طنزپرداز بازداشت شده كیست؟
نویسنده: محسن فراهانی
«طنزپردازی كه بازداشت شد!» این تیتری است كه هر چند وقت یك بار در برخی رسانهها منتشر میشود و موجبات آه و افسوس و شیون و غش و فریاد و مویه و خشك شدن شیر عدهای را فراهم میكند.
اما وقتی روی تیتر كلیك میكنی و مطلب را میخوانی، میفهمی یكی از بلاگرهای اینستاگرام كه اوج هنرش روسری سر كردن با یك من ریش و سبیل، شوخیهای جنسی و كلیشهای برای تمسخر زنان بوده، حالا به هر دلیلی بازداشت شده است.
ما در اینجا نمیخواهیم در مورد علت بازداشت افراد یا درست و غلط بودن این اتفاقها صحبت كنیم.
حرف ما این است كه چرا برخی رسانهها برای معرفی این افراد از لفظ «طنزپرداز» استفاده میكنند؟
طنزپرداز بازداشت شده؟
متاسفانه برخی اوقات رسانههای جریان اصلی كشور مرتكب چنین خطایی میشوند و حتی گاهی قوه قضاییه هم در خبرهای تكمیلی خود از عبارت «طنزپرداز» برای یك واینر فضای مجازی استفاده میكند.
این حرف ما بدان معنا نیست كه یك بلاگر اینستاگرامی نمیتواند طنزپرداز باشد، بلكه منظورمان این است كه اغلب بلاگرهای فضای مجازی محتوایی تولید میكنند كه فرسنگها با طنز فاصله دارد.
استاد ابوالفضل زروییی نصرآباد در كتاب «حدیث قند» طنز را از زبان چهرههای مهم تاریخ تعریف میكند و در پایان مینویسد: «طنز بیان واقعیتهای تلخ به گونهای شیرین، كنایی و نشاطآور، اما عفیف و منصفانه است».
در ادامه با استناد به سخنان چهرههای نامآشنای حوزه ادبیات ثابت میكند كه طنز از روی محبت خلق میشود برای اصلاح یك موضوع و طنزپرداز امیدوار است به این اصلاح!
خب كجای محتوای تولیدی برخی از این بلاگرها با چنین تعاریفی از طنز همخوانی دارد كه رسانهها مدام «طنزپرداز» را به خیكشان میبندند؟
اینكه روسری لول كنی و بچپانی در لباست تا خود را شبیه زنان كنی و زن بودن را به سخره بگیری، طنزپردازی است؟
اینكه دماغت را از لای چادر بیرون بدهی و بایستی جلوی دوربین و دهانت را باز كنی و هرآنچه حرف زشت كه فقط از اراذل اوباش چاله میدان برمیآید را به زبان بیاوری، طنزپردازی است؟
اینكه جوكهای توییتری دیگران را بدزدی و جلوی دوربین تعریف كنی و آخرش هم با آهنگ یك قری بدهی، اسمش طنزپردازی است؟
نكته جالب اینجاست كه خیلیها حالشان از این محتواهای سخیف فضای مجازی به هم میخورد اما وقتی یكی از همین بلاگرها به دلیل عدم رعایت قانون بازداشت میشود، ناگهان برای این جماعت عزیز میشوند.
ناگهان از دلقك به طنزپرداز مردمی تبدیل میشود. ناگهان از مسخرهی مفتخور به فعال مدنی تبدیل میشوند.
بیچاره «طنز» كه اینگونه تهی از معنا میشود.
فعالیت این بلاگرها شاید در بهترین حالت «كمدی» تعریف شود.
هرچند كه كمدینهای بزرگ تاریخ هم اگر این كلیپها را به آنها نشان بدهی و بگویی این كمدی است، احتمالا حرفهای ركیكی بارت میكنند.
منبع سایت دفتر طنز حوزه هنری