معرفینامهای برای پژمان جمشیدی
نویسنده: مهدی صالحی
هركجا فیلم و سریال كمدی باشد پای پژمان در میان است.
این گفته من نیست، گفته یك فرد یونانی است كه در زمانه رم باستان هم عصر و یا شاید هم صبح متقارن با انیشتن در آمریكا میزیسته و این نظریه را همین چند لحظه پیش به ذهن مباركم خطور كرد كه «هركجا فیلم و سریال كمدی باشد پای پژمان در میان است».
این فیلسوف درشت در تفسیر این جمله میفرماید: در هر زمانهای یك نفر فدا میشود تا بقیه به راحتی نفس بكشند و بتوانند به زندگی روزمره خود اعم از مهمانی در انواع مجاز و غیرمجاز و جدا و قاطی، مسافرت شمال مثل من و شما البته نه مثل شمالی كه ما میرویم بلكه مسافرت به شمال كشورهای مختلف ولی مهم شمال است و الان با اوضاع قیمت دلار بیشتر شمال غربی، حضور گسترده در فضای مجازی به عناوین مختلف از سلبریتی تا تبلغ كفش و لوازم آرایشی و انواع فعالیتهای دیگر كه همه فرهنگی هستند، بپردازند.
در دهه 70 این امر مهم بر عهده خانواده رجبی بود و در دهه 80 باز رجبی بود ولی مهرانشان و در دهه 90 این پژمان جمشیدی است كه با فدا كاری در تمام كانالها از كانال تلویزیون تا كانال سوئز و تمامی پردهها از پرده نقرهای سینما تا پشت پرده تئاتر پس از اجرا كه این پشت پرده با آن پشت پرده تفاوتهای بسیار دارد كه اگر توضیح نمیدادیم باید میرفتیم پشت پرده توضیح میدادیم، حضور دارد.
سخت در اشتباهید عمراً ما اینها را بگوییم كه برای سریال زیرخاكی برنده جایزه بهترین كمدین مرد در سال 1400 شده است و بهترین فیلمهایش تگزاس، دینامیت، خوب بد جلف و سریالهای زیرخاكی، دیوار به دیوار و پژمان است.
فیلمهای خط فرضی، جهان با من برقص و علفزار كارهای جدی پژی بوده ولی چون جدی بوده ما هیچ اسمی از آنها نمیبریم.
اصلا از اینجا به بعد خودتان در گوگل بزنید پژ خط اول میآورد پژمان جمشیدی بروید بخوانید.
ولی این چند خط را بخوانید این حواشی زندگی كسی است كه شاید خودش هم از این حواشی بیخبر باشد.
در كل زندگی پژمان آنقدر با حاشیه همراه است كه انسان نمیداند از كدام بگوید.
از نداشتن بچه به خاطر ازدواج نكردن و یا از اختلافش با سام درخشانی بر سر جای پارك جلو چلوكبابی كه پژمان به نشانه اعتراض دو بطری نوشابه خورد و یا التماس كردنش به ساندویچی سر كوچه برای پرداخت پول ساندوچ مرغی كه گرفته بود.
یا اینكه در اكثر كارها هر كجا راه بدهد در مورد گل ملیش صحبت میكند و هزاران هزار حواشی ریز و درشت دیگر كه شاید گفتنش درست نباشد.
مگر ما فضول مردیم كه بدانیم او چند سالش است و چند فیلم بازی كرده و بهترین فیلمهایش چیست و یا چرا ازدواج نمیكند و دلیل اختلافش با سام درخشانی چیست؟
به ما چه مربوط كه عاشق پیتزا است ولی از غذاهایی كه اسمشان غذای فوری یا همان فست فود است لذت میبرد و یا شاید هم نمیبرد.
خودش میداند با لذت ما در زندگی خصوصی او با لذت دخالت نمیكنیم.
به هر حال این پژمان با آن پژمان كه روزی تنها افتخارش یك گل ملی بود هیچ فرقی نكرده و در هر دو حالت ما را میخكوب می كند .
اگر در این اندیشه هستید كه بگوییم پژمان جمشیدی كه برای زدن پژمان آنقدر گرفتاری است كه شیفت را باید بگیرید و ز را بزنید تا ژ بشود و بشود نوشت پژمان و ما با این همه دردسر در نوشتن پژمان حالا بیاییم بگوییم او زاده 20 شهریور 1357 است و تا سال 1388 فوتبال بازی كرده و از سال 1390 كه وارد عرصه بازیگری شده در 56 اثر اعم از سینما، تئاتر، تلویزیون (همان تیوی فرنگی چش بود دو ساعت فكر كردیم املاء تلویزیون چگونه است) و برنامههای گفتگو محور (رئالیتیشو خودمان) حضور داشته و هفت بار نامزد دریافت جایزه از جشنوارههای خارجی برای آنور آبیها و داخلی برای خودمان شده است، سخت در اشتباهید عمراً ما اینها را بگوییم خودتان در گوگل بزنید پژ خط اول میآورد پژمان جمشیدی بروید بخوانید.
به هر حال این پژمان با آن پژمان كه روزی تنها افتخارش یك گل ملی بود هیچ فرقی نكرده و در هر دو حالت ما را میخكوب میكند.