لغت نامه مسكن

لغت نامه مسكن

1403/07/01
|
21:57
|

نویسنده: الهه ایزدی

همه‌جور لغت‌نامه دیده‌اید، این‌جوری‌اش را هم ببینید:

مسكن [maskan]: چهاردیواری كه بعضی‌ها معتقدند اختیاری است، آرزویش بر جوانان عیب نیست. انواع مختلفی دارد:

مسكن مهر [maskan-e mehr]: خانه‌ای با محبت كه وقتی بروید داخلش، در و دیوارها مدام قربان‌صدقه‌تان می‌روند و جلویتان تا كمر خم می‌شوند (ر.ك. آوار شدن)؛ شما هم ناگزیر قربان‌صدقه همه می‌روید و لاجرم سیل محبت در خانه جاری می‌شود.

مسكن ملی [maskan-e melli]: با شنیدن اسمش باید احساس غرور كنید؛ اگر نكردید، حتما در جوانی جوش غرور نزده‌اید و باید به غرورشناس مراجعه كنید. با فشردن زنگ در، سرود ملی در خانه پخش می‌شود و در هر حالتی كه هستید، باید بایستید.

مسكن استیجاری [maskan-e estijari]: مسكن هفتاد درصد مردم. طرح دولت برای تعدیل قیمت بازار اجاره كه با امیدواری، در زمان نوه و نتیجه‌های ما اجرایی می‌شود.

پیش‌فروش مسكن [pishforoosh-e maskan]: هندوانه در‌بسته، وعده قناری دادن و تحویل كلاغ، از مصداق‌های توی پوست گردو ماندن دست مشتریان یا حتی ماندن اره در نقاط ممیزی، تصمیم‌ به خرید بر اساس تنها بخش ساخته‌شده خانه (ر.ك. سرویس بهداشتی)

وام خرید مسكن [vam-e kharid-e maskan]: شوخی مسئولان با مردم، مثلا عامل افزایش نرخ ازدواج، معمولا سه برابرش را پس می‌گیرند آن هم به شكل نزولی!

اجاره‌بها [ejare baha]: باعث بیرون زدگی دیسك و قالپاق كمر مستاجران، میزانش با انصاف مالك میزان می‌شود، آش شله‌قلمكار با دستور پخت متفاوت، متهم اصلی به‌شماره انداختن نفس مستاجران

مستاجر [mosta’jer]: خانه‌به‌دوش، خوش‌نشین سابق و ناخوش‌نشین امروز، هر سال باید یك منطقه پایین‌تر برود، از واردشوندگان به فرهنگ استعاری (پ.ن: وقتی كسی می‌خواهد به بی‌چارگی‌اش اشاره كند، می‌گوید مستاجرم‌.)

صاحب‌خانه [sahebkhaneh]: مالك. دو دسته‌اند: اولی خانه را اجاره داده و با آن روزگار مستاجران را سیاه می‌كند. دومی خانه را اجاره داده تا روزگار بگذراند ولی مستاجران روزگارش را سیاه می‌كنند. به صاحب‌خانه موجر هم می‌گویند به معنی كسی كه كارش به جر دادن موها رسیده؛ صاحب مو می‌تواند خودش یا دیگری باشد، بسته به این كه در كدام‌یك از این دو دسته قرار می‌گیرد.

بنگاه معاملات ملكی [bongah-e moamelat melki]: محل قبض روح مستاجران، از متهمان ردیف اول ایجاد حباب مسكن.

حق كمیسیون [haq-e komision]: شیرینی آشنایی موجر و مستاجر كه به زور ستانده می‌شود.

شرخر [sharkhar]: خریدار شر، دنبال دردسر ولی با جیره و مواجب، واردكننده شوك به مستاجران، شعار تبلیغی: هر سه تخلیه موفق، یك اشانتیون.

به نقل از سایت دفتر طنز حوزه هنری

دسترسی سریع