شوخی نویسی در هفت مرحله آسان
نویسنده: Judd Apatow
مترجم: فاطمه نجار
شوخیها بارها و بارها گفته میشوند، به روشهای مختلفی تفسیر میشوند و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند.
كمدینها برای امرار معاش هجو/ لطیفه مینویسند. این هنری است كه نیاز به ازخودگذشتگی و خلاقیت دارد.
اما قبل از اینكه خودكار را روی كاغذ قرار بدهید و قلمتان را برای نوشتن شوخیهای بامزه محك بزنید، بهتر است عناصر سازنده یك شوخی خوب را بدانید.
یك شوخی بامزه ما را به سفری كوتاه و داستانوار میبرد و ما را میخنداند. اما چه چیزی یك شوخی خوب میسازد؟
عناصر زیر تشكیل دهنده یك شوخی خوب هستند:
محتوا: كه میتواند مذهبی، سیاسی، خانوادگی و … باشد. محدودیتی برای انتخاب موضوع وجود ندارد. از هرآنچه میدانید و میبینید ایده بگیرید.
استیو مارتین، یكی از موفقترین كمدینها، پیشنهاد میكند اشخاص و رویدادهای اطرافتان را با هدف جمعآوری مطالب شوخیساز نگاه كنید، چرا كه حتی پیش پا افتادهترین چیزها میتواند مردم را بخنداند.
شیوه بیان: بیان یك شوخی ریتم خاصی دارد. زمانبندی كمدی مهم است، اینكه چطور كلمات را ادا كنید، همچنین مكث بین جملهها و زبان بدن نیز به مخاطب اجازه میدهد داستان شما را تجسم كند و در خندهای كه در پایان دریافت میكنید اثر میگذارد.
ارائه: ارائه لب مطلب بر واكنش مخاطبان اثر میگذارد، پس آن را خیلی جدی بگیرید. قبل از اینكه شوخی اصلی را رو كنید، با بامزهبازیهای كوچكتر ذهن مخاطب را به سمت شوخی اصلی هدایت كنید. شوخی اصلی كوتاه است و گاهی فقط در حد یك كلمه است.
برهم زدن توقعات: یك شوخی خوب میتواند باعث شود مخاطب به یك موضوع آشنا به شیوهای جدید نگاه كند. وقتی ایدهای دارید، به تمام راههای متفاوتی كه میتوانید به آن برسید یا اینكه چگونه این ایده میتواند در سناریوی متفاوتی قرار بگیرد فكر كنید.
ساختار یك شوخی چگونه است؟
بیشتر ساختارهای شوخی حول دو عنصر اساسی بنا شدهاند: یك مقدمه و به دنبال آن یك جمله كه شوخی اصلی در آن نهفته است.
مقدمه چیزی است كه شخصیتها، مكان و موقعیتی كه چشمانداز متن را ترسیم میكند، نمایان میكند.
جمله اصلی یك موقعیت مرتبط و نتیجهای متفاوت از آنچه مخاطب انتظارش را دارد، است.
ببینید آیا میتوانید مقدمه و شوخی اصلی این جوك را تشخیص دهید (یكی از اولین لطیفههای استیون مارتین كه در دورههای استندآپ كمدی به كار برد: «یك روز گربه ام را حمام كردم. میدانی، اغلب میگویند حتی فكرش را هم نكن كه گربهها را حمام كنی ولی گربهام به خانه آمد و خیلی كثیف بود، پس تصمیم گرفتم حمامش كنم و نتیجه خوبی داشت.
اگه گربه دارید، دربارهی این مسئله اصلا نگران نباشید. آنها عاشق حمام كردناند. لم داده بود یك جا و لذت میبرد. برای من هم جالب بود. میدانی، فقط یك كم موی گربه به زبانم میچسبید ولی به غیر از این، عالی بود».
عوامل مختلف یك شوخی چیست؟
شوخی را بهمثابه یك داستان در نظر بگیرید. حتی با اینكه شوخیها برای واكنش خاصتری یعنی خنده نوشته میشوند، مانند داستان به عوامل مشابهی برای جذب مخاطب نیاز دارند.
