علت نشر شعرهای طنز در فضای مجازی توسط مردم

سعید بیابانكی درباره علت نشر شعرهای طنز در فضای مجازی توسط مردم گفت: مردم عادی با انتشار شعرهای طنز در فضای مجازی اعتراض خود را به وضع موجود نشان می‌دهند.

1397/10/22
|
14:48
|

به گزارش خبرگزاری فارس از بجنورد سعید بیابانكی را پیشتر با شعرخوانی طنز در محضر رهبر معظم انقلاب می‌شناسیم. از این شاعر اصفهانی آثار زیادی در گونه شعرهای عاشقانه، آیینی، اجتماعی و طنز در بازار كتاب و فضای مجازی موجود است.

با صاحب آثار «ردپایی بر برف»، «نیمی از خورشید»، «نه ترنجی، نه اناری»، «نامه‌های كوفی»، «سنگچین»، «یلدا»، «هی شعرتر انگیزد» (مجموعه شعر طنز)، «سكته ملیح»، «چقدر پنجره» (گزیده غزل)، «جامه‌دران» و «لبخندهای مستند» (نثرهای كوتاه طنز) به گفتگوی جدی نشستیم. شعرا را از جناح‌بندی‌های سیاسی بر حذر می‌داشت. از رویش‌های شعر انقلاب می‌گفت و…

مسیر ادبیات انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی می‌كنید؟
مسیر رو به رشد ادبیات انقلاب با شروع دفاع مقدس، از مسیر طبیعی خود خارج شد. عظمت دفاع مقدس بخش زیادی از ادبیات انقلاب را مصادره كرد. اگر جنگی در ایران اتفاق نمی‌افتاد، مسیر ادبیات انقلاب نیز تغییر نمی‌كرد. اما اكنون بلافاصله پس از بیان ادبیات انقلاب باید وارد ادبیات جنگ شویم.

تعریف شما از ادبیات انقلاب چیست؟
ادبیاتی كه آیینه تمام‌قد آرمان‌های انقلاب باشد. آرمان‌هایی مانند آزادی، استقلال، اخلاق و بازگشت به سنت‌های حسنه.

چه میزان از این آرمان‌ها محقق شده است؟
این‌كه چقدر این موارد محقق شده مسئله دیگری است. در طول این 40 سال روزبه‌روز توقع جامعه از ادبیات متفاوت شده است. بخش عمده‌ای از شاعران انقلاب در شاعران دفاع مقدس خلاصه و همان‌جا تمام شدند. در مقابل یك تعدادی پس از جنگ وارد این قطار شدند اما برآیند این 40 سال قابل‌قبول است.

آیا شعرای خاصی را می‌توان به‌صورت ویژه در طراز انقلاب دانست؟
ما جامه و ردای انقلاب را اگر بخواهیم بر تن یك نفر بپوشانیم، كسی را پیدا نمی‌كنیم، كه این جامعیت را داشته باشد. با تبلیغات هم نمی‌شود كسی را در طراز ارزش‌های حقیقی انقلاب به‌صورت الگو و خاص به شمار آورد. شاعری می‌تواند این ویژگی را داشته باشد كه در جامعه و دانشگاه نامش آورده شود. بااین‌حال اگر بخواهم در این 40 سال یك نفر را نام ببرم او قیصر امین پور است و این به دلیل تكثر قالب‌های اوست. دلیل دیگر نیز موضوعات مختلف شعرهای اوست.

با این تعاریف شما مرحوم قیصر امین‌پور را نماد ادبیات و شعرای انقلابی می‌دانید؟
بله بنده ایشان را نماینده واقعی ادبیات انقلابی می‌دانم.

دانشگاه ما دانشگاهی است كه بتواند به شعرهای پس از انقلاب بپردازد؟
بخشی از مأموریت رشته ادبیات همین است. باید دانشگاه به این مورد بپردازد. اما دلیل نپرداختن به آن را بنده نگاه كلاسیك به شعر می‌دانم. امروز مشاهده می‌كنیم كه، ادبیات دانشگاه از پروین اعتصامی فراتر نیامده است. و عصر حاضر را را نمی‌شناسند و حتی آن را قبول هم ندارند. آدم‌های كلاسیك ادبیات انقلاب را نمی‌خوانند. اما جاهایی كه استاد دانشگاه به‌صورت شخصی دغدغه‌مند است، پرداخت می‌شود. درمجموع پرداخت به این موضوع در حد انتظار نیست. البته یادآور می‌شوم این ارتباطی به انقلاب ندارد، چون شعر معاصر را اغلب اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها قبول ندارند.

