وضعیت زرد دانشمندان هسته‌ای

سریال وضعیت زرد و پرداختن به موضوعاتی كه كسی قبلا جرات پرداختن به آن را نداشت!

1401/05/08
|
06:53
|

وضعیت زرد، یك مجموعه تلوزیونی به كارگردانی مجید رستگار است كه فصل دوم آن خرداد امسال از شبكه دو سیما روی آنتن رفت. پیش از این فصل اول این مجموعه از شبكه سه سیما پخش شده بود.

داستان اصلی سریال حول محور دكتر سعید كاظمی می‌چرخد كه دانشمند هسته‌ای و طراح نسل جدید سانتیرفیوژ است.

اما بعد از برجام از سازمان انرژی اتمی اخراج شده و حالا به هر دری می‌زند كه شغلی برای خودش دست و پا كند.

سریال وضعیت زرد
یك دانشمند هسته‌ای كشورتان را تصور كنید كه تولید محتوای اینترنتی می‌كند، تدریس خصوصی فیزیك دبیرستان می‌كند و در تمام این موارد مورد تمسخر قرار می‌گیرد!

باقی شخصیت‌ها هم چیزی از سعید كم ندارند. یك روانشناس ناموفق، یك هنرمند بی‌كار و یك مامور امنیت پرواز كه پس از كسر درجه‌های زیاد به اجبار بازنشسته شده است.

یك شخصیت موفق هم كه بعد از چند قسمت به مجموعه اضافه می‌شود و صاحب یك شركت درمانگردی در تهران است، به محض ورود به این خانواده با كلاهبرداری و ورشكستگی رو به رو می‌شود.

شاید اگر همین‌قدر از داستان را بدانید تصور كنید این سریال درام و اشك‌آور است اما به هیچ وجه اینطور نیست. دیالوگ‌های به جا و خلق لحظه‌های خنده‌آور به قدری زیاد است كه باور نمی‌كنید این اولین فیلمنامه نویسنده‌اش باشد!

ویژگی منحصر به فرد این مجموعه بی‌شك به تصویر كشیدن لحظات معنوی و شوخی با امور مذهبی است. شوخی با مناسك مذهبی بدون این كه قشر مذهبی را ناراحت كند كه پیش از این نه در سینما و نه در تلوزیون شاهد آن نبودیم.

برای مثال پیدا كردن همسر آینده برای پسر فامیل در مسجد و مجالس مذهبی یكی از امور رایج در بین ایرانیان است. اما تا به حال كسی در صدا و سیما با این مسئله و اتفاقاتی كه ممكن است در آن بیفتد شوخی نكرده بود.

نماز جماعت خواندن سعید و فرزانه و شوخی با تكبیر گفتن سعید، شوخی با یاحسین گفتن دایی در مجلس خاستگاری، شوخی با یك مشهدی كه می‌خواهد خود را افغانستانی جا بزند تا بتواند مدافع حرم شود، آشتی زن و شوهر با استخاره، خاطرات شهید شهریاری و این قبیل شوخی‌ها كه به وفور در این مجموعه دیده می‌شود.

معمولا وقتی لحظه نماز خواندن یكی از شخصیت‌ها را در تلوزیون می‌بینیم، منتظر یك لحظه بسیار معنوی و دیالوگ‌های سنگین هستیم اما در این مجموعه حتی این لحظات نیز از شوخی و دیالوگ‌های طنز خالی نیست.

شاید شوخی با مناسك مذهبی، بدون این كه به قشر مذهبی بر بخورد، مخصوصا در صدا و سیما كار بسیار دشواری باشد اما این مجموعه به خوبی از پس آن برآمده است.

در یكی از قسمت‌ها می‌بینیم كه شخصیت رضا برای محاسبه خمس نزد یك روحانی رفته و پس از پرسش، متوجه می‌شود اگر طلبش را چند روز دیرتر وصول كند می‌تواند خمس كمتری بپردازد.

پس از آن به هر دری می‌زند تا این طلب را دیرتر وصول كند و اتفاقات خنده‌دار بسیاری برایش اتفاق می‌افتد.

شخصیت رضا در این جا نماینده قشری از افراد است كه هم برای پرداخت خمس و انجام واجب شرعی خود دغدغه دارند و هم می‌خواهند هر طور شده مبلغ كمتری بپردازند. چه كسی می‌تواند وجود این قشر را در بین مردم انكار كند؟

با وجود این كمتر سریالی در تلویزیون روی آنتن می‌رود كه به اندازه وضعیت زرد بایكوت خبری باشد. مثلا شما اگر بخواهید اسم كارگردان این اثر را پیدا كنید باید كلی در گوگل سرچ‌های مختلف كنید تا در لا‌به‌لای مصاحبه با فلانی و خبر پخش سریال اسمی از یكی دو تن از عوامل پیدا كنید.

خود من برای پیدا كردن اسم كارگردان به خبری مربوط به فصل اول سریال مراجعه كردم. این در حالی است كه فصل اول سریال در شبكه سه سیما و فصل دوم از شبكه دو سیما پخش شده است.

اگر نام سریال را در گوگل سرچ كنیم، صفحه اول به جز سه نتیجه‌ی خبری نتیجه دیگری به ما نمی‌دهد و باقی نتایج صرفا برای دانلود و مشاهده قسمت‌های سریال است.

پس به شما حق می‌دهم اگر اهل دیدن تلویزیون نباشید حتی نام سریال را هم نشنیده باشید!

به نظر من بزرگ‌ترین ایراد عوامل این سریال اكتفا به بینندگان تلوزیونی و تبلیغات اینستاگرامی عوامل و هواداران مجموعه بوده است. البته با مشاهده میزان هزیه ساخت سریال و مقایسه آن با یك مجموعه مشابه كاملا متوجه علت این موضوع می‌شویم.

برعكس این موضوع را می‌توان در بسیاری از مجموعه‌های نمایش خانگی دید. مثلا شاید شما مثل من حتی یك قسمت از مجموعه مهمونی به كارگردانی ایرج طهماسب را ندیده باشید اما كاملا با شخصیت پشه و بچه و حتی تیكه كلام آنها آشنا هستید.

بی‌شك یكی از اصلی‌ترین عوامل دیده شدن یك مجموعه تلوزیونی در كنار تبلیغات، استفاده از سوپراستارها و سلبریتی‌هاست. این مجموعه برعكس بقیه آثار تولیدی رویكرد دیگری داشته و آن عدم استفاده از بازیگران مطرح به صورت جدی است.

به حدی كه شما بین بازیگران اصلی، به جز دو نام آشنا با نام دیگری برخورد نخواهید كرد. این فرصت دادن به نسل جدید برای نشان دادن خود به عنوان عوامل یك مجموعه تلوزیونی ریسك بزرگی بوده كه كارگردان وضعیت زرد به جان خریده است.

این سلبریتی زدگی هم یكی از موضوعاتی است كه مجموعه وضعیت زرد به آن می‌پردازد.

در بخش‌های زیادی از سریال به نقد سلبریتی‌ها و رفطار دوگانه و تجملاتی آنان پرداخته شده. برای مثال در یكی از قسمت‌ها یك سلبریتی برای مصاحبه آمده و در حین مصاحبه كلی از وطن‌دوستی و ایران تعریف می‌كند اما به محظ اتمام برنامه در پاسخ به سامان می‌گوید كه از این خاك نفرین شده برو و فرزندت را در جای دیگری به دنیا بیاور.

خب با این رویكرد انتقادی تند نسبت به سلبریتی‌ها به قول معروف رطب خورده كی منع رطب كند!

دسترسی سریع