رویا صدر؛ زنی روی خط قرمز
نویسنده: سمیه رستمی
«طنز، حركت روی خط قرمز است.» این گفته سركار خانم رویا صدر پژوهشگر و طنزنویس معاصر ایرانی است.
او همان بیبی گل نشریه معروف طنز ایران در سالهای پس از انقلاب است؛ یعنی گلآقا، به سردبیری مرحوم كیومرث صابری.
دلتان نخواهد خانم رویا صدر جزو معدود زنان طنزنویسی است كه در جشنواره مطبوعات در رشته طنز مكتوب در سال 76 عنوان رتبه برگزیده را كسب كرده. البته دو سال قبلش جایزه شعر جشنواره سوره را در جیب بغل مانتوهای گشاد آن زمان جا داده بود و جشنواره طنز مطبوعات در سال 1378 افتخار داشت كه جایزه نفر دومش نصیب خانم صدر باشد.
هنوز كارما و كائنات نمیدانند ارتعاشاتشان چطور خط روی خط شد كه این بانوی ایرانی با تحصیلات كارشناسی ریاضیات كاربردی دانشگاه تهران، از ادبیات و خصوصاً طنزنویسی سر درآورد.
بهطوریكه او سالهای عضو شورای سردبیری نشریه زن روز بود و بعدها همكاری جدی و مستمری با نشریه گلآقا داشت و كمكم پایش به رادیو هم باز شد.
كلاً طنز برای خانمها جدیتر است تا آقایان (1). نشان به آن نشان كه سركار خانم رؤیا صدر مجدانه در حوزه طنز پژوهش میكنند. كتابهای «بیست سال با طنز» با موضوع بررسی نشریات طنز در دهه سی و چهل، «اندیشیدن با طنز» مجموعه مصاحبههایی در مورد طنز و «شكرستان» با موضوع معرفی زنان طنزنویس ایران حاصل این پژوهشهاست.
كتاب «یك دو سه طنز» او ادامه راه كتاب «طنزپردازان معاصر» مرحوم عمران صلاحی است؛ البته با تحلیل آثار طنزنویسان.
سركار خانم رؤیا صدر در گفتگویی بیان كردهاند طنزپرداز صاحبسبك كم است چه میان سركار علیههای طنزنویس چه حضرات معظم آقایان. او در شكرستان؛ علت نداشتن سبك در میان زنان طنزنویس علیرغم حضورشان در نشریاتی مثل توفیق، چلنگر، خورجین و گلآقا، نداشتن ستون ثابت و دائمی عنوان میكند.
در واقع خانمها اغلب مطالبی پراكنده در این نشریات داشتند. شاید بشود پای همان خط قرمزی كه در ابتدا گفته شد را به میان كشید. چیزی كه باعث میشد خانمها حتی مجبور به استفاده نام مستعار بشوند و این بهغیراز ملاحظات معمول نشریات بوده و اساساً چه معنی داشته زن جماعت بخندد كه حالا بخواهد بخنداند (2).
خانم صدر درباره كمرنگ بودن طنز زنانه نیز میگوید: «پیروی خانمها از آقایان در طنز باعث شده طنز زنانه در نشریات نباشد.» حالا رگ فمینیستی كسی قلمبه نشود. ولی واقعاً جای طنز زنانه به معنای دقیق طنز، خالی است (باز هم 2)
بانو صدر بهعلاوه گردگیری خاك تاریخ طنزنویسی و طنزنویسان در قالب تألیفات پژوهشی، كتابهایی با نام «شبهای كوش آداسی» هم دارد. رمانی است به قلم طنز در باب عشق و كلیه بیماریهای دل. (3)
«لطفاً نفس بكشید» گزیده و مجموعه آثار طنز خودشان است كه به زیور طبع و نشر و پخش و قسعلیهذا آراسته شده است.
كتاب «طنز نقطه داتكام» مجوز نشر نیافت؛ اما وی این كتاب را در وبلاگ خود منتشر كرد تا نشان بدهد چقدر در باب طنز جدی است و اگر سر همه چیز شوخی داشته باشد با «طنز» شوخی ندارد.
راستش را بخواهید كتابهای ایشان بیشتر از این حرفها بود. مثلاً «ه مثل تفاهم» یا «برداشت آخر» ولی خودتان بروید جستجو كنید، بهتر قدر میدانید تا اینجا مفتومسلم اطلاعات بگیرید. (4)
قطعاً مطالعات آثار سركار خانم رؤیا صدر برای آببندی طنزنویسان صفركیلومتر توصیه میشود. بالاخره حركت روی خطقرمزهای جامعه و لاییكشیدن بین ناهنجاریها كار سختی است و نیاز به نقشه دارد تا راه و چاه را پیدا كند.
پینوشتها:
1- یك جایی خوانده بودم مردها شوخی میكنند تا قدرتنمایی كنند و نشان بدهند میتوانند روی دیگران تأثیر بگذارند؛ ولی زنها در شوخی به دنبال ارتباط و تعامل هستند. رفرنس و منبع و فلانش را یادم نیست العهده علی جایی كه نوشته بود خیلی درگیر شدید حتی میشود گفت العهده د سرچ گوگل.
2- همان. همان یعنی در گوگل سرچ كنید؛ چون حرف ما را كه باور نمیكنید بگوییم این را هر ننهقمری تا سی چهل سال پیش میدانسته و عمل میكرده.
2- همان. ولی نه گلاب به رویمان این نظر این بنده نگارنده است وگرنه كه همان.
3- منظور از دل، همان تلمبه صنوبری شكلی است كه كارش پمپاژ خون به رگوریشه آدمی است نه معده و سیستم بزرگوار گوارش.
4- اگر تصور میكنید در شما را به اینجا كشاندم تا مطلب خاصی را بگویم سخت در اشتباهید و اگر الان فكر میكنید نویسنده این یادداشت مریض است باز هم سخت در اشتباهید. وی بیمار است.
برگرفته از سایت دفتر طنز حوزه هنری