نویسنده: نجمه زارع بنادكوكی
ناشر: سوره مهر
موضوع: بررسی طنز گل آقا در دو كلمه حرف حساب
«یكی به نعل یكی به میخ» اثری پژوهشی است كه در آن نجمه زارع بنادكوكی به بررسی طنز كیومرث صابری فومنی، گلآقای مردم ایران در ستون دوكلمه حرف حساب پرداخته است.
نویسنده در این كتاب تلاش كردهاست تا سبك خاص كیومرث صابری را از لابهلای ستونهای دو كلمه حرف حساب پیدا كند. وی در این خصوص میگوید: « در این نوشتهها، مردی را دیدم و شناختم كه با استفاده از آزادیاش طنزی متعادل، اخلاقی و سازنده ارائه كردهاست و لحن صمیمی و دلسوزانه او در همه نوشتههایش احساس میشود.»
این مجموعه در اصل پایاننامه كارشناسی ارشد نجمه زارع است كه در قالب كتاب تهیه و تنظیم شده و به همت دفتر طنز حوزه هنری و انتشارات سوره مهر در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
در این كتاب خواندنی به این پرسشها پاسخ داده شده است:
1- ویژگیهای خاص طنزهای «دو كلمه حرف حساب» صابری كداماند؟
2- صابری از كدام شگردهای طنزآفرین در نگارش طنزهایش استفاده میكند؟
3- سبك و شیوه بیان صابری در طنزهای «دوكلمه حرف حساب» چگونه است؟
4- موضوعات مضمونهای برجسته طنزهای صابری كدام است؟
5- صابری در طنز چگونه شخصیتپردازی میكند؟
این كتاب نهتنها سبك «دوكلمه حرف حساب» را به خوبی نمایان میكند، بلكه میتواند مرجع خوبی برای شناخت شگردهای طنز در دیگر آثار طنز هم باشد.
كتاب یكی به نعل یكی به میخ در دو فصل اصلی و در مجموع 6 بخش و 44 بخش فرعی و 311 صفحه تهیه و تنظیم شدهاست.
«دوكلمه حرف حساب» عنوان ستونی بود كه كیومرث صابری فومنی از سال 1363 تا سال 1377در روزنامه اطلاعات مینوشت. ستونِ طنزی كه در ادامه به پایه و ستون اصلیِ طنز سیاسی بعد از انقلاب در ایران تبدیل شد و نقطه عطفی در طنز پس از انقلاب است.
در ادامه بخشی از دوكلمه حساب را میخوانیم. لازم به ذكر است كه «كتاب «یكی به نعل و یكی به میخ» چند كلمه حرف حساب است درباره «دو كلمه حرف حساب»». بررسی و تحلیل این مطالب را میتوانید در كتاب فوق الذكر مطالعه بفرمایید.
بخش خصوصی كجا بود؟
از پریروز كه «مشرجب» و اعوان و انصارش را با آن نثر ناصرالدین شاهی خودم دست به سر كردم، دیگر از آنها خبری نشد تا امروز كه «شاغلام» آمد و گفت: مشرجب بنده را فرستاد خدمت جنابعالی. گفت: «سلام بنده را به «گلآقا» برسان و بگو كه مشرجب گفت كه دو كلمه هم راجع به آن شركت بنویس.»
گفتم: كدام شركت؟
گفت: همان كه 250 میلیون تومن سوءاستفاده كرده، 75 میلیون تومن جریمه شده.
گفتم: كه چطور بشود؟
گفت: چطورش را من دیگر نمیدانم.
گفتم : ببینم شاغلام! تو در این چند ماهه اخیر، چند تا اسكناس هزارتومنی دیدهای؟
گفت: كور بشم اگر یكیش را دیده باشم.
گفتم : مشرجب و غضنفر چی؟
گفت: كور بشوند اگر دیده باشند!
گفتم : من چی؟
گفت: كور بشوید... بخشید، شما را جسارت نمیكنم!
گفتم: همین دیگر... شما سه تا كور و كچل گدا گشنه پول ندیده با هم جور شدهاید، معلوم است كه 1000000000 تومن به چشمتان زیادی میكند!
گفت: مشرجب بیچاره هم كه نگفت راجع به ما بنویس. گفت راجع به بخش خصوصی بنویس!
با شنیدن این حرف، یك دفعه نمیدانم چی شد لنگه كفشم را درآوردم و پرت كردم طرف «شاغلام»... (گمان كنم از عصبانیت بوده باشد)... دیگر به كلهاش خورد، به چانهاش خورد، به سینهاش خورد، به شكمش خورد، به كجاش خورد، نمیدانم. همینقدر میدانم كه «شاغلام» گفت: «آخ!!» و افتاد و غش كرد! حالا این «مشرجب» دوره افتاده، همهجا شایع كرده كه «گلآقا» زد به بخش خصوصی!!
اما دروغ میگوید این «مشرجب»، چلاق بشوم اگر به بخش خصوصی زده باشم. بخش خصوصی كجا بود؟ من همان زدم به «شاغلام»، شاهد هم دارم. شما گول جوسازی این «مشرجب» را نخورید، او با من، از سابق، خرده حساب دارد...
«گل آقا»
دوشنبه 14/02/1366
یادداشتی از مهدی فرجاللهی