ششمین جلد مجموعه طنز كمیكاستریپ «قصههای من و بچههام» نوشته شهرام شفیعی از سوی كتابهای زرافه (واحد كودك و نوجوان انتشارات سیمای شرق) منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری كتاب ایران (ایبنا) به تازگی ششمین جلد از مجموعه طنز كمیكاستریپ «قصههای من و بچههام» نوشته شهرام شفیعی با تصویرگری سام سلماسی با عنوان «عصرانه» برای گروه سنی 5 تا 9 سال از سوی كتابهای زرافه (واحد كودك و نوجوان انتشارات سیمای شرق) منتشر شده است.
این كتاب شامل پنج داستان است و پدر خانواده راوی داستانهای این كتاب است كه به همراه دختر خردسال و پسر كوچكش هر بار درگیر ماجرایی طنزآمیز میشوند.
شفیعی در این كتاب، مسائل روزمره را در قالب داستانی طنز به زبان ساده و كودكانه مطرح میكند. نوعی رفتارهای اجتماعی غلط و نادرستی كه در جامعه تاحدی تبدیل به عرف شده و همه ما به نوعی با آن برخورد داشتهایم.
یكی از این موضوعات برخوردی است كه با كتاب در جامعه میشود. اینكه بسیاری از افراد تمایلی به كتاب خواندن ندارند اما گاهی كتاب خریدن و پیروی از موج ایجاد شده در جامعه را نوعی پز اجتماعی میدانند و به آن تن میدهند ولی كتابی كه خریدهاند را نمیخوانند.
موضوع بعدی، عدم رعایت حقوق مردم و انتظارات نابجایی است كه ما هنگام خرید سوغاتی از دیگران داریم و بدون درنظر گرفتن وقت دیگران، از آنها میخواهیم زمانی را برای پرو كردن لباسی كه ما میخواهیم برای شخصی كه هماندازه آنهاست بخریم، اختصاص دهند و با این كار برای آنها ایجاد مزاحمت میكنند.
دعوت كردن مهمان بدون مشورت و اطلاع میزبان از اخلاقهای ناپسندی است كه برخی افراد دارند و موجب ایجاد دردسرهایی برای خود و میزبان میشوند. «موش تو سوراخ نمیرفت، جارو به دنبش میبست» مصداق موضوعی است كه شهرام شفیعی در داستان بعدی این كتاب به آن پرداخته است. ماجرا از جایی شروع میشود كه پدرخانواده و پسرش در پارك مشغول ورزش هستند اما پدر خانواده كه خسته شده و دیگر توان راه رفتن ندارد، با شنیدن جمله «امروز ناهار جوجهترش داریم! با رب انار!» قوت میگیرد و شروع به دویدن میكند و سر راهشان تا خانه هر كسی را كه میبینند، برای خوردن جوجهترش دعوت میكنند ولی وقتی به خانه میرسند متوجه میشوند كه اتفاق غیرمنتظرهای رخ داده است.
گاهی اوقات پیش میآید كه ما بدون اطلاع از كاربرد صحیح وسیلهای، آن را خریداری میكنیم و بعد همین مساله دردسر ساز میشود. مانند داستان بعدی این مجموعه كه در آن خانواده تصمیم میگیرند یك مبل و یك تختخواب بخرند اما فروشنده به آنها پیشنهاد میدهد كه یك مبل تختخواب شو بخرند ولی همین كار سبب بروز مشكلات و دردسرهایی برای آنها میشود.
موضوع بعدی كه در این كتاب به آن اشاره شده است «عصرانه» نام دارد. در این داستان به اتفاقاتی اشاره میشود كه ناخواسته پیش میآید تا ما به خواستهمان نرسیم. در این داستان خانواده موردنظر تصمیم میگیرند برای عصرانه به خانه مادربزرگ بروند و سر راه یك نان سنگك هم بخرند. اما هرقدر تلاش میكنند نان را تمیز به خانه برسانند، موفق نمیشوند و ماجراهای ناخوشآیندی برای نان پیش میآید.
به گفته شهرام شفیعی، نویسنده این مجموعه «داستانهای این مجموعه خاطرات پدربزرگها و مادربزرگهای 70 سال بعد را میسازند، چون كودكان محال است این ماجراها را فراموش كنند. آنها حتی 70 سال بعد وقتی پیر شدند هم با یادآوری داستانهای این مجموعه خواهند خندید.»
ششمین جلد از مجموعه كمیك استریپ «قصههای من و بچههام» با شمارگان هزار و 650 نسخه و قیمت 90 هزار ریال از سوی واحد كودك و نوجوان انتشارات سیمای شرق منتشر شده است.