غریزه وصلی؛ كتابی با شیطنتهای كادوپیچ شده
نویسنده: علی بهاری
غریزه وصلی نوشته مهرداد صدقی، طنزپرداز معروف بجنوردی است كه در سال 1399 منتشر شده و به ماجراهای محسن با والدین، بیبی، دایی، زندایی، زلیخا و قدرت پلنگ میپردازد.
نویسنده نام كتاب را از روی فیلم مشهور غریزه اصلی (Basic Instinct) برداشته است. كارگردانی این اثر به عهده پل ورهوفن بوده، نویسندگی را جو استرهاس انجام داده و محصول نهایی در سال 1992 منتشر شده است.
چندان توصیه نمیكنم فیلم را ببینید؛ بعید است چیز زیادی برای مخاطب ایرانی داشته باشد.
كتاب درباره محسن (شخصیت محوری چهارگانه آبنباتها) است كه در سالهای نوجوانیاش در اوایل دهه هفتاد به خاطر دستگاه ویدئوی قدرت پلنگ –آن موقع ویدئو ممنوع بود- درگیر مسائل و ماجراهایی با كمیته میشود.
داستان پر از دیالوگهایی با لهجه بجنوردی است كه به طنز حوادث افزوده. مهرداد صدقی و نمك با هم عجین شدهاند. قدرت او در شوخیسازی انكارناپذیر است. اگر چه در این كتاب نباید دنبال یك رمان عادی با ویژگیهای متعارف باشید.
صدقی از آن دسته نویسندههایی است كه در نگارش رمان طنز، بیشتر به بانمك بودن حوادث توجه دارد تا دیگر ترفندهای رماننویسی. البته سلیقه نویسندهها فرق میكند.
ممكن است نویسندهای استفاده از چند شوخی در كل رمان را برای طنز شدن اثرش كافی بداند و بقیه تمركزش را روی طراحی قصه جذاب بگذارد و نویسندهای دیگر بیشتر روی شوخینویسی تمركز كند و كمتر به توصیف و تعلیق و كاشت و برداشت. (همان گونه كه گفتم صدقی از دسته دوم است).
همیشه در طنزنویسی دوست داشتهام كه یا شوخی اروتیك ننویسم و یا اگر نوشتم، پردهپوشانه باشد؛ مبادا ركاكت قلم مخاطب را بیازارد (این همان «اینجا خانواده نشسته» خودمان است).
صدقی همین گونه است. در زمانهای كه نوقلمان، با شبهرمانهای طنز پردهدری میكنند و با ارجاع به ضد خانوادهترین محصولات فرهنگی باغ اروپا! خود را بامزه نمایش میدهند، صدقی شیطنتهایش را آن قدر در كنایه و تشبیه، كادوپیچ میكند كه به پر قبای كسی برنمیخورد.
درستش هم همین است. قلم حرمت دارد. جدا از این، مستقیمگویی ضعف طنزنویس است نه شجاعتش.
خلاصه اگر خیلی مته به خشخاش نمیگذارید، صرفا میخواهید كمی بخندید و تاریخچه ممنوعیت ویدئو و عبرتهایش را مطالعه كنید «غریزه وصلی» را توصیه میكنم.
منبع سایت دفتر طنز حوزه هنری