طنزپردازی در شرایط جنگی خوب است یا بد؟

طنزپردازی در شرایط جنگی خوب است یا بد؟

1403/07/23
|
08:04
|

نویسنده: محسن فراهانی

این روزها ما شاهد روزهای عجیبی هستیم. شاید به جرات بتوان گفت كه واقعاً در كنونی‌ترین موقعیت حساس چند سال اخیر زندگی می‌كنیم و جنگ از آنچه در كتاب‌ها می‌خوانیم به ما نزدیك‌تر است.

اصلاً نمی‌خواهیم به مقوله جنگ ورود كنیم و بگویم جنگ خوب است یا بد اما گاهی یك حكومت یا ملت ناگزیر است از جنگ و مردم خواه یا ناخواه مجبورند در شرایط حساس جنگی روز و شب را سپری كنند.

طنزپردازی در شرایط جنگی خوب است یا بد؟

در این میان اما ما ایرانی‌ها سلطان جوك ساختن و جوك گفتن در مورد تمام مسائل هستیم و جنگ هم از آن جدا نیست. همزمان با این جوك‌ها و شوخی‌ها و طنزها كه به وفور در فضای مجازی منتشر می‌شوند، نظریه‌ای هم موجود است كه می‌گوید در این شرایط حساس جنگی نباید جوك گفت و با این مسائل نباید شوخی كرد. اما به نظر شما كدام درست است؟

گروه اول می‌گویند شاید مثل دوران دفاع مقدس جنگ چندین سال طول كشید. مگر می‌شود چند سال سكوت كرد و زندگی عادی نداشت؟ مگر در آن هشت سال كسی عروسی نمی‌كرد یا بچه‌دار نمی‌شد؟

گروه دوم می‌گویند می‌شود زندگی كرد ولی نباید با موضوعات جنگی شوخی كرد. گروه اول جواب می‌دهند كه نمی‌شود جلوی مردم را گرفت. شاید مردم به این شكل استرس و فشاری كه حس می‌كنند را تخلیه می‌كنند.

گروه دوم می‌گویند چه جالب گفتید؟ این را از خودتان می‌گویید یا جایی خواندید؟ گروه اول می‌گویند در صفحه رویا صدر طنزپرداز ایرانی خواندیم.

او نوشته است:«شوخی با حوادث و موضوعات ناخوشایند جوك‌های فاجعه DISASTER JOKES) در ایران به یك پدیده اجتماعی تبدیل شده است. جوك فاجعه را می‌توان ابزاری برای تخلیه فشارهای روانی دانست. این گونه از شوخ‌طبعی از میان سه نظریه كه به منشأ طنز اشاره دارند برتری ناسازگاری و تسكین بیشتر از نوع تسكین است كه امر جدی را به سخره می‌گیرد تا روح و روان شخص اندكی آرام بگیرد.

می‌توان این گونه از طنز را خوش نداشت یا اصولاً آن را از دایره تعریف طنز خارج ساخت ولی نمی‌توان چشم بر زمینه‌های پدیداری آن بست و توصیه‌های انسانی را برای جلوگیری از رشد آن كارساز دانست».

گروه اول می‌گویند جالب بود اتفاقاً ما هم جایی متنی خوانده بودیم كه به گونه‌ای حرف شما را تایید می‌كند.

منوچهر احترامی در بخشی از كتاب «طنز در ادبیات تعزیه» می‌نویسد: «در متن‌های قدیمی‌تر تعزیه، كلام غیرجدی و طنزآمیز، كمتر دیده می‌شود. در این تعزیه‌نامه‌ها، به منظور تخفیف اشقیا، غالبا كلمات موهن و سخیف و هزل‌آمیز مانند: روسیاه، دغا، ملعون، لعین، بی‌حیا، كافر، سگ، نجس و نظایر آن خطاب به آن‌ها ادا می‌شود، اما همراه با گسترش كمی و كیفی تعزیه، به تدریج این خطاب‌ها تلطیف می‌یابد و آرام آرام جای خود را به كلمات و عبارات تمسخرآمیز و عزل و هجو، و گاه شوخی و طنز و كنایه می‌دهد و به موازات آن، خلق موقعیت‌های كمیك و ایجاد تضادهای خنده‌برانگیز و شادی‌آور در دستور كار تعزیه‌پرداز و تعزیه‌گردان قرار می‌گیرد. شاید دلیلش این باشد كه این طنز اندكی از غم سنگین آن فاجعه بكاهد تا برای مخاطب قابل پذیرش‌تر باشد».

گروه دوم می‌گوید آها دیدید؟ طنز در تعزیه قرار نیست با آن مفهوم مقدس شوخی كند بلكه در خدمت آن مفهوم قرار می‌گیرد. گونه‌ی دیگرش را در دوران دفاع مقدس داشتیم كه كمدین‌ها و طنزپردازان به جبهه‌های جنگ می‌رفتند تا با اجراهای شوخ‌طبعانه روحیه رزمندگان را بالا ببرند.

كسی هم نمی‌گفت خاك اینجا مقدس است و جای این دلقك‌بازی‌ها نیست. كسی نمی‌گفت دیشب رفیقم شهید شده و من الان چرا باید بخندم؟ اتفاقاً طنز به عنوان یك سلاح نظامی در خدمت رزمندگان ما قرار می‌گرفت. گروه اول هم می‌گوید بله حق با شماست.

می‌توان نتیجه گرفت كه طنز و شوخ‌طبعی و طنزپردازی در شرایط جنگی نه تنها ما را از هدف و غایت مقدسی كه داریم دور نمی‌كند بلكه اگر در خدمت افزایش روحیه ملی باشد می‌تواند به شدت كارساز و مفید واقع شود.

گروه اول می‌گوید انگار شما كتاب می‌خوانید! گروه دوم می‌گوید بله. گروه اول می‌گوید دم شما گرم آقا خیلی مخلصیم. گروه دوم هم می‌گوید ما چاكریم. گروه اول و دوم یكدیگر را بغل می‌كنند و از كادر خارج می‌شوند.

به نقل از سایت دفتر طنز حوزه هنری

دسترسی سریع