برای نوشتن شوخی مطمئن شوید كه این عناصر روایی را در نظر گرفتهاید:
گستره داستانی: آغاز، بدنه و پایان
شخصیتها: افراد شوخی شما
كشمكش: یك موقعیت یا مشكل كه شخصیتها با آن مواجه میشوند.
هدف: جمله/ شوخی اصلی
انواع مختلف شوخی چیست؟
راههای متعددی برای نوشتن یك شوخی یا شوخی نویسی وجود دارد به شرطی كه عناصر و ساختار را در جای خود داشته باشید.
در اینجا پنج نوع از شوخیهایی كه در متنهای طنز و استند آپ كمدی، محبوب هستند آورده شده:
كمدی شهودی/ مشاهدهای: این شوخی ها بازتابی از روزمرگیهاست. جری ساینفلد به خاطر طنز های مشاهدهایاش مشهور است. او همه چیز را از پاپ تارتس گرفته تا عروسیها در برنامههای عادیاش پوشش میدهد.
كمدی تك خطی: شوخیهایی كه تنها در یك جمله خلاصه میشوند.
خود تحقیرانه: شوخیهای خودتحقیرانه، خود كمدین را هدف شوخی قرار میدهد. این نوع از شوخیسازی ظرفیت شوخ طبعی درباره خود را میطلبد.
موضوعی: شوخیهای موضوعی دربارهی سیاست، رویدادهای معاصر و رویداد های خبرساز. مجریان برنامههای تلویزیونی آخر شب مانند استفن كولبرت و ست مایرز در مونولوگهای آغازین خود از شوخیهای موضوعی استفاده میكنند.
حكایتی: شوخیهای حكایتی محتوای خود را از زندگی كمدین میگیرند. آنها معمولا قابل لمس و شخصی هستند و اغلب در بین مخاطبان محبوب اند.
شوخی نویسی در هفت مرحله آسان
شوخی نویسی یا هجونویسی در 7 مرحله:
1- هجونویسی با ایده شروع میشود. تمام ایدههایی كه به سراغتان میآید، سریع یادداشت كنید، در تلفن هوشمند یا یك دفترچه یادداشت یا هرجای دیگر (جری ساینفلد هنوز شوخیهای خود را روی كاغذ مینویسد).
ذرهذره ساختارها و عناصری كه در بالا توضیح داده شد (یعنی شخصیتها، موقعیت، موضوع/ شوخی اصلی) را در ایدههای خود به كار ببرید. به تدریج، آنها به شوخی تبدیل خواهند شد.
صبور باشید و آماده نوشتن باشید. یك استاد طنزپرداز پیدا كنید. ویدیوهای استندآپكمدینها را تماشا كنید، مانند جاد آپاتو كه میتواند هرچیزی را از یك كاسه میوه گرفته تا امپراتوری عثمانی را مسخره كند. سبك شوخیهای آنها را مطالعه كنید.
چه چیزی باعث میشود آن شوخیها جواب بدهند؟ چه زمانی مخاطب میخندد؟ اگر میخواهید اجرای آن را یاد بگیرید، استند آپ را تماشا كنید. با مشاهده یاد بگیرید، سپس سبك خود را پرورش دهید.
2- موضوعات خود را جمعآوری كنید. برای شروع فرایند شوخی نویسی، موضوعی را مطرح كنید و تا جایی كه فكرش را میكنید دربارهی آن طنز بنویسید.
شما احتمالاً فقط از یك یا دو مورد آن استفاده خواهید كرد، اما برای دست یافتن به طنز واقعی باید مطالب زیادی بنویسید.
در همان حین كه روزتان را پشت سر میگذارید، همیشه مراقب افراد، مكانها و چیزهایی باشید كه پتانسیل طنز دارند.
همیشه گوش كنید و دنیا را مشاهده كنید، چراكه همه چیز در اطراف شما میتواند در برنامه طنز، فیلمنامه یا نمایشنامه شما استفاده شود. اجازه دهید چیزهای خندهداری كه مردم میگویند و نحوه رفتار آنها و جوری كه خودشان را بروز میدهند به روند شما آگاهی دهد.
برای جستجوی ایدهها لازم نیست راه دوری بروید. خودتان شخصیت اصلی شوید و از زندگی خودتان برای محتوا استفاده كنید.
