شاهان گوكباكار یا همان رجب ایودیك كیست؟ چرا؟ چگونه و برای چه؟

شاهان گوكباكار یا همان رجب ایودیك كیست؟
شاهان كه در ده سالگی پدرش را از دست داده بود تا پایان دوره تحصیل در دانشگاه بیلكنت رشته موسیقی و هنرهای بصری با رتبه عالی در سال 2002 فارغ‌التحصیل شد و در همان شهر ماند و بعد از آن به استانبول مركز هنر تركیه نقل مكان كرد.

بعد از تلاش‌های فراوان توانست در چند تبلیغ تلویزیونی جلوی دوربین برود تا بالاخره به نتیجه رسید و در اولین برنامه تلویزیونی به نام «زیبیك» یا «جلیقه» حضور پیدا كرد.

بعد از آن در برنامه «روز هفتم» و چند برنامه فكاهی در كانال 8 نیز بر روی آنتن رفت، یكی از معروف‌ترین برنامه‌های او «دارم با كی حرف میزنم من؟» در شبكه NTV تركیه بود.

او توانست در این برنامه‌ها شخصیت‌های كمدی با نام‌های «اسكار كوچولو»، «رجب ایودیك» و «نیش‌دار» را به مردم معرفی نماید.

رجب به خاطر شخصیت لُمپن و سطح پایین كه با كم شعوری و پرادعایی و زور كار خود را جلو می‌برد، مورد توجه قرار گرفت و تماشاچیان به شدت او را دوست داشتند.

زیرا مردم در این كاراكتر نشانه‌های آشنایی می‌دیدند و با او می‌خندیدند و كلیپ‌ها و برنامه‌های او در فضای مجازی بسیار پربیننده بود.

رجب ایودیك، شخصیتی بود كه مورد علاقه شاهان وآلپرمسجیت تهیه تلویزیونی بود، بنابراین در ابتدای سال 2008، شاهان به همراه برادرش توگان كه كارگردان بود و آلپر، رجب را از صفحه كوچك تلویزیون به پرده بزرگ سینما آوردند و ظرف مدت فقط 20 روز ركورد تماشاچی را شكستند.

این اقبال بلند و موفقیت بزرگ باعث شد تا قسمت‌های بعدی رجب ایودیك به سرعت ساخته شود.

فیلمنامه دو قسمت اول را شاهان با همكاری دوست و همكارش در برنامه «دارم با كی حرف می‌زنم من؟» سلكان آلتونی نوشت و از قسمت سوم به بعد سناریست فیلم خود شاهان به تنهایی بود.

سه قسمت اول رجب ایودیك به عنوان پربیننده‌ترین تولیدات تاریخ سینمای تركیه شناخته شدند.

او علاوه بر فیلمنامه‌نویسی و بازیگری، تهیه‌كننده نیز هست.

از دیگر فیلم‌های شاهان گوكباكار می‌توان به «جلال وجِرَن»، «هورتون»، «ژن»، «بازاریابی عثمان و كایهان» اشاره كرد كه بیشتر آنها در ژانر كمدی و به كارگردانی برادرش توگان هستند.

از برنامه‌های تلویزیونی او می‌توان به «زوكا»، «خسته نباشید» و «ژورنال اینگین» اشاره نمود.

تا كنون از رجب ایودیك هفت فیلم سینمایی تهیه شده است كه در ادامه به بررسی مختصر آنها می‌پردازیم:

رجب ایودیك یك – 2008

رجب ایدویك سر راه خود یك كیف پول پیدا می‌كند و دنبال صاحبش می‌گردد كه به صورت اتفاقی مصاحبه صاحب كیف پول را از هتلی در آنتالیا می‌بیند.

رجب با ماشین قدیمی خود از استانبول حركت می‌كند در راه باطری ماشینش را بر روی ماشین دو دختر می‌بندد و آنها می‌روند و خودش در جاده می‌ماند.

به همین خاطر ادامه مسیر را با كامیون‌ها می‌رود تا به آنتالیا می‌رسد و به هتل می‌رود و كیف پول را برمی‌گرداند.

صاحب كیف به او پاداشی می‌دهد كه او می‌تواند تا هر وقت بخواهد در آن هتل بماند.

رجب در ابتدا از این پاداش امتناع می‌كند اما ناگهان با عشق قدیمی خود سیبل روبه‌رو می‌شود.

