صد و هشتاد و دومین شب شعر طنز در حلقه رندان برگزار شد

صد و هشتاد و دومین شب شعر طنز در حلقه رندان برگزار شد

1402/12/09
|
10:30
|

در حلقه رندان 182 با حضور شاعرانی از فاروج، شیراز، یزد، ارومیه و تهران، روز دوشنبه 7 اسفنذماه 1402 برگزار شد.

به گزارش واحد فضای مجازی رادیو صبا به نقل از روابط عمومی دفتر طنز حوزه هنری، صد و هشتاد و دومین شب شعر در حلقه رندان با پخش گزارش ویدیویی از سفر تیم قلمه به استان سیستان و بلوچستان آغاز شد.

همچنین ویدیوی دیگری برای یادبود استاد منوچهر احترامی پخش شد. اجرای این برنامه بر عهده سعید بیابانكی بوده و او در شروع برنامه غزلی را از حافظ خواند.

پیش از آغاز برنامه نیز، برگه‌های مسابقه بین شركت‌كنندگان توزیع شد. سوال مسابقه این بود: «در یك یا چند جمله بقیه را قانع كنید كه به شما رأی بدهند. اگر شعر باشد كه چه بهتر!»

– چند رباعی و یك غزل

حسین پورقلی، شاعر اهل فاروج استان خراسان شمالی، به عنوان اولین شاعر روی صحنه آمد. او در ابتدا غزلی در معرفی خودش خواند.

در ابیات اولیه این غزل آمده است:

«بزرگ شاعر دنیا، حسین پورقلی
غزل سرای توانا حسین پورقلی

شده است زاده به مرداد ماه و در فاروج
پلنگ بیشه معنا، حسین پورقلی

خوشا به خاك خراسان كه شد عبیر آمیز
به یمن آن سخن آرا، حسین پورقلی»

وی همچنین چند رباعی با موضوعات اجتماعی، عید نوروز و انتخابات خواند كه بعضی از آنها را با هم می‌خوانیم:

«در حیطه پاچه‌ با تو كس، همتا نیست
گر هست خوش است، امتحان‌ مجانی است

حسن تو نموده پاچه خواران‌ را خار
آوازه پاچه خواریت‌ كیهانی است»



«این صحنه چقدر صحنه معروفی است
هر گوشه شهر عكس شیخ و صوفی‌است

آقای سپور، وقت جارو می‌گفت:
جز وعده شام، وعد‌ه‌هاشان‌ كوفی است»



«نوروز رسیده جیب‌هایش خالی است
از شادی نوروز هوایش خالی است

در گوشه پادگان نشسته، سرباز
سینی كه كنار سفره جایش خالی است»

پورقلی در انتهای حضورش روی صحنه در حلقه رندان غزل طنزی با موضوع فضای مجازی خواند كه ابیات اول آن را با هم می‌خوانیم:

«تو آمدی كه مجازی كنی جهان مرا
یكی یكی بِبِلاكی مخاطبان مرا

همیشه در پی آنم كه آن شوی هر آن
یكی نموده خیال تو، آف و آن مرا

به جای واژه مهجور استوری، اصلا
بیا و لایك كن امروز داستان مرا»

– مسابقه

سعید بیابانكی، مجری در حلقه رندان، به مخاطبان برگزاری مسابقه را یادآور شد و از حاضرین در جلسه درخواست كرد كه تا پایان برنامه، پاسخ سوال مسابقه را به مسئولین حاضر در جلسه تحویل دهند تا در انتهای برنامه داوری شود.

– اشعاری با چاشنی انتخابات

حجت‌الاسلام مهدی پرنیان از شهر یزد دومین شاعری بود كه روی صحنه رفت.

او در ابتدا غزلی انقلابی خواند كه ابیاتی از آن را می‌خوانیم:

«بنده یك انقلابی ریزم
از غم انقلاب لبریزم

می‌تپد بهر حفظ ارزش‌ها
قلب بنده به‌ ویژه دهلیزم

بس كه زبر و زرنگم و زبلم
بس كه جذابم و دل انگیزم

در فراز و فرود دولت‌ها
اصلا از من جدا نشد میزم»

او غزل دیگری با موضوع انتخابات خواند. در ابیات اول این غزل آمده است:

«نیست در دیر مغان همچو تو كاندیدایى
بس كه باحال، خفن، ماه، جگر، آقایى

ساقى و محتسب و شیخ همه در بندت
مرحبا پول، كه كرده ست چنین غوغایى

شصت تن باده به پیمانه ى آن كس ریزى
كه شود حامى تو بى اگر و امایى»

حجت الاسلام پرنیان به مناسبت میلاد امام زمان (عج) در روز گذشته، شعری با لهجه یزدی خواند.