علت ریزش برخی شعرا از قطار انقلاب پیست؟
شعرا انسان‌های آرمان‌گرایی هستند. شعارهای هر انقلابی بر اساس ایده آل‌ها است. انقلاب ایران نیز همین‌گونه بود. مردم می‌خواستند به یك فرهنگی نه بگویند و فرهنگی را به وجود بیاورند. دلایل نه گفتن به فرهنگ قبلی كه مشخص است، اما برخی از مسائل فرهنگ جدید ممكن است درگذر زمان به وجود آمده باشد و شاید محقق نشده باشد. برخی كلمات از ادبیات سیاسی حذف‌شده‌اند. مانند كلمه مستضعف. شما دقت كنید كه این كلمه كلیدواژه امام خمینی (ره) بود. اما اكنون این كلمه بنا به دلایلی كه بسیاری از ما چرایی آن را می‌دانیم، حذف‌شده. این‌یك نمونه كوچكی از فراموشی تعمدی ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب خمینی است.

اعتقاددارید كه این روند ریزش فقط در میان شعرا پیش نیامده؟
بله این روند طبیعی انقلاب‌های مردمی است. عنایت بفرمایید؛ خیلی از گروه‌های سیاسی كه به‌زعم خود در شكل‌گیری انقلاب نقش داشتند، با پیروزی انقلاب حذف شدند. در شعر نیز این اتفاق افتاد. شاعر نمی‌تواند دروغ بگوید. یعنی شاعر حرفی می‌خواست بیان كند، كه دیگر نبود و به‌مرور اشتیاق به آن نیز كاسته شد. سال 76 برخی خط‌كشی‌های سیاسی در این زمینه اتفاق افتاد كه اوضاع را بدتر كرد. در سال 88 نیز شكافی دیگر ایجاد شد. كه باعث شد شاعران دیگر شاعر انقلاب نباشند، بلكه شاعر یك جناح سیاسی باشند.

مخالف قرار گرفتن شاعران در دسته‌بندی‌های سیاسی هستید؟
بله، جناح‌بندی برای شعر مهلك است. شاعر نباید وارد این دسته‌بندی‌ها شود. باید زبانش زبان مطالبه گر باشد.

با توجه به این‌كه بیان كردید واژه مستضعف از ادبیات سیاسی ما حذف‌شده، آیا دلیل این امر كوتاهی شاعران نیست؟
شاعران كوتاهی نكردند. گاهی مفهومی از بین می‌رود و شاعر مفهوم را زنده نگه می‌دارد. شاعران معتقد و متعهد وفادار بوده‌اند. این واژه را سیاسیون حذف كردند.

علت گسست ایجادشده بین شاعران و مردم عادی جامعه چه بود؟
علت آن است كه شكل شعر تغییر كرده. شعر زمان به‌تنهایی رسانه بود. خیلی اوقات در اختیار قدرت‌ها قرار داشت. به‌تدریج شعر از دربار خارج می‌شود و از دوره عراقی شعر وارد جامعه می‌شود و شاعران رسانه مردم می‌شوند. دوره‌ای بوده كه شعر به هیچ‌كدام از این دو نپرداخته است. زمانی كه شعر میان مردم وارد می‌شود به دلیل گسترش امكاناتی مانند صنعت چاپ، مطبوعات و اینترنت نقش رسانه‌ای خود را از دست می‌دهد.

آیا در انقلاب اسلامی هم شعر رسانه مؤثری است؟
ببینید، در دهه اول انقلاب شعر رسانه مؤثری بود و رسانه انقلاب تلقی می‌شد. اما اكنون این‌طور نیست. اثر اجتماعی شعرها به‌تدریج كاهش یافت اما استثناهایی در این اواخر بوده. شعرهای آیینی ازاین‌دست بوده‌اند. اما نمی‌شود این نوع اشعار را به نام شعر انقلاب شناخت.

در دسته‌بندی هنر هفت‌گانه آیا شهر هم به‌مثابه دیگر هنرها است؟
خیر، شعر به‌عنوان گونه‌ای از هنر هفت‌گانه تنها هنری است كه اقتصادی نیست.

اقتصادی به چه مفهوم پول‌سازی؟
دقیقاً به‌جز شعر مابقی هنرها مانند سینما، تئاتر، مجسمه‌سازی و… پول‌ساز شده‌اند. این پول‌ساز نبودن یعنی اصالت خود را حفظ كرده است. شما با پول می‌توانید سینما بسازید اما شعر را نمی‌توانید تولید كنید زیرا شعر از درون پاك شاعر تراوش می‌كند.

بااین‌حال شعر هنوز تأثیر خود را دارد؟
بله، نمونه آن بازخورد و بازنشر اشعار و شعرخوانی شعرا توسط كاربران شبكه‌های اجتماعی است.

چرا برخی از اشعار انتقادی به وضعیت فعلی در شبكه‌های اجتماعی بیشتر در چرخش است؟
به این دلیل كه مردم عادی كاری از دستشان برنمی‌آید. فكر می‌كنند، با بازنشر این شعر اعتراض خود را به شرایط موجود نشان می‌دهند.

