مجموعه داستان «دربست عشق آباد» نوشته ی سمیرا آرامی كه داستان های آن در اغلب جشنواره های داستان نویسی برگزیده شده اند توسط نشر نیماژ منتشر شد.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، كتاب «دربست عشقآباد» كه در بر گیرندهی 10 داستان از سمیرا آرامی است توسط نشر نیماژ منتشر شده و روی پیشخوان كتابفروشیها قرار گرفت.
سمیرا ارامی متولد خرداد 1364 است و داستانهای او سرشار از تصویر و عموماً دیالوگمحور هستند. روابط انسانی، عشق، زندگی و گاهی ظلم به زن و حتی فروش فرزند را چنان صمیمی روایت میكند كه خواننده در جایجای داستان با خود همراه میكند. قلم سمیرا ارامی سرشار از طنز و پر است از شیطنتهای كودكانه.
هركدام از داستانهای این مجموعه برندهی جوایز متعدد جشنوارههای ملی همچون؛ مقام اول جایزهی داستان تهران، مقام اول جشنوارهی داستان ایرانی، مقام اول جشنوارهی ملی جوان ایرانی، مقام اول كنگرهی ملی شعر و قصهی هرمزگانف مقام اول جایزهی نیمروزف مقام اول جایزهی شهر كتاب، مقام اول جایزهی ادبی اصفهان، برگزیدهی جایزهی ادبی بیهقی، برگزیدهی جایزهی ادبی بوشهر و... بودهاند.
این كتاب 120 صفحهای با قیمت پشت جلد 17000 تومان روانهی كتابفروشیها شده است.
در بخشی از داستان «دروازهغار» كه آخرین داستان این كتاب محسوب میشود آمده است:
-راستی گفتید دربست تا كجا؟
زن شیشهی ماشین را پایین كشید و باد پیچید لابهلای موهای بلوندش:
-دروازهغار.
چراغ سبز شد و راننده دنده را پر كرد و با نوك پا پدال گاز را فشار داد.
-چند روزی توی باغچه بستهبودمش. اسمش رو گذاشته بودم خرمایی. نه اینكه رنگش خرمایی باشه. نه! توی سفیدی چشماش دو تا خرما داشت و پشت آن خرماها انگار چیزی بود كه وقتی صدایش میكردی نگاهت میكرد.
زن در سبد چوبی را برداشت و نگاهی به خروس انداخت.
-كمتر مردی دیدم كه جذب نگاه خرمایی بشه! از خیلی از مردا شنیدم كه میگن چشم زن باید سگ داشته باشه و آدمو بگیره!
راننده كلاه لبهدارش را عقب كشید و دوتا مردمك سیاه چشمانش را انداخت توی آینهی وسط و دنبال سگی گشت.