اسماعیل امینی با اشاره به اهمیت توجه به بعد ادبی طنزپردازی ها گفت: هرچیز خندهداری لزوماً طنز ارزشمند نیست؛ طنزپرداز هوشمند و صاحب اندیشه است.
اسماعیل امینی شاعر و طنزپرداز، در گفتوگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، ضمن قیاس طنز در مطبوعات امروز با دهههای قبل گفت: شرایط فرق كرده است؛ نمیتوان گفت طنز مطبوعاتی امروز نازلتر یا عالیتر است بلكه باید گفت تفاوت كرده است. همانطور كه فرزندان ما با پدرانمان قابل قیاس نیستند؛ اما باید اقرار كرد كه فقر مطالعه بین نسل جدید طنزپردازان قابل مشاهده است.
انگار علاقهای به مطالعه، آشنایی با منابع و طبقههای مختلف زبانی، كنایهها، تمثیلات و ضربالمثلها ندارند و اكثراً همین حرفهای دورهمی و دم دستی را به عنوان طنز مینویسند اگرچه جوانانی هم داریم كه كارشان واقعاً خوب است.
این كارشناس ادبی در ادامه به اثرات فضای مجازی بر مقوله طنز اشاره كرد و گفت: امروزه فضای مجازی بستری را برای «طنزهای غیررسمی» فراهم كرده است كه پیشتر این امكان نداشت و طنز از مبادی رسمی (روزنامه و مجله) منتشر میشد. طنزهای غیررسمی دو عیب بزرگ دارند؛ اول اینكه مقید به هیچ چیز (حتی اصول اخلاقی عرف جامعه) نبوده و دوم اینكه نگارندگان آن خیلی عصبانی هستند. تند و جنجالی نوشتن لزوماً خوب نیست.
این كارشناس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران درباره ابزار و تكنیكهای طنزنویسی گفت: هجو، هزل، فكاهی، مطایبه، طعنه و استهزا، همگی تكنیكها و ابرازهای طنز هستند. مثل آرایهها و صور خیال در شعر. هر ابزاری اگر به موقع و درست به كار بسته شود، به قوت اثر خواهد انجامید. طنزپرداز هنرمند، هوشمند و صاحب اندیشه است و هدفش صرفاً خنداندن دیگران نیست.
وی ادامه داد: او به جای معلولها به سراغ علتها میرود. تكرار مكررات و تقلید كلیشههای رایج (دوگانههای بیهوده و عامیانه) را نمیكند. به علاوه طنزپرداز نسبت به جنبه ادبی زبان (فنون بلاغی) احاطه و حساسیت دارد. شلختگی زبانی و پراكندگی محتوایی از قوت اثر میكاهد. بنا بر این هرچیز خندهداری لزوماً طنز ارزشمند نیست. میتوان گفت طنز یك پدیده ادبی محسوب میشود.
مدیر آموزش انجمن شاعران ایران با اشاره به فضای طنز پیش از انقلاب بیان كرد: پیش از انقلاب كلیشههایی ساخته شده بود كه همه طنزها در همان كلیشهها نوشته میشد. تقابلهایی مثل رئیس مفتخور و كارمند بیچاره، مادرشوهر غرغرو و عروس مظلوم و چیزهایی از این دست؛ شكستن این كلیشهها (در نسل جدید) خوب است؛ چون تیپ سازی و قطببندی كردن مطلوب نیست و مانع شناخت میشود.
وی افزود: تمسخر قومیتها یا ظاهر افراد كه سابقاً رایج بود، اكنون از بین رفته است. امروزه نگاه رایج، آدمها را بر اساس محل تولد و صنف و رنگ پوست دستهبندی نمیكند.
خالق كتاب «نگاه دیگر» درباره تاریخ طنز در مطبوعات گفت: از ابتدای فعالیت مطبوعات، طنز هم بخشی از آن بوده است. هفته نامه «نامه استبداد» یا روزنامه «صور اسرافیل» در دوره مشروطه نمونههای آن هستند. اینكه با گذشت بیش از صد سال، «چرند و پرند» هنوز خواندنی است، توانمندی قلم و تسلط مرحوم دهخدا را نشان میدهد.
امینی در پایان منابعی را برای مطالعه جوانان طنزپرداز پیشنهاد كرد: كبریت كم خطر (علیرضا لبش)، قهوه قندپهلو (امید مهدینژاد) منتخبی از طنزهای روزگار ما را گردآوری كردهاند. از دیگر كتابهای خوب این عرصه میتوان به خندهسازان و خندهپردازان (عمران صلاحی)، طنزسرایان ایران از مشروطه تا امروز (مرتضی فرجیان/ محمدباقر نجفزاده)، طنز و طنزپردازی در ایران (حسین بهزادی) اشاره كرد كه اغلب به طنز معاصر از مشروطه تا امروز پرداخته اند.
به علاوه تاریخ طنز و شوخطبعی (علیاصغر حلبی) كه طنز را از صدر اسلام تا روزگار عبید زاكانی، در ایران و سایر كشورهای عربی جهان اسلام، بررسی میكند. در حوزه مقالات هم كتاب تاریخ طنز ادبی (جواد مجابی) كتاب كاربردی و خوبی است.