– ویدیویی با موضوع انتخابات

در ادامه، ویدیوی نمایشی طنز از تیم «هویج مدیا» با موضوع انتخابات پخش شد. كلیپ طنزی كه پخش شد، گفت‌وگوی طنز بین نامزد انتخابات و فرد ثبت‌كننده اطلاعات بود.

– هوا بس ناجوانمردانه سرد است

به علت سرمای شدید این روزها در شهرهای مختلف و نیامدن سه مهمان از شهر قم به در حلقه رندان به دلیل بارش برف، سعید بیابانكی شعر «زمستان» را از مهدی اخوان ثالث خواند.

– نثرخوانی طنز

نثرخوانی طنز یكی دیگر از بخش‌های صد و هشتاد و دومین شب شعر طنز در حلقه رندان بود.

این بار محسن فراهانی به روی صحنه رفت و دو متن طنز خواند. متن اول او درباره مشورت با آدم‌های اشتباه بود كه قسمتی از آن را می‌خوانیم:

«چند وقت پیش، 17 میلیون و پونصد جمع كردم تا یه پراید مدل 95 دوررنگ بخرم.

كامبیز گفت: می‌خوای 17 میلیون بدی پراید مدل 95؟ خب 5 میلیون بذار روش صفرش رو بخر حالش رو ببر.

دیدم راست می‌گه. 5 تومن گذاشتم رو پولم و به پسرداییم گفتم می‌خوام 20 تومن بدم پراید صفر.

گفت: می‌خوای 20 تومن بدی پراید؟ خب 5 تومن بذار روش یه 206 بخر حالش رو ببر. دیدم راست می‌گه.

طلاهای زنم رو فروختم و به پسرعمه‌م گفتم می‌خوام 25 تومن بدم 206. گفت: می‌خوای 25 تومن بدی 206؟ خب پنج تومن بذار روش یه سمند بخر حالش رو ببر.

دیدم راست می‌گه. 5 میلیون قرض گرفتم و به رفیقم گفتم می‌خوام 30 تومن بدم سمند بخرم.

رفیقم گفت: می‌خوای 30 تومن بدی سمند؟ خب 10 تومن بذار روش یه ال90 بخر حالش رو ببر.

دیدم راست می‌گه. ده میلیون نزول كردم و …»

متن دوم نیز نثری با موضوع استفاده نابجا از ضرب‌المثل‌ها بود كه در بخشی از آن آمده است:

«از بچگی شعرها و ضرب‌المثل‌‌ها رو جابه‌جا می‌گفتم یا در جای نامناسبی استفاده می‌كردم.

یه بار معلم كلاس دوم راهنمایی، حمید عباسی رو آورد پای تخته و اون هم مسئله‌ای كه من نمی‌تونستم حلش كنم رو به كمك خودِ معلم حل كرد.

بعد معلم برگشت سمت من و گفت: كار هر بز نیست خرمن كوفتن، گاو نر می‌خواهد و مرد كهن.

گفتم: آقا به ما گفتید گاو؟

گفت: عزیزم در مثل جای مناقشه نیست.

گفتم: اره آقا، حمید عباسی واقعا مرد كهنه.

با عصبانیت گفت: منظورت اینه من گاو نَرم؟

گفتم: آقا در مثل جای مناقشه نیست.

گفت: حیف كه اون تَركه‌های قدیم رو ازمون گرفتن، وگرنه حالیت می‌كردم.

گفتم: خدا خر را شناخت شاخش نداد.

