر درمانی اشاره كرد.

ضمنا، آنها، اهمیت ویژه‌ای برای مشاهیر و بزرگان خود قائل هستند و فوق لیسانس ویكتور هوگو شناسی دارند ولی در كشور ما با وجود این پیشینه‌ غنی ادبی، به این مسائل كم‌تر پرداخته شده‌است. ادبیات فارسی برخلاف باور عموم و حتی خواص، ظرفیت مناسبی برای ایجاد اشتغال برای فارغ التحصیلان را دارا است.

ادبیات هنوز به عنوان یكی از رسانه های مهم و مؤثر در جامعه ما از نقش و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در چهارمقاله‌ی نظامی عروضی از ادبیات به عنوان شغل‌های مهم نام بردند و تاثیر آن به حدی است كه سلطان سامانی پس از شنیدن شعر معروف رودكی «بوی جوی مولیان آید همی» بی‌درنگ به سمت بخارا حركت می‌كند.

بازی‌هایی كه در روانشناسی تعریف شده؛ در برخی آثار خاقانی به صورت كاربردی استفاده شده‌است.»

در ادامه غیاثوند به استفاده از بلاغت و شوخ طبعی در آثار شاعرانی چون حافظ، سعدی، مولوی و خاقانی با مضامین و اهداف اجتماعی و سیاسی گفت و نمونه‌هایی را در این خصوص عنوان كرد. همچنین به نقش ادیبان و شاعران و شعر و ادبیات در جامعه و سیاست از دیرباز تا كنون اشاره كرد و گفت: « طنز، كلام افراد فرهیخته است. سعدی و حافظ در این زمینه، بهتر، عمل كردند.

یكی از كاربردهای طنز شامل استفاده از بازی‌های كلامی در مكالمه‌های روزمره است و در قدیم، نیز، سطح‌بندی بازی‌ها بین شاعران و شاهان بوده است.

ایشان، مطالعه‌ی مقاله‌ی زهرا افشاریان با موضوع تاثیر طنز بر تعاملات اجتماعی را به حاضران توصیه كردند.»

سپس دكتر محمد رضا اصلانی سوال‌هایی را كه پاسخ آن‌ها نقش به سزایی در توسعه‌ طنز و ادبیات دارد؛ مطرح كردند. علت اهمیت تئوری طنز چیست؟ و اگر به آن نپردازیم چه خواهد شد؟ دستاوردهای تئوری طنز را بیان كنید.

چرا ادبیات حماسی، تعلیمی و اشعار خیّام جهانی شدند ولی طنز ما جهانی نیست؟ چرا سرعت رشد تئوری طنز و نقد ادبی كندتر از پیشرفت ادبیات است و چرا كمتر كسی متون طنز ادبی را ترجمه می‌كند؟

اصلانی در ادامه گفت: «اولین گام در تئوری طنز ، مواجه شدن ما با اصطلاحات طنزی است كه یك سری از آنها متعلق به غربی‌ها است كه به ادبیات ما وارد شدند و دیگری، اصطلاحاتی مانند احمدا، تزریق و خیمه شب بازی است كه مال خودمان است و هنوز معادلی برای آنها نداریم.

اگر طنز را از دیدگاه تاریخی تحلیل كنیم متوجه می‌شویم كه در زمان استبداد، طنز استعاری و در دوران مشروطه، طنز تك لایه رواج داشته‌است. ولی از نظر زبان شناسی، تحلیل متون را به صورت آوایی، نحوی، گفتمانی و سبك‌شناسی تجزیه و تحلیل می‌كنند.

به عنوان مثال، پارادوكس، صنعت ادبی هست كه زبان، در درون خودش، خودش را نفی می‌كند مانند جنگل بی‌درخت عمران صلاحی و نمونه‌هایی از آن در آثار عبید زاكانی نیز وجود دارد.

اصلانی، بخشی از رمان مرحوم ماتیو پاسكال را در مورد بیان پارادوكس و سپس، برای نشان دادن قابلیت‌های زبانی، مثنوی هفتاد من ناصر فیض را خواندند.

دكتر محمد رضا اصلانی در مورد حماسه‌ی كمیك به آثار مارك اِپیك، موش و گربه‌ی عبید زاكانی و مرد و مركب اخوان ثالث اشاره كردند.

ایشان، در مورد لطیفه، هم، حكایتی از مصیبت‌نامه‌ی عطار نقل كرد.

اصلانی در ادامه گفت: «به طور كلی، لطیفه از نظر چارلز هاكت شامل مقدمه و لوب مطلب هست كه گوینده، در چند جمله‌ی كوتاه، فضا را آماده می‌كند و در لوب مطلب، منطق مخاطب را به هم می‌زند و انبساط خاطر ایجاد می‌كند.

جان موریلی، هم، معتقد است در لطیفه‌ها تكنیك انتقال وجود دارد و سازنده، توجه مخاطب را از یك چیز به چیز دیگری منتقل می‌كند كه هر چه این اختلاف بیشتر باشد، شخص، بیشتر می‌خندد مانند وودی آلن كه می‌گوید: «من عاشق گربه هستم، مزه‌اش خیلی شبیه مرغ است.»

از نظر استاد شفیعی كدكنی نیز، اجتماع نقیضین ایجاد طنز می‌كند مانند شخصی كه در تابستان یخ می‌فروخت امّا كسی آنها را نمی‌خرید. پس، فروشنده گفت: «آن قدر نخریدند تا تمام شد.»

به طور كلی، از طنز، خنده متبادر می‌شود كه تعاریف گوناگونی برای خنده بیان شده است.

تاریخ خنده از نظر اسطوره شناسی، دارای سه دوره، شامل نظریه‌ تفوق، نظریه‌ ناهماهنگی و نظریه‌ آرامش است.

در نظریه‌ تفوق ارسطو معتقد است كه خنده، فقط مختص انسان‌ها است، افلاطون خنده را پدیده‌ای ضد اجتماعی می‌پندارد زیرا با همكاری، مدارا و خویشتن‌داری مغایرت دارد و برگسون، خنده را فضیلت اجتماعی می‌داند.

در نظریه‌ی ناهماهنگی، ناسازگاری، سبب خنده می‌شود چون، حادثه، طوری رخ می‌دهد كه خلاف انتظار است.»

در پایان محمد حسن صادقی شعر طنزی را برای حاضران خواند.

دگرخند جلسه‌ای تخصصی برای نقد و بررسی كتاب‌ها و موضوعات مرتبط با طنز است. این جلسات معمولاً با حضور نویسنده و مؤلف كتاب و كارشناسان و منتقدان برگزار می‌شود. استادان بسیاری در مقام كارشناس در این برنامه حضور داشته‌اند.

بزرگانی چون دكتر علی موسوی گرمارودی، منوچهر احترامی، دكتر بهزادی اندوهجردی، دكتر احمد جاهد، اسدالله امرایی، دكتر محمود گلزاری، عباس محبی، محمد حسن حسامی محولاتی و…

یاسمن حسینی

دسترسی سریع