متأسفانه سیبل او را به یاد نمی‌آورد. رجب برای تحت تأثیر قرار دادن و به دست آوردن دل سیبل قصد دارد در آن هتل بماند.

رجب ایودیك دو- 2009

در فیلم دوم رجب ایدویك، مادربزرگ پیر رجب از او می‌خواهد تا به زندگی خود سر و سامان بدهد.

او می‌خواهد نوه‌اش شغل مناسبی پیدا كرده و ازدواج كند.

رجب به دنبال شغل‌ها و حرفه‌های مختلفی می‌رود اما كارهایی كه او پیدا می‌كند دوام زیادی ندارند. وی پس از چند روز فعالیت در آن‌ها، اخراج می‌شود.

بالاخره رجب در شركت یكی از بستگانش مشغول به كار می‌شود و اولین آرزوی مادربزرگش برآورده می‌گردد.

او به همراه یكی از كارمندهای شركت به نام علی كرم تلاش كرد تا زنی برای خود پیدا كند تا دیگر خواسته مادربزرگش را انجام دهد، اما تلاش‌های آن‌ها منجر به موفقیت نشد و رجب به شیوه خودش مشكل را حل می‌كند.

رجب ایودیك سه – 2010

رجب در غم از دست دادن مادربزرگش به سر می‌برد و از آن پس بسیار گوشه‌گیر و افسرده شده.

در همین زمان كه او با افسردگی دست و پنجه نرم می‌كند، یكی از اقوام رجب به نام زینب به شهر استانبول آمده تا به دانشگاه برود.

از آنجایی كه رجب در آن شهر بزرگ تنها خانواده زینب به حساب می‌رود، زینب مجبور می‌شود چند ماهی را در خانه رجب زندگی كند.

حالا كه زینب به زندگی رجب آمده‌ است او سعی می‌كند تا با انجام برخی از فعالیت‌ها، افسردگی خود را از بین ببرد. كه این خود آغازگر اتفاقات تازه ای می‌باشد.

رجب ایودیك چهار – 2014

رجب مربی فوتبال بچه‌های محله است او تصمیم گرفت زمین فوتبالی بخرد تا بچه‌ها در آنجا بازی كنند اما هزینه خرید زمین بسیار بالا است.

در پی این ماجراها رجب به‌طور تصادفی با آگهی بازیگری برای فیلم نجات یافتگان با جایزه 500٬000 لیر تركیه روبه‌رو می‌شود و تصمیم می‌گیرد برای به دست آوردن پول به آن بپیوندد.

رجب ایودیك پنج – 2016

رجب ایودیك پس از مرگ دوستش، تصمیم می‌گیرد تا به آخرین قرارداد كاری دوستش رسیدگی كند.

او باید با اتوبوس دوست مرحومش عده‌ای ورزشكار را برای شركت در رقابت‌های بین‌المللی به خارج از كشور ببرد.

ولی ناگهان ورزشكاران با مشكلی روبه‌رو می‌شوند و رجب تصمیم می‌گیرد تا به روش خودش این مشكل را برطرف كند.

رجب ایودیك شش – 2019

در این قسمت برای رجب دعوتنامه‌ای از شهر قونیه می‌آید كه به جشنواره لوبیای سفید دعوت شده‌است.

رجب تصمیم می‌گیرد به همراه نورالله به مسابقه به این شهر برود اما اشتباهی پیش می‌آید كه به كشور كنیا می‌رود و این دو دوست در قبیله محلی‌ها گیر می‌افتند و رجب خود را به اسم كس دیگری به نام سوكاچو كه برای محلی‌ها مردی مقدس است معرفی می‌كند و نورالله را هم حیوان انسان نمای خود طبق افسانه‌های سوكاچو معرفی می‌كند.

رجب ایودیك هفت – 2022

در این قسمت قبض برق رجب زیاد می آید. رجب با راهنمایی دوستش به روستای مادر بزرگ خود می‌رود تا از دادن پول برق در امان باشد.

دوست و همبازی قدیمی‌اش در روستا كه اكنون كدخدای روستا شده می‌خواهد روستا را به یك سرمایه‌دار مشهور واگذار كند تا او با خراب كردن جنگل‌ها و از بین بردن درختان یك مجتمع تفریحی بسازد.

پایان