اندر مصائب خرید یا اجاره كردن خانه

اندر مصائب خرید یا اجاره كردن خانه

1402/03/22
|
07:31
|

نویسنده: محمدحسین دهقانی ابیانه

در روزگاران معاصر، آنگاه‌كه فردی تصمیم بر خَرِش خانه‌ای گرفته و یا تصمیم بر استیجاری آن گرفته می‌كرد، به بنگاهان رجوع نموده می‌كرد.

شخصی زر و سیمش جمع نمود و كلاهی پشمین بر سرش گذاشته و گیوه برپایش بركشید. خیابان‌ها گز نموده و املاكی به املاكی سؤال نمود.

تصمیم بر خرش داشت اما چپش پر نبود؛ راستش نیز پشیزی اضافه ننمود. شعاع گردشش دو برابر نموده و هر چه بیشتر جویا شد، كمتر یافته نمود.

محلش تغییر بداد، افاقه ننمود. پایین‌تر آمد، سودایش بلغمی نمود. بالاتر نیز خواهان رفتن بود كه ذهنش را میزان دهد و اندك مقداری آسوده‌خاطری كسب كند، كیف پولش شپش انداخته بود. پیاده گز كرد و بر آلونكش راهی گشت.

قبل از بیهوشی، تصمیم كبرا را از آنش كرد و استیجاری را بهینه، یافتن نمود.

بانگ صلاه، فضا را آغشتن بر كبر الله كرده و موجودات هشیار را از غفلت رهانید. شخص مذكور برخاسته و خفتن را نقطه گذاشت.

طلوع آفتاب و جویای استیجاری ملك ز روی محل خانه آغاز گشت. هرچند كه دی گشته و هر چه یافت، از اوزان چپش بیشتر بود، امروز نیز سر به فلك انداخته و چشمانش گرد نموده، به‌هرحال از قدیم‌الایام گفته‌اند: «روزی علیه توست و ازقضا، روز بعد نیز علیه توست.»

اندر مصائب خرید یا اجاره كردن خانه

شعاع گشتن بیشتر نمود و به مرز شهرستان رسیدن گرفت و از متراژ مدنظر كاست و مجدد بر آسمان نگریست و نهایت، شب شد و خسبید.

فردا روز بر دیوار چنگ زد كه بیهوده نمود و شارلاتان مسلكان با حباب بازی نمودن گرفتن. خداوند را سپاس گفت و از شیطان رانده‌شده و انسان‌های رانده نشده، حذر نمود.

بر استرش نگاهی داشت. زود از تفكر بیرون آمد و بر خودش لعنت فرستاد تا فكرش از افكار بیرون كند. كج الاغی دست‌انداز دیده و پیر را جز با خدو نتوان معاوضه نمود.

دیگر پیاده ننمود و بر شهرستان مجاور رخصت گرفت و وارد گشت. شد آنچه شد؛ كسر توقعاتش را كوچك‌تر نمود و به مسقف جایی رضایت داده تا تواند موجر را رضایت حاصل كند و از بیش نمودن پیش، رهایی یابد تا سال بعد خدا را بزرگ است.

نشد شهر مجاور و اگر فشار آمد، شهر مجاور مجاورش و اگر نشد، این روند تا پایان ادامه خواهد داد كه از قدیم گفتند: چاره بر مرد خوش كردار را هلویی پرانیده شده بر حلق ماند.

بیش از این، داستان ادامه نیابد كه مردمان سرگرم عشرت و مال‌اندوزی نمودن گرفته و تدبیر حاكم جز در تخیلشان، چیز ندیده و توكل را بر مرد و زن، بهینه دیده و هیچ… .

دسترسی سریع