محافظ، خبرنگار، رئیس جمهور همگی فریلنسر هستند
نویسنده: مهدی صالحی
فیلم فریلنسر یا آزاد كه در ژانر كمدی اكشن به بازار آمده است روایت چند داستان در كنار هم است تا شاید بتواند هر بیننده ای را جذب نماید. این داستانها عبارتاند از؛ معرفی نوعی گوشی سگ جان و نشكن ، تبدیل دشمن خونی به یار جونی و آشنایی با انواع مشاغل كسل كننده كه در ادامه به توضیح هر یك میپردازیم.
در این فیلم میسون پتیتس (جان سینا) وكیلی كه شغل خود را رها میكند و به نیروهای مخصوص ارتش آمریكا میپیوندد تا بدنش آدرنالین بیشتری تزریق نماید (بدبخت معتاد) و مجدد به دلیل پارگی در ناحیه ستون فقرات (كرمت نِشت) از روی اجبار به كار وكالت بر میگردد.
ولی پیشنهاد دوستش به عنوان یك محافظ فریلنسر را قبول میكند تا از كلیر ولینگتون (الیسون بری) كه خبرنگار معروفی بوده و الان به صورت فریلنسر از لهو و لعب جوانان گمراه برای نشان دادن راههای اشتباه به والدین و نیفتادن جوانان در این راهها خبر تهیه میكند، محافظت نماید.
زیرا میخواهد با رئیس جمهور كشور فرضی پالدونیا به نام خوان ونگاس (خوان پابلو رابا) كه در انتخاباتی فریلنسر به این مقام رسیده مصاحبه كند و نمیخواهد فكر خوان از مصاحبه منحرف شود و در راستای سیاستهای خود و كشورش فقط صحبت دیپلماتیك بكنند.
همانطور كه مشاهده كردید این افراد همگی در یك فریلنسر خاصی به سر میبرند كه از كار خود خسته شده و در این راه به كسالت افتاده اند اما این تمام ماجرا نیست و پیر مولر كارگردان این اثر به صورت خیلی گل درشت به روابط این افراد هم پرداخته است و تاریخچه ای را برای ما بازگو میكند.
همانطور كه بعداً میبینید و شاید هم دیده اید میسون كه برای كشتن رئیس جمهور خوان ونگاس رفته از یك سانحه هوایی جان به سالم به در میبرد و میشود دشمن قسم خورده و شعارش میشود «آرام نمیگیگیریم» ولی چون آمریكایی است و وظیفه ذاتی دارد نباید اجازه دهد دشمن قسم خورده اش هم خالی بر او بیفتد.
در نتیجه تمام مخالفان او را در كمال تعجب میكشد و تا آخر فیلم حتی یك خال نه به خودش و نه به رئیس جمهور و نه به خبرنگار نمیافتد و تیرش هم تمام نمیشود البته این یك قانون در تمام فیلمهای اكشن است كه تیر تمام نشود.
جیكوب لنتز كه فیلمنامه این اثر را نوشته علاقه خاصی به علم شیمی دارد و این را در فیلم هم نشان میدهد آنجا كه در صحنهای بعد از گذشت حدود ده دقیقه از داستان كه میسون و كلیر در جنگل دویدند و دویدند و كلی تیر اندازی كردند تا نمیرند و از رودخانه گذشتند و خیس و عرق كرده در كنار انبوهی از درختان متراكم (جنگل) در وسط مبارزه ای سنگین با یكی از آدم كشها ناگهان خوان ونگاس پیدایش میشود با همان كت و شلوار سفید بدون حتی لكه ای كثیفی و با یك گلوله آدم كش را از پای در میآورد.
این صحنه به این قانون شیمی اشاره دارد كه زمین گرد است و اگر شما بالا بپرید خودش رد میشود و درخت و آب مانعی برای این كار نیست و مهم میزان قدرت شما در پریدن به بالا میباشد كه هر چه بالاتر بپرید مسافت بیشتری را طی میكنید.
اما مهمترین بخش فیلم معرفی نوعی خاص از گوشی هوشمند است كه نه میشكند، نه آنتنش میرود، نه باطری آن تمام میشود و از همه مهمتر تیر هیچ نوع اسلحه ای هم بر آن كارساز نیست و در تمام این ایام به اینترنت پر سرعت از نوع 3جی آنها كه ما از آن گذشتیم و الان 4جی داریم وصل است و قطع نمیشود كه خدا را شكر این مدل گوشی در كشور ما طبق قانون «راه نندازی تلفن همراه برای استفاده عموم مردم و نه خواص مسئولین نما» (ریجستری سابق) راه اندازی نمیشود.
این فیلم سراسر تخیلی و دلهره آور همراه با صحنههایی جدی در قالبی هجو آمیز میتواند دو ساعت از عمر مفید شما را تلف كند و خاصیت دیگری ندارد ولی پیشنهاد میدهم كه این فیلم را ببینید چون مهمترین اصل سینما كه سرگرمی است را به خوبی رعایت كرده و در زمانهایی آدرنالین شما را بالا میبرد.
منبع سایت دفتر طنز حوزه هنری