با كوله نجات لپ زلزله را بِكش
نویسنده: سمیه رستمی
كوله نجات یكی از مواردی است كه برای كاهش اثرات، صدمات و لطمات زلزله همواره توصیه شده و ازآنجاكه همهمان به وجدان كاری مهندس ناظر و بساز فروشها ایمان راسخ داریم و مطمئنیم زلزله به گور اجدادش هارهار خندیده باشد اگر بتواند خانهمان را تكان بدهد، كوله نجات را بیخیال شدهایم.
اصلاً این سوسولبازیها معنا ندارد انسان باید در لحظه زندگی كند. منطقیاش را نگاه كنیم از دو حال خارج نیست. یا خانه واقعاً مقاوم است و تكان نمیخورد كه كوله لازم نیست. نهایتاً با چهارتا تاب، تاب عباسی تمام میشود. یا تكان نمیخورد؛ بلكه در لحظه و حتی قبل از تمامشدن زلزله فرومیریزد كه باز هم كوله لازم نیست.
بالاخره مرگ شتری است كه جلوی در خانه ما لندینگ میكند. حالا زلزله نیاید، سیل هست. بیماری واگیردار نباشد، آلودگی هوا سلام میكند. سرطان هم كه همیشه جویای احوال هست. حوادث مرگبار اینجا منوی باز دارد. آدم دست و بالش برای انتخاب گشاده است.
خدا به سر شاهد است عزرائیل دور این مملكت چرخ میزند و میگوید: آقا! حالا به كم مواظب جسم و جونتون باشید، شاید از زندهبودن خوشتان اومد.
اما فرض میگیریم بعد از زلزله «زنده» از زیر آوار خانهای كه هنوز قسط خودش یا پول پیشش را ندادهاید بیرون كشیده شدید. هول نكنید فقط داریم فرض میكنیم.
آیا برای كاهش صدمات و لطمات و اثرات زلزله برنامهای دارید؟ البته كه میدانیم ندارید، پس لازم است بدانید بعدِ زلزله؛ از كوله نجات واجبتر؛ كوله حیات است.
بلاشك محتویات كوله حیات منجر به كاهش زلزله خواهد شد. یعنی زلزله با دیدن محتویات كوله حیات، دچار بحران هویت و یأس فلسفی میشود و ریشترهایش میریزد. جوری كه بغضآلود با خودش میگوید: آیا من برای اینها یك شوخیام؟! بنابراین میرود جایی كه او را جدی بگیرند و به حضورش بیشتر اهمیت بدهند.
آمادگی در مقابل زلزله آن هم با كوله حیات برای شما دوران پسا زلزله رؤیایی و لذتبخشی را رقم خواهد زد. مهمترین نكته در تهیه محتویات رعایت تناسب جنسیت است.
یعنی اگر بانوی وجیههای هستید كه صرفاً برای قرب الهی و شادكردن دل هموطنان و زیباسازی مناظر شهری؛ صبح به صبح، دست و صورت نَشسته، خودتان را با رنگوروغن مثل قوس قزح، رنگآمیزی میكنید، پس لازم است زاپاس ابزار و وسایل موردنیاز را در كوله حیات آماده داشته باشید تا نجاتیافتگان احتمالی از دیدن چهره نچرالتان سنكوب نكنند.
برای پاسخ به سؤال باستانی حال من چی بپوشم؟ گزینههای متعددی را در نظر بگیرید. سركوب این سؤال، آسیبهای جدی روانی در پی دارد كه حداقل، كار بیست سی جلسه تراپی است. فقط اینكه آسیب روحی هزینه همین تراپیها هم خودش چند جلسه تراپی لازم دارد، بماند.
اقلكم سه چهارتا كتاب پرفروش انگیزشی را مهیا كنید. این كتابها كاغذهای مرغوبی برای افروختن آتش دارند. چای با برندی كه مطمئن باشید تهش طعم اختلاس و زدوبند و پول چایی و پول شكر و باقی قضایا را ندارد. حقیقتاً قند برای سلامتی مضر است.
حیف نیست وقتی توانستهاید از زلزله جان به در ببرید؛ مرض قند بگیرید؟ ولی اگر تمایل داشتید یكی دو تا مشت بردارید. یك رول ورق آلومینیومی برای تهیه سیبزمینی كبابی بعد از چای آتشی كافی است و الحق كه میچسبد.
و اگرچه مطمئنیم نیازی به گفتن ندارد؛ اما حتماً یك قلیان دو سیب نعناع در جیب بغل كولهتان جاساز كنید. هر كام را شونصد چوق قیمت بگذارید. دستگاه كارتخوان هم داشته باشید كه نسیه خیلی وقت است به رحمت ایزدی پیوسته.
و در آخر یك عدد شوهرعمه اضافه، جهت شوخیهای بینمك دور آتش بردارید. اگر آپشن رقص سرخپوستی هم داشت كه چهبهتر. حتماً برایش زیرشلواری تدارك ببینید. تحمل شوهرعمه با شلوارك گلدار مصیبت جانگدازی است، سهمگینتر زلزله.
منبع سایت دفتر طنز حوزه هنری