زندهیاد پرویز شاپور را میتوان پایهگذار كاریكلماتور دانست. در سال 1346 نیز احمد شاملو در نشریه خوشه نام كاریكلماتور را بر این جملات طنز گذاشت.
اگر بخواهیم از میان چهرههای مطرح این نوع از گونههای طنز مكتوب نامی به میان آوریم بیتردید سهراب گل هاشم یكی از سرآمدان این حوزه است.
زندگینامه سهراب گل هاشم
گل هاشم متولد اردیبهشت 1336 در مشهد است. او تحصیلات ابتدایی را در مشهد و پس از آن تحصیلات متوسطه را در تهران گذراند، سپس برای تحصیل در رشته ادبیات فرانسه به پاریس سفر كرد. در پاریس با آثار ژیلبرت سیبرون طنزنویس مشهور فرانسه كه اغلب، جملات كوتاه طنز مینوشت آشنا شد و همین اتفاق كافی بود تا به كاریكلماتورنویسی روی آورد.
بعد از برگشت به مشهد نوشتههای او برای اولین بار در تابستان 1355 در روزنامه خراسان به چاپ رسید و سپس دیگر روزنامهها از جمله آفتاب شرق، قدس، شهرآرا، صبح امروز، بچه مشد، اعتماد ملی، ستون آزاد، خیزران و … به چاپ كاریكلماتورهای او روی آوردند.
از سهراب گل هاشم تا امروز كتابهای «گاهگاهی، زندگی شوخی نیست»، «چند قدم به حرف حساب» و «قلم كم حرف» به سه زبان عربی، فارسی و انگلیسی در قالب كاریكلماتور منتشرشده است. برای بررسی وضعیت كاریكلماتور نویسی در روزگار ما با سهراب گل هاشم گفتوگو كردهایم.
قلم كم حرف
كاریكلماتور، هوشمند و زمانه شناس
گل هاشم در تشریح وضعیت كاریكلماتور در دو دهه گذشته میگوید: در بیست سال گذشته، بیش از صد عنوان كتاب كاریكلماتور منتشرشده است. از زمان پیدایش اینترنت، تعداد زیادی از مردم در سراسیمگی سرعت وكم حوصلگی محصورشدهاند؛ در این میان به دلیل كمبود زمان برای مطالعه، كاریكلماتور بسیار مورد توجه قرارگرفته است.
در بسیاری از مقاطع تحصیلی دانشگاهی در رشته زبان و ادبیات فارسی، شمار قابل ملاحظهای پایاننامه با موضوع كاریكلماتور، نوشته شده است. وی در پاسخ به این سؤال كه ویژگیهای یك كاریكلماتور خوب چیست؟ میگوید: كاریكلماتور، الگوی باریكبینی، سنجیده گویی و ایجاز است. سخنی است كه در عین كوتاهی تأثیرات عمیقی بر ذهن و نگاه مخاطب میگذارد. این گونه ادبی، بسیار هوشمند و زمانه شناس است و با سرعت زندگی بشر در عصر حاضر، تناسبی بارز و خیره كننده دارد پس میتواند در زمانی اندك، درونمایههای ژرف و تأملبرانگیز را به مخاطبانش منتقل كند.
زیبانویسی، چینش و تركیب مناسب واژگان و كوتاه نویسی و استفاده صحیح از صنایع ادبی مانند ایهام از خصوصیات بارز یك كاریكلماتور خوب است. به عنوان مثال چند نمونه میآورم «زنبورعسل، نیش تلخی دارد»، «ریاضی را دوست دارم اما با جبر، مخالفم»، «آدمهای خسیس، عاشق حرف مفت هستند»، «آدمهای فقیر، نه مشت دارند و نه پشت».
نویسنده كتاب «قلم كم حرف» در پاسخ به این سؤال كه آیا در كشورهای دیگر قالبی، شبیه كاریكلماتور داریم، خاطرنشان میكند: مینیمال نویسی و هایكو از جمله انواع نوشتههای ادبی است كه با پیشرفتهای ادبی جهان امروز تناسب و توافق زیادی دارد، بیراه نیست اگر این روزها را قرن ایجاز و اعجاز بنامیم. حتی بسیاری از سیاستمداران بزرگ دنیا مانند چرچیل، گاندی، آبراهام لینكلن و… در سخنرانیهایشان از جملات كوتاه طنز ادبی استفاده میكنند كه این جملات را میتوان كاریكلماتورهای زیبایی دانست.