به چیزی فكر كنید كه همه میتوانند با آن ارتباط برقرار كنند، مانند «دبیرستان». گاهی اوقات، ابتدا شوخی اصلی به سراغ شما میآید و شما باید روی پیشینهاش كار كنید و یك مقدمه بچینید كه مكمل آن باشد.
3- شوخی خود را بسازید. یك داستان حول یك شوخی اصلی بسازید. دربارهی بامزهترین چیزی كه تا حالا برایتان اتفاق افتاده فكر كنید و مسئله اصلی آن ماجرا را شناسایی كنید.
سپس با شرح دقیق موقعیت و احساسات خود، قسمتهای مختلف داستان را روشن كنید. تمام ماجراهایی كه به آن لحظه منجر شد چه بود؟
مطمئن شوید كه یك روایت دنبالهدار است، به همراه یك آغاز، بدنه و پایان. آیا مقدمه شما انتظاراتی را ایجاد میكند كه با شوخی اصلی شما در تضاد باشد؟
4- كوتاه بنویسید. طنز، كمش زیاد است. بخشی از نوشتن یك شوخی، ویرایش برای وضوح و اختصار است. تمام كلمات غیرضروری را حذف كنید.
همیشه در طول مقدمه شوخی را جلو ببرید. شما میخواهید مخاطبان خود را در این مرحله جذب كنید و آنها را وادار كنید كه شوخی شما را دنبال كنند. كلمات بسیار زیاد موجب از دست دادن آنها میشود.
5- درحالی كه شوخی اصلی باید بیشترین خنده را بگیرد، خطوط زیگزاكی خندهدار، متن را در اوج نگه میدارد. خطوط تنش آن لحظات خندهدار در طول یك شوخی است كه به وقوع شوخی اصلی كمك میكند.
6- آخرین سطر نوشته شما مهمترین بخش قابل بیان است. قبل از اینكه آن را ارائه دهید چند شوخی كوچك داشته باشید.
شوخی اصلی باید كوتاه باشد، غافلگیركننده باشد و بیشترین خنده را بگیرد. ناگفته نماند كه اگر بخواهید شوخی اصلی را توضیح دهید، شوخی شما كارساز نبوده است.
7- حالا شوخی خود را امتحان كنید. نویسندگان كمدی همیشه مطالب را در مقابل افراد دیگر آزمایش میكنند.
هنگام نوشتن، متن را با صدای بلند بخوانید، حتی اگر كسی در اطراف نباشد. وقتی احساس كردید كه وضعیت خوبی دارد، آن را آزمایشی برای كسی تعریف كنید.
شوخی را به افراد دیگر، چه به صورت گروهی یا فردی بگویید. شما فوراً از طریق بازخوردی كه میگیرید متوجه وحشتناك بودن یا نبودن آن خواهید شد.
این تمرینها به شما در تكنیك شوخی نویسی كمك میكند و در شما در مقابل مخاطبان اعتماد به نفس ایجاد میكند. همچنین شما را در حس و حال طنز نویسی قرار میدهد.
این دو تمرین شوخی نویسی، امتحان خودش را پس داده و كمك میكند صدای كمدی خود را پیدا كنید:
1- به یك مكان عمومی شلوغ بروید و دو یا سه ساعت بنشینید و فقط مردم را تماشا كنید. همانقدر كه مشاهده میكنید، درباره افرادی كه میبینید، حرفهایی كه میزنند و كارهایی كه انجام میدهند یادداشت كنید.
وقتی به خانه رسیدید، یادداشتهایتان را بخوانید. دور لحظات و تعاملاتی كه به نظر شما خندهدار میآیند، خط بكشید و زیر قسمتهایی خط بكشید كه به نظر حقایق یا تجربیات اولیه و مشترك انسانی است كه هر كسی میتواند با آنها ارتباط برقرار كند.
2- ایدهیابی برای طنزنویسی را تمرین كنید. دفترچه یادداشت خود را مرور كنید. یك ایده را انتخاب كنید و چند شوخی مختلف را از آن حذف كنید.
به خلاصه كردن ادامه دهید تا زمانی كه ده تا شوخی باقی بماند. آنها را در دفترچه یادداشت خود فهرست كنید و دور مورد علاقههای خود خط بكشید.
منبع سایت دفتر طنز حوزه هنری