تازه‌ترین اثر منظوم «محمد صالحی آرام»، از پیشكسوتان طنز معاصر،از سوی انتشارات مروارید به علاقه مندان حوزه طنز و ادب تقدیم شد.
«مشكل حكایتی است»، عنوان این دفتر شعر طنز است كه مشتمل بر حدود 70 شعر كوتاه و بلند طنز است.
صالحی آرام، از روزنامه‌نگاران با سابقه و از قدیمی‌های هیأت تحریریه روزنامه اطلاعات است كه به موازات كار خطیر روزنامه‌نگاری،شاعری و طنزپردازی را نیز به خوبی پیش برده است. چند سالی نیز سردبیری نشریه خبری وزارت آموزش‌وپرورش، «نگاه»، را برعهده‌داشت.
صالحی آرام، بیش از چهاردهه با نام‌های مستعار: صالح‌الشعرا، ملاصالح، آقاخوشخیال، دادا و آمیرزاصالح در مجلات گوناگون تهران‌مصور، فردوسی، اطلاعات هفتگی، گل‌آقا، فكاهیون و طنزپارسی قلم‌زنی كرده است. از كارهای طنز او در روزنامه اطلاعات می‌توان «زیر آسمان كبود»، «طنز و حكایت» و ستون «قابل عرض» را نام برد.
از كتاب‌های پیشین او می توان به:«شكل دگر خندیدن»(شعر طنز/ نشر كوبه) و «همچو شرر خندیدن»(شعر طنز/ مؤسسه اطلاعات) اشاره كرد. زنده یاد«دكتر محمدابراهیم باستانی پاریزی» در باب صالحی آرام نوشته است:
«طنزپردازان،هركدام سبك مخصوص به خود دارند. و این جراید و مجلات هستند كه میدانی برای آنها فراهم می كنند. از ملانصرالدین وامثال آن كه بگذریم،به توفیق و باباشمل و حاجی بابا و چلنگر و امثال آنها می رسیم و اینك در. العقد این سبك، همان نامه مشكین ختامه گل آقاست و البته در مقام طنز جراید عموماً عمرشان كوتاه است ــ و جرایدی مثل توفیق یا همین گل آقا كه چند صباحی پاییده اند، از پوست كلفتی خودشان است.
اما نباید فراموش كرد كه بسیاری از طنزنویسان بزرگ در دامن جدی ترین جراید وقت پرورش یافته‌اند. و من تنها اشاره كنم به همان گل آقا و همین آمیرزا صالح مورد بحث خودمان كه به هرحال، هر دو كار مستمر خود را از اطلاعات شروع كردند كه قدیم ترین روزنامه باقی مانده از روزگار مشروطه است.
محمد صالحی آرام(آمیرزا صالح)، كه من ظاهر او را آرام ترین طنزنویس معاصر می‌توانم خطاب كنم؛ از همكاران قدیم مطبوعاتی است و در جرایدی كه دیگر تنها نامی از آنها می‌توان یافت، مثل تهران مصور و كشكیات و كاریكاتور و فردوسی و فكاهیون و گل آقا ،شعر و یادداشت می نوشته است. و اینك بسیاری از آن یادداشت‌ها وشعرها را گرد آورده و به صورت كتابی درآورده است. اما درباره كتاب صالحی آرام باید گفت: نه، آن قدرها زودگذر هم نیست كه بگوییم:
شرری بود و در هوا افسرد
در تو زاد این زمان و در من مرد
بلكه سال های سال باقی خواهد ماند. تسكین دهنده است. همان آب آتش سوزی است كه مستی می آورد، بدون آن كه آدم را به هشتاد تازیانه محتسب آشنا كند.»
«مشكل حكایتی است» داغ داغ است الان، وعدل در همین امرداد امسال روانه بازار نشر شده است كه باید مراقب باشید دستتان نسوزد. دلتان كه نمی‌سوزد؛ چون واقعاً محتوای كتاب به قیمت پشت جلدش می ارزد و مشتری نمی‌لرزد.(تا نظر و وضعیت ناشر ارجمند كهنه كار مروارید دار، جناب حسن زاده، چه باشد!)
طنزنویسان، زحمت بسیار می كشند تا طنزی خلق كنند. در این روزگار وانفسا، طنز، مشكل حكایتی است كه ــ طنزپردازان ــ تقریر می‌كنند. تنظیم و بلكه «طنزیم» می كنند.
پس در این مجال، فقط یك شعر از كتاب حاضر استاد را به عنوان مشت نمونه خروار می‌آوریم و مطالعه الباقی اشعار طنز آن را به خود شما وامی‌گذاریم و وجدان شما!….بلكه تحت تأثیر نفس گرم ما در این هوای تابستان، زحمت بكشید و بعد از دریافت یارانه این ماه، سر كیسه را شل بفرمایید و با مراجعه به كتابفروشی‌ها، یك نسخه از این اثر طنز را تهیه نمایید. باشد كه رستگار شوید!
تفهیم یا تقسیم؟
گفت «پوتین» با «دونالد»: ای محتشم!
«چالشی» گر هست، ترمیمش كنیم
گر كه ابهامی میان دولتین،
در سیاست مانده، تفهیمش كنیم
گفت با پوتین،دونالد: عالی جناب!
ایده خوبی است، تنظیمش كنیم
جز «اروپا» مابقی را در جهان،
در وسط بنهاده، تقسیمش كنیم!
منبع : روزنامه اطلاعات