راجع به كتاب «چهل شاعر از این چهل سال» توضیح دهید.
در این كتاب كه هنوز منتشرنشده است، بنده به نظر خودم چهل شاعری كه شعرشان مؤثر بوده را انتخاب كرده‌ام. البته این اثر در بزنگاه تاریخی خود باید اتفاق می‌افتاد. لذا تأثیر آن در زمان خودش بیشتر برای من ملاك بود. با این دید چهل نفر و چهل شعر را انتخاب كردم.

ملاك شما از انتخاب شعرا چه بود؟
ملاك بنده این بود كه آن‌ها افرادی هستند كه مورد رجوع دانشگاه نیز بوده‌اند. شعرهایی كه در مقاطع تاریخی برای مردم دارای اهمیت بودند.

مؤلفه شما چه بود؟
دو مؤلفه دانشگاه و اجتماع، در این انتخاب ملاك بوده است. ادبیات كار خود را انجام می‌دهد و حتی ممكن است این افراد در ده سال دیگر نام‌آشنا شوند.

آیا رویش‌هایی در حوزه ادبیات انقلاب داشته‌ایم؟
رویش و ریزش در همه ابعاد بوده. حوزه ادبیات نیز از این موضوع مستثنی نیست. در ده سال اخیر سن شاعران خوبِ ما كاهش پیداكرده است. درگذشته شاعر باید به‌طور مثال به 40 سالگی می‌رسید تا به تراز شاعران برجسته می‌رسید. اكنون شاعری 18 ساله است و شاعر خوبی هم تلقی می‌شود.

نقش فضاهای آموزشی را دراین‌باره مؤثر می‌دانید؟
قطعاً همین‌گونه بوده است. فضای آموزشی شعر زیاد شده است. كه این‌یكی از دلایل این اتفاق است.

آیا قالب شعری خاصی را می‌توانید نام ببرید كه احیاشده‌اند؟
بله، در قالب‌هایی مانند رباعی شعر احیاشده است. این موارد مهم است. جدی گرفتن فضای طنز در این مدت. اكنون مشاهده می‌كنید كه طنز وارد مسائل متعدد اجتماعی و سیاسی شده، كه این از رویش‌های انقلاب است.

بازار فروش كتاب‌های شعر را چگونه ارزیابی می‌كنید؟
فروش كتاب‌های شعر در دهه اخیر رشد بسیاری داشته است.

دلایل خاصی را می‌توانید ذكر كنید؟
دلایل متعددی دارد، یكی از آن‌ها شبكه‌های اجتماعی به‌عنوان یك ابزار تبلیغاتی است.

نقش رسانه ملی را درزمینه تبلیغ شعر چگونه ارزیابی می‌كنید؟
رسانه ملی در این زمینه خوب عمل‌نكرده. رسانه ملی بیشتر شعر بازی و شعر سازی را گسترش داده، نگاهش به شعر تفننی است. اما تا قبل از این شعر خود رسانه بوده اما اكنون مجبور است سوار رسانه‌های دیگر شود. درواقع شعر خودش زور ندارد.

آیا مخاطبین را به دو دسته طنز دوستان و غیر آن تقسیم می‌كنید؟
خیر. معتقدم شعر طنز مخاطب عمومی‌تری دارد. میزان سوادی كه برای مخاطب شعر طنز در نظر گرفته می‌شود با یك شعر جدی متفاوت است.

میزان پرداخت شعرا به موضوعات روز قابل‌قبول است؟
كم‌وبیش به این موضوع می‌پردازند. تا حدودی قابل‌قبول است. اما گاهی شاعر شعری می‌گوید كه مناسب تقویم است. گاهی شعری می‌گوید كه مناسب تاریخ است.

تفاوت شعر تقویمی و تاریخی را توضیح می‌دهید؟
شعر با نگاه تقویمی، شعری است كه عوام انتظارش را دارند. فرزانگان شعر تاریخی را انتظار می‌كشند.

اگر امكان دارد جهت فهم راحت مخاطبان ما مثالی بزنید و توضیح بیشتری بدهید؟
به‌عنوان‌مثال حافظ نگاهش تاریخی است. درگذر زمان از شعرهای تقویمی چیزی باقی نمی‌ماند. معیار ادبیات برای نگه‌داشتن شعر در دل خود چیز دیگری است. ادبیات بیشتر به فصاحت و بلاغت نگاه می‌كند، تا شهرت رسانه‌ای. چه‌بسا شاعرانی كه به مدد تبلیغات و رسانه، امروز به نام و نوایی رسیده‌اند اما چند سال دیگر نه نامی باقی بماند نه شعری. رسانه این افراد را در حافظه كوتاه‌مدت خود حفظ می‌كند اما برای ادبیات حافظه بلندمدت مهم است.

دسترسی سریع