با عصبانیت گفت: به من گفتی خر؟

گفتم: آقا در مثل جای مناقشه نیست. …»
– چند ریاعی با موضوع نیمه شعبان

عباس صادقی زرینی شاعر دیگری بود كه به مناسبت میلاد امام زمان (عج) چند رباعی طنز و چند رباعی آیینی خواند. بعضی از آنها را با هم می‌خوانیم:

«شربت بدهیم و جانشین جمع كنیم
فعلا تو نیا كه ما یقین جمع كنیم

یك هفته پس از نیمه شعبان باید
لیوان شكسته از زمین جمع كنیم»



«هی وعده حق به این و آن می‌دادیم
سرمایه خود را به زیان می‌دادیم

گفتیم نشان بده خودت را آقا
غافل كه فقط خودی نشان می‌دادیم»



«بیا كه حال این دنیا خراب است
بدون تو جهان در اضطراب است

دعا كردم بیایی گریه كردم
دعا هنگام باران مستجاب است»



«تو یكرنگی و ختم رنگ‌هایی
تو ناجی همه فرهنگ‌هایی

میگن كه با همه می‌جنگی اما
تو پایان تمام جنگ‌هایی»

– یاد آر ز شمع مرده یاد آر

سعید بیابانكی با اشاره به اینكه 6 اسفند زادروز امیرهوشنگ ابتهاج (سایه) و 7 اسفند سالروز درگذشت علی‌اكبر دهخداست، بخشی از شعر «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» را از دهخدا برای حضار خواند.

– كاردانم، تیزهوشم، عیب و عاری نیست كه!

عبدالرضا قیصری از شیراز، شاعر دیگری بود كه به روی صحنه رفت. او ابتدا غزلی را به درخواست سعید بیابانكی خواند كه بخشی از آن را می‌خوانیم:

«از بس زنم كلاس برایم گذاشته
دیگر مگر حواس برایم گذاشته

مأموریت به مدت یك نصفه‌روز بود
یك عالمه لباس برایم گذاشته

از آن‌همه لباس ز بس شست و شست و شست
یك جل و یك پلاس برایم گذاشته

از آن‌همه تنوع احساس در دلم
قدری فقط هراس برایم گذاشته»

او همچنین غزل طنز دیگری خواند كه در ابیات اول آن آمده است:

«رفتم و در كوه غریدم: شكاری نیست كه!
كوه هم برگشت و در جا گفت: …آری نیست كه!

زهر ماری خواستم از مار، گفتا: زهر مار!
توی دست و بالم امشب زهر ماری نیست كه!

گفته دولت قبل تابستان می‌آید كمبزه
گشتم اما توی تقویمم بهاری نیست كه!

توی آن اوضاع ناهنجار گفتیم: ای به چشم…
توی این اوضاع از ما انتظاری نیست كه!

گفت مسئولی كه من یك سر به زیر خط فقر
ناشتا رفتم ولی اصلاً فشاری نیست كه

یك زمانی آدمی در غار، عمری می نشست
زیر «پونصد پیش و برجی پنج»، غاری نیست كه!

«دوش با من گفت پنهان، كاردانی تیز هوش:»
كاردانم، تیزهوشم، عیب و عاری نیست كه!»

همچنین در این بخش اشاره‌ای به محفل «چوق الف» كه در شیراز برگزار می‌شود، اشاره شد و از علاقه‌مندان دعوت به عمل آمد تا به دیگران این جلسه را معرفی كنند.

– چم و خم طنز با اكبر كتابدار

استاد اكبر كتابدار در بخش «چم و خم طنز» درباره نابجاگویی صحبت كرد. او درباره انتخاب موضوع توضیح داد كه به خاطر متن خوب محسن فراهانی درباره نابجاگویی، موضوع را تغییر داده و در این جلسه درباره این موضوع صحبت می‌كند.

او با اشاره به اینكه نابجاگویی در آثار ادبی بعد از مشروطه زیاد بود، متن «خروس بی‌محل» را از ابوتراب جلی خواند. وی تاكید كرد كه نابجاگویی معمولا با تحامق و جواب عكس دادن همراه است.

همچنین كتاب «محبوب دیرآشنا» از سوی استاد كتابدار معرفی شد. این كتاب گزیده آثار ابوتراب جلی است كه توسط سیدعماد قرشی جمع‌آوری شده است.

به همین خاطر، سعید بیابانكی شعر «سلمانی» را از ابوتراب جلی خواند.

– موسیقی زنده

مهدی فرج‌الهی، طنزپرداز و مجری رادیو، در ادامه برنامه روی صحنه رفت و با گیتار موسیقی زنده اجرا كرد.

وی یكی از نقیضه‌های نوروزی مهدی استاداحمد را در قالب آهنگ برای حاضرین در برنامه خواند.

– یادآوری مسابقه

سعید بیابانكی مجددا به مخاطبان برگزاری مسابقه را یادآور شد و از حاضرین در جلسه درخواست كرد كه تا پایان برنامه، پاسخ سوال مسابقه را به مسئولین حاضر در جلسه تحویل دهند تا در انتهای برنامه داوری شود.

– گفته شد عیبی نداری هیچ، اما داشتی

امید مهدی‌نژاد مهمان دیگر برنامه در حلقه رندان بود و در ابتدا غزل طنزی خواند كه در ابیات اول آن آمده است:

«ای كه با این شیوه جای آشتی نگذاشتی
خوب دقت كن چه پیش آمد چه می‌پنداشتی

امتیازی بود رانتی بود پستی، منصبی
هر چه پیش آمد گرفتی هر چه شد برداشتی

گفته شد هرگز نكردی لابی، اما كرده‌ای
گفته شد عیبی نداری هیچ، اما داشتی»

مهدی‌نژاد در ادامه شعر دیگری خواند كه چند بیتی از آن را می‌خوانیم:

«ساقیا بده سیخی زان كباب رفتاری
تا كنم برای خود سدجوع بازاری

زلف و كاكل او را چون به یاد می‌آرم
در شگفت می‌مانم زان همه ولنگاری

بی حیا نگار من می‌شود سوار من
عادتاً به من دارد رویكرد ابزاری»

– خوشم می‌آید

حسین محرابی شاعر دیگری بود كه دو شعر برای حضار خواند.

شعر اول نقیضه‌ای بر شعر استاد محمد سلمانی، با مطلع «مار از پونه، من از مار بدم می‌آید/ یعنی از عامل آزار‌، بدم می آید»، بود كه چند بیتی را از آن می‌خوانیم:

«مار از موش و من از مار، خوشم می‌آید
فیش، فیشش شده تكرار، خوشم می‌آید

جلبكی بودم و امروز مدیری شده‌ام
همه هستند سر كار، خوشم می‌آید

تا كه از گفتن لیچار مریدان به كف‌اند
من هم از گفتن لیچار خوشم می‌آید

آدمی تنبل و تن پرور و بی‌خاصیتم
كلا از آدم بیعار خوشم می‌آید»

او شعر دیگری با موضوع خانه‌تكانی خواند كه در ابیات اول آن آمده است:

«مرد باید كه در سراسر سال
نكند كار خانه یك مثقال

بخورد، لم دهد، به هر منوال
جنمش را نشان دهد به عیال

هر كه دیدش بگوید او خان است
این چنین مرد، شاد و خندان است»

– پاسداشت زبان فارسی

سعید سلیمان‌پور از ارومیه، آخرین شاعری بود كه در صد و هشتاد و دومین شب شعر طنز در حلقه رندان روی صحنه آمد.

او ابتدا از دفتر طنز و مسیر آموزشی كه پیش گرفته تشكر كرد. خصوصاً اینكه این آموزش‌ها برای سایر استان‌های كشور هم صورت گرفته است كه با عنوان رویداد آموزشی طنز قلمه در حال برگزاری است.

سلیمان‌پور ابتدا شعر طنزی در پاسداشت زبان فارسی خواند. در ابیات اول این شعر آمده است:

««عجب نباشد اگر نعره آید از كفنش»
اگر به دوره حاضر سفر كند سعدی

ز «دلبرم» ز«نگارم» اثر نبیند اگر
بر این«عجیجم» و «عِجقم» نظر كند سعدی

از این زبانِ زبون هیچ درنیارد سر
هر آنچه دقّت خود بیشتر كند سعدی»

وی همچنین شعر دیگری خواند كه بخشی از آن را می‌خوانیم:

«از ینگه‌دنیا كردم استمداد
در پاسخم دیروز ایمیل آمد
اسپایدرمن كار واجب داشت
دیدم به جای او رتیل آمد!

ذوقم عزیمت جانب رپ كرد
رو سوی مقصد با گوگل مپ كرد
توی اتوبان هنر چپ كرد
روز هنر همرنگ لیل آمد!»

– حسن ختام و اهدای جوایز

در انتهای برنامه نیز به برگزیدگانی كه در مسابقه ابتدای جلسه شركت كردند به قید داوری و در نهایت به بعضی از شركت‌كنندگان به قید قرعه كتاب طنز هدیه داده شد.

دسترسی سریع