برای مفید بودن، لازم نیست دانشجوی مفید باشید
نویسنده: علی بهاری
دارالعلم شیخ مفید، نام مجتمع آموزشیای است كه امروز دانشگاه مفید نامیده میشود. دانشگاهی كه با هدف آشنایی طلاب با علوم انسانی مغربزمین تاسیس شد.
قرار بود طلاب در آنجا علوم انسانی غربی را بخوانند، نقد كنند و مدل اسلامیاش را پدید آورند كه الحمدلله این هدف كاملا محقق شده و امروز میتوانید آثارش را در جایجای كشور مشاهده كنید.
مفید از طریق آزمون سراسری دانشجویان غیرطلبه را شناسایی و جذب میكند و از طریق آزمون اختصاصی طلاب را.
درباره این دانشگاه پرسابقه، نكاتی گفتنی است:
یك) چند سالی است (بعد از فوت مرحوم موسوی اردبیلی، بنیانگذار دانشگاه) شیوه پذیرش دانشجو كمی تغییر كرده است. قبلا طلبههای درسخوان فقط از مزیت تحصیل رایگان بهره میبردند اما در چند سال اخیر كمكهزینه تحصیلی هم دریافت میكنند.
هر چند رقم كمكهزینه به اندازهای نیست كه بتوان چرخ زندگی را با آن چرخاند. نهایتا بشود روغنكاری یا پنچرگیری كرد.
ممكن است بگویید: «خوب دانشجو دندهاش نرم و چشمش كور، برود كار كند.» پس بند بعد را بخوانید.
دو) مدیریت محترم دانشگاه در دوره جدید به خوبی فهمیده كه راه پیشرفت علمی كشور، الگوبرداری از نمونههای پیشرفته اروپایی و امریكایی است.
همانطور كه دانشگاههای معتبر جهان به دانشجویانشان، پول میدهند تا غم معاش نداشته باشند و همزمان با فشار درسی، رُسشان را میكشند، مفید هم تصمیم گرفته با طراحی یك برنامه حرفهای و فشرده، رس دانشجویان دكتری را بكِشد و در كنارش با اعطای كمكهزینه تحصیلی غم معاش را از یادشان ببرد.
از این روی، به دانشجوی دكتری برای تحصیل تماموقت كه طی آن باید انگشت راستش را هر روز ساعت هشت صبح و دو عصر در دستگاه مربوط بگذارد و سی ساعت حضور هفتگی را ثبت كند، ماهی چهار میلیون و چهارصد هزار تومان میدهد.
البته ماهانه نمیدهد، میگذارد جمع بشود كه در آخر ترم یكدفعه، هفده میلیون واریز كند. احتمالا استدلالشان هم مبتنی بر رازقیت خداوند است و با خود میگویند: «خدا كه روزیرسان است. پس چه سر وقت بدهیم و چه ندهیم او روزی میخورد. حداقل بگذاریم آخر ترم كه لذت صفرهای واریز، كیف اهل منزل را كوك كند.»
البته اگر زمان حضور به سی ساعت در هفته نرسد – مُفتِّش آخر ترم حساب میكند – نه تنها از پول خبری نیست بلكه باید هزینه تحصیل را هم بپردازد. خیریه كه نیست داداش، دانشگاه است، دانشگاه.
سه) مفید حراست فعالی دارد. آن قدر كه اگر دختر و پسری وسط حیاط دانشگاه و با فاصله حداكثری از یكدیگر كف دستشان را ببوسند و برای هم بفرستند، پنج دقیقه بعد مسئول حراست خواهران با بررسی دقیق پوست كف دست دختر و شناسایی باقیمانده رُژ روی آن، صورتجلسه مینویسد و در پرونده دخترك ثبت میكند.
البته دانشگاه همزمان به ازدواج دانشجویی اهتمام جدی میورزد. كافی است پسری در كنار دختری دیده شود. (حتی اگر داشته رد میشده!) بلافاصله به او میگویند: «از دو حال خارج نیست: یا عاشقش هستی یا عاشقش میشوی. به هر حال با پدر شما و پدر ایشان هماهنگ میكنیم تا مراحل بعدی تحت نظارت خانوادهها باشد.»
چهار) مفید به سیگار كشیدن دانشجوها حساس است و اگر ببیند برخورد میكند. از طرفی در نگاه خیل عظیمی از دانشجویان پسر، تحصیل بدون دود مثل آبگوشت بیدنبه است؛ بیمزه و حالبههمزن. دانشجویان نخبه این مرز و بوم برای این مشكل هم راه حلی پیدا كردهاند.
بعد از شناسایی دقیق میدان دیدِ دوربینهای مداربسته، نقطه كور را شناسایی كردهاند: دور یك حوض كه دانشجوها «میدان دود» نامش نهادهاند، راحت دود میكنند و اضطرابی از قرار گرفتن در لیست حراست به خود راه نمیدهند.
البته برخی هم جلوی در كوچكی كه سمت خیابان صفاشهر است سلامتی ششها را تامین میكنند كه این دسته گنگشان خیلی بالاست.
پنج) مفید زمین زیاد دارد. آن قدر كه اگر بخواهند از فرهنگی به كشاورزی تغییر كاربری دهد، در غلات خودكفاییم. با این وجود از اراضی، بیشتر برای توسعه درختكاری و فضای سبز استفاده میكنند. كمی درخت كاج و بیشتر میوه كه میتواند ویتامین مسئولان را تامین كند.
گردانندگان مفید به نیكی دریافتهاند ملاك قضاوت دانشجویان درباره یك دانشگاه، نه تعداد مقالات منتشرشده یا دانشجوهای به خارج اپلایكرده بلكه رِلهایی است كه میان درختها زده و نخهایی است كه رد و بدل كردهاند.
ممكن است بگویید این بند با بند سه ناسازگار است. اشتباه میكنید. دوباره بند چهار را بخوانید و هرگز «blind spot» را دست كم نگیرید.
شش) در این چند سال، دانشگاه همواره درگیر بنّایی بوده است. حجم مصالح، زمان و نیروی كاری كه برای ساخت و ساز در مفید صرف شده، اگر در پروژه منوریل قم استفاده میشد، الان حجتیه به هاروارد متصل شده بود. گاهی ساختمانی اضافه میشود و گاهی یك راهرو به اتاق معاونت تبدیل میشود.
وسعت هر مكان بسته به نظر مدیران است و البته نظر كارشناسی معماران هم در حد خود معتبر است: حدودا دو و نیمدرصد.
هفت) مدیران مفید به درستی تشخیص دادهاند رشته علوم سیاسی، جز تباهی و حاشیهسازی چیزی برای جامعه ندارد. از این روی با كاهش حداكثری استادان این دانشكده بیفایده و شوت كردنِ … ببخشید … اعزام بیشتر آنان به دیگر مراكز فرهنگیِ این مرز پرگهر، عملا دندان لق را كنده و خود را خلاص كردهاند.
همزمان به دلیل اهمیت انكارناپذیر فلسفه در رشد فرهنگی كشور، در این رشته اعضای هیئت علمی جدید جذب كردهاند. به گونهای كه گاهی تعداد استادان یك درس از دانشجوها بیشتر است. مثلا دو استاد با هم سر كلاس جمهور افلاطون میروند.
نیمساعت كه میگذرد استاد دوم رو به اولی میگوید: «حاجی بسه. نوبت منه. موظفیم باید پر بشه یا نه؟» كه استاد اول پاسخ میدهد: «ناموسا راه بیا. این ماه قسط دارم. سر متافیزیك ارسطو جبران میكنم»
هشت) خوابگاه پسرانه دانشگاه، سرویس ندارد. دانشجویان یا تاكسی میگیرند یا اسنپ موتوی یا خط یازده. همین ویژگی موجب رواج فرهنگ سحرخیزی میان پسران مفید شده است.
مثلا كسی كه ساعت هشت صبح كلاس دارد یك ربع به هفت ذغال قلیان را خاموش میكند تا سر وقت به كلاس برسد یا قسمت بیستم را در پاتپلیر هوآوی روی دور تند میبیند كه موقع حضور و غیاب، تیتراژ پایانی پخش شده باشد.
نه) دانشگاه مفید تنها به رشد روح و روان دانشجویان فكر نمیكند. همزمان به سلامت جسم آنها هم اهمیت میدهد. از این روی دو كار را انجام داده است: اول آن كه تا توانسته دستشویی ساخته تا دانشجویان نگران سلامت كلیه و رودهها نباشند و به محض نیاز بتوانند از این امكان راهبردی استفاده كنند.
دوم این كه برای پارك ماشین از دانشجوها پول میگیرد. این موضوع موجب شده بسیاری از دانشجویان، پیادهروی یا دوچرخهسواری را جایگزین خودروهای فرسودهشان كنند. به هر حال سوزاندن چند صد كالری، بهتر از دادن چند صد هزار تومان است. بد میگویم؟
منبع سایت دفتر طنز حوزه هنری