كاریكلماتور
خودسانسوری، آسیب جدی كاریكلماتور
این نویسنده برجسته ادبی كشور در پاسخ به این سؤال كه بزرگترین آسیبی كه امروز بر پیكره كاریكلماتور وارد آمده است، چیست؟ بیان میكند: برخی افراد با این كه تخصصی در كاریكلماتورنویسی ندارند دست به نوشتن میزنند، كارهای ضعیفی تولید و بلافاصله در فضای مجازی منتشر میكنند كه متأسفانه در ذهن مخاطبان تأثیر بدی میگذارد.
دیگر آسیب، استفاده سایتهای تجاری از یك جمله شبیه كاریكلماتور و تبلیغ كارهایشان است؛ اما مهم ترین معضل این گونه ادبی خودسانسوری است. نویسنده كاریكلماتور باید به این نكته توجه داشته باشد كه میتوان با هوشمندی از آرایههای ادبی مختلف و ظرفیتهای زبان به صورتی مفید بهره جست و بسیاری از سخنان مگو را گفت.
وی با اشاره به آشنایی برخی كشورها با كاریكلماتور فارسی تصریح میكند: كاریكلماتورهای فارسی مانند بسیاری از ضربالمثلهای ما برای خارجی زبانها معنا و مفهومی ندارد. بنده در كتاب سومم به نام قلم كمحرف، سعی كردهام نگاهی به مخاطب جهانی این گونه ادبی داشته باشم.
با تلاش دوساله دكتر اندیشه قدیریان این كتاب به انگلیسی و عربی ترجمه شد، سپس در كلاسهای دانشجویان خارجی زبان، خوانش و مطالعه شد كه با وجد و استقبال دانشجویان غیر فارسی زبان هم رو به رو شد. كاریكلماتور ما امروز در اروپای غربی با نام جملات كوتاه طنز شناخته میشود.
كاریكلماتور، بارزترین گونه زبان
گل هاشم میافزاید: كاریكلماتور، هنری روانشناختی، اجتماعی و سیاسی است كه در عین كوتاهی تأثیرات عمیقی بر ذهن و نگاه مخاطب میگذارد. به باور من كاریكلماتور، بارزترین گونه زبان است كه سعی در به جنبش درآوردن فكر مخاطبان دارد. به اعتقاد من هر نوع تلاش فكری و خلاقیت زبانی برای تولید نمونههایی تازه از این نوع ادبی ستودنی است.
با نگاه دقیق به عنصر زنده و بالنده زبان، همچنین توجه خاص به مباحث گوناگون فلسفی، روانشناختی، اقتصادی و سیاسی میتوان جملاتی نوشت كه مردمی بودن و مردمی اندیشیدن را نشان دهد و این مقدمهای برای انعكاس دغدغههای مردم است.
پرویز شاپور
پرویز شاپور
تفاوت كاریكلماتور گل هاشم با پرویز شاپور
سهراب گل هاشم درباره تفاوتهای كاریكلماتورنویسی خود با پرویز شاپور به عنوان بنیان گذار این شاخه ادبی میگوید: پرویز شاپور در نوشتن، تحت تأثیر ژیلبرت سیبرون بود، این نویسنده فرانسوی با آثارش ابتدا مخاطب را به تبسم وسپس به تعجب وادار میكند.
كاریكلماتور پرویز شاپور هم از همین جنس است ولی بنده در كاریكلماتورهایم سعی می كنم مخاطب را با تبسم، وادار به تفكر كنم. بنده معتقدم كاریكلماتور باید مخاطب را به تفكر وادارد و او را در لایههای زیرین كاریكلماتور به نتایجی برساند، به طوری كه مخاطب پس از كشف این معنای پنهان دچار لذتی دوست داشتنی شود.