داستان طنز «واو» را با حضور «موش­‌موشی» و «مَش­‌موشی» بخوانید

«واو» داستانی است طنز به قلم امیرحسین زنجانبر؛ با درونمایه مسخ­‌شدگی و بحران هویت.

1401/01/14
|
11:32
|

طنز در داستان واو، چندلایه است. در داستان­‌های چندلایه مثل «ماهی­‌سیاه كوچولو» از صمد بهرنگی، گروه‌های سنی مختلف می‌­توانند متناسب با سطح شناختی خود به لایه­‌های متفاوتی از معنا دست یابند.

نیكولایوا، نظریه‌­پرداز ادبیات كودك و نوجوان، از این‌گونه كتاب­‌ها به‌­عنوان كتاب­‌هایی با مخاطبانی چندگانه یاد می­‌كند. خوانندگان گروه سنی «ج» می­‌توانند با كمك والدین و مربیان خود به سطح نخست داستان واو دست یابند؛ ولی شاید خوانش بعضی جاهای داستان، بدون یاری بزرگترها، برای این گروه سنی، كمی گیج­‌كننده باشد.

این داستان برای گروه سنی «د» (متوسطه اول) خوش‌خوان و نوآورانه است. طنز اجتماعی در لایه دوم داستان بسیار نوجوان­‌پسند و برای گروه سنی «ه» (متوسطه دوم) جذاب است. لایه سوم داستان حاوی طنزی فلسفی و تأمل‌­برانگیز برای بزرگسالان است.

«موش­‌موشی» و «مَش­‌موشی»
در سطح نخست، داستان با كشمكش بین دو شخصیت به نام «موش­‌موشی» و «مَش­‌موشی» آغاز می­‌شود. وقتی كه «موش‌­موشی» می­‌خواهد از انبار دكان مش‌­باقر چند دانه گندم برای زن و بچه‌­اش ببرد، یكهو مش‌­باقر سر می­‌رسد؛ دم­پایی‌­اش را در می­‌آورد و سعی می­‌كند به موش­‌موشی بزند؛ اما موش‌­موشی هی جاخالی می­‌دهد تا اینكه یكی از ضربات دم­پایی به وسط كمر موش­‌موشی می­‌خورد.

همین كه دم­پایی به كمرش می­‌خورد، یكهو واو موش­‌موشی از لای لنگش درمی‌­رود و می­‌خورد به وسط پای مش‌­باقر. به همین سادگی مش‌­باقر تبدیل می­شود به «موش‌­باقر» و از طرف دیگر موش­‌موشی با ازدست­‌دادن واوش تبدیل می­‌شود به مش‌­موشی. حالا جهت تعقیب و گریز عوض می­‌شود. موش‌­موشی برمی­‌گردد، دم­پایی را برمی‌دارد، دنبال موش‌­باقر می­‌كند….

یكی از نوآوری­‌های داستان واو در این است كه شخصیت‌­های داستان، در عین اینكه حیوان یا انسان هستند؛ همزمان كلمه هم هستند. یعنی «قوش» در عین اینكه نقش یك پرنده شكاری را بازی می­كند؛ می­تواند نقطه‌های حرف «شین» و «قاف» خود را با دیگران مبادله كند.

سوژه‌­واژه
به تعبیر خود نویسنده، این شخصیت­‌ها «سوژه‌­واژه» هستند. از همین رو، سیالیت شخصیت‌­‍‌ها -كه بین واژه‌بودن و شخصیتی مُحاكاتی بودن در نوسان­‌اند- باعث می­‌شود كه كمی خوانش برای گروه سنی «ج» سخت شود؛ اما یاری­گری مربیان و بزرگترها می­‌توانند دریافت و درك این سیالیت شخصیت‌­ها را برای ایشان تسهیل كند.

تصویرگری­ ایرج اسماعیل‌پور قوچانی در این كتاب به‌ ­شیوه‌­ای بسیار متفاوت با تصویرگری­‌های مرسوم و متناسب با ژانر پسامدرنِ متن، انجام شده است. تصویرها با الهام از تایپوگرافی، تلفیقی از واژه و تصویرند. مثلا با كلمه «گاو»، كله گاو تصویر شده است.

به ­لحاظ روایت‌­شناختی، داستان واو نسبت به داستان­‌های پسامدرن موجود، سبك بسیار متفاوتی را برای نمایشِ برساختگیِ متنیتِ داستان به كار گرفته است و مهر تأییدی بر این نظریه پساساختگرایی زده است كه «زبان صرفا ابزاری برای انتقال پیرنگ و انتقال موضوع نیست؛ بلكه زبان می‌­تواند خودش موضوع و بخش جدایی‌ناپذیر پیرنگ داستان باشد».

به­‌لحاظ معناشناختی، در لایه‌­های زیرین داستان، پیام‌­هایی در داستان قرار گرفته است كه یكی از این پیام‌­ها با اشاره صریح به آیه­‌ای در سوره طه، به خروج انسان از بهشت اشاره می­‌كند. خروج انسان از بهشت به خاطر خوردن گندم، با خروج مش‌­باقر از انسانیت و دربه­‌درشدن او برای بازگشت به هویت ازدست‌رفته‌­اش، به‌صورت بینامتنیت از طریق همین آیه، در ابتدا و انتهای داستان بیان شده است.

فلسفه برای كودكان
این كتاب می­‌تواند در چارچوب حلقه كندوكاو «فلسفه برای كودكان» در ایجاد تفكر واگرا و دیگرگونه نگاه