مروری بر كتاب مناجات الغافلین اثر محمدمهدی رسولی! (چهل و هفت صفحه جیبی چیست كه اسپویلش چه باشد؟ اما خیالتان تخت اسپویل نكردهام فقط دو تا یكی كردیم كه اقلا به صد صفحه برسد؛ كه آن هم نرسید!)
نویسنده: ابراهیم كاظمی مقدمی
كتاب مناجات الغافلین را هم آقای «محمدمهدی رسولی» نوشته و هم آقای محمدمهدی رسولی كشیدهاند.
كتاب مناجات الغافلین
به عبارتی «نشر صاد» فقط زحمت چاپش را كشیده است! شناسنامه كتاب را كه نگاه میكنید فقط یك اسم انتشارات است و شركتی كه تصاویر را اسكن كرده.
آن هم به نظرم آقای رسولی یك اسكنر و پرینتر بخرند و در خانه داشته باشند تمام است.
بد نیست بدانید محمد مهدی رسولی یا به قول «سید مهدی شجاعی» كه مقدمه كتاب را نوشته، «آقا مهدی ما»… از سابقهداران این عرصه هستند.
برای مثال قبلا هم كتاب «آمین» را با همین موضوع دعا در انتشارات «نیستان» هم نوشتهاند و هم كشیدهاند.
با این تفاوت كه این بار دعاها طوری هستند كه احتمالا كسی آمین نگوید.
توصیه میكنم اگر كتاب را به صورت چاپی یا نسخه خواندنی خواندید، حتما نسخه صوتی آن را با صدای محمدرضا علیمردانی هم گوش كنید و اگر نسخه صوتی آن را شنیدهاید حتما نسخه الكترونیكی را هم ببینید كه از دیدن تصاویر محروم نمانید.
شكی نیست كه نویسندگی و طراحی و صداپیشگی هر كدام یك هنر است و به تنهایی قابلیت ارائه دارند؛ اما وقتی آن را با هم مخلوط كنیم به یك معجون تركیبی و پرو دست مییابیم.
این كلكل بین نویسنده و گوینده و شاعر و خواننده را هم دور بیندازید كه كدام مهمتر است.
مهم تركیب هنرهاست كه اینجا به احسن وجه انجام شده. حالا كه تعریف كردن این را هم بگویم. خدا بگویم چه كارتان كند آقا مهدی كه آدم را بعد از كلی گشتن دنبال یك كتاب ارزان، مجبور میكنید دو بار پول بدهد!
رسالت طنز در ادبیات بیان ایرادات و كژیهاست. برای این كار هم از حربهها و ترفندهای مختلفی مثل بزرگنمایی و اغراق استفاده میكند.
همین موضوع گاهی باعث ایجاد سوءتفاهم هم میشود. پس نوشتن طنز دینی حقیقتا راه رفتن روی لبهی تیغ است. راه رفتنی كه آقا مهدی به خوبی از پس آن بر آمده است.
مناجات الغافلین با اغراق و بزرگنمایی به وضوح به مخاطب میفهماند كه گاهی باید كلاه را بالاتر گذاشت. درست مثل تصویر جلد كتاب.
گاهی ما انسانها در حالات مسخره، دعاهایی میكنیم و چیزهای مسخرهتری از خدا میخواهیم كه مستجاب نمیشود.
چون احتمالا ملائك درگاه الهی به چشم استنداپ كمدی به آن نگاه میكنند تا دعا و مناجات.
هر یك از مناجاتهای كتاب متعلق به یك شخصیت خاص است. البته بعضیها دعایشان مستجاب میشود و دوباره میآیند مناجات. اما باز هم غافلند.
رزیله اخلاقی هریك از افراد داخل كتاب به مقتضای شخصیتش متفاوت است؛ اما چیزی كه آنها را اینجا دور هم آورده غفلتشان است. یعنی شما كه از بیرون نگاه میكنید واقعا مناجات الغافلین را میبینید.
معمولا دعاهای هر فرد، چشمانداز جهانبینی او هستند. مناجاتهای یك ترسو ترسش را به تصویر میكشد و مناجات یك شكمو شكمبارگی او را.
حتی مناجات یك خنگ، خنگی او را نمایش میدهد و همین منوال باقی رزایل اخلاقی.
البته شاید آثار این رزایل در دعا واضح نباشد. اما با واكاوی و دقیق شدن خواهید دید كه خیلی از مناجات انسانها در واقع همان رزایل اخلاقی هستند كه لباس دعا پوشیدهاند تا وارد دنیای استجابت شوند.
غافل از این كه دوربینهای خدا همه چیز را میبیند. مثلا شما چند خط بالاتر كه بنده نوشتم: «خدا بگویم چه كارتان كند آقا مهدی…» فهمیدید مشكل پول خرج كردن دارم. دیگر ببینید خدا از مناجاتهایمان چه چیزها كه نفهمیده!
این كتاب تذكر خوبیست تا دقت بیشتری به دعاهایمان و اهدافمان از این دعاها داشته باشیم.
بعد از خواندن این كتاب احتمالا یاد گرفتهایم چطور دعا نكنیم و باز برای چطور دعا كردن باید برویم كتاب آمین آقا مهدی را بخریم و برای سومین بار پول بدهیم.
بعد هم نسخه صوتی همان را بگیریم و برای چهارمین بار پول بدیم و تا در پایان این سیر مطالعاتی علاوه بر یاد گرفتن مناجات كظم غیظ یاد بگیریم و رزایل اخلاقی بخل و مال دوستی از سرمان بیرون برود.