مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی شاعر و نویسندهٔ بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. تخلص او «سعدی» است .وی احتمالاً بین سالهای 600 تا 615 هجری قمری زاده شده است.
در جوانی به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و به تحصیل ادب و تفسیر و فقه و كلام و حكمت پرداخت. سپس به شام و مراكش و حبشه و حجاز سفر كرد و پس از بازگشت به شیراز، به تألیف شاهكارهای خود دست یازید. وی در سال 655 ه.ق سعدینامه یا بوستان را به نظم درآورد و در سال بعد (656 ه.ق) گلستان را تألیف كرد. علاوه بر اینها قصاید، غزلیات، قطعات، ترجیع بند، رباعیات و مقالات و قصاید عربی نیز دارد كه همه را در كلیات وی جمع كردهاند. وی بین سالهای 690 تا 694 هجری قمری در شیراز درگذشت و در همانجا به خاك سپرده شد.
هنر در هر شكل و حالت در عین حالی كه بیانگر دنیای درونی هنرمند است، بازتاب اوضاع اجتماعی- سیاسی و اخلاقی عصر وی نیز می باشد، از سویی دیگر یكی از ملاك های زیبایی و كمال در آثار هنری بیان غیرمستقیم و ابهام آمیز آن است. «طنز» از جمله مهم ترین ابزار های هنرمندان به خصوص در هنر كلامی و ادبیات در ارئه غیرمستقیم كلام و بیان مضمامین مرتبط با جهان اطراف آنان می باشد. استفاده از طنز در میان شاعران و نویسندگان ادب فارسی در ادوار مختلف دارای شدت و ضعف بوده، چنان كه در دوره آغازین شعر و ادب فارسی نمونه های قابل ملاحظه ای از آن مشاهده نمی شود، طنز سعدی توام با حكمت است و طنز برای طنز نیست. آماج طنز سعدی به دو قسمت شخصیت ها و اربابان قدرت تقسیم شده است. نشان دادن ابعاد طنز اجتماعی و چگونگی به كارگیری آن در كلیات سعدی ، نكته هایی است كه در آثار وی وجود دارد. در حكایت های طنز سعدی، روانكاوی فردی و اجتماعی به چشم می خورد و همه این موارد دست به دست هم می دهند تا حكایت های طنز او در مقام مقایسه با داستان های مینی مالیستی قرار بگیرند.
بیت:
گـر بیایی دهمت جـان و نیایی كُشدم غم
من كه بایست بمیرم چه بیایی چه نیایی
بیت:
به هوش بودم از اول كه دل به كس نسپارم!
شمایل تو بدیدم، نه عقل ماند و نه هوشم...
بیت:
پیام دادم و گفتم : بیا خوشم میدار!
جواب دادی و گفتی كه: من خوشم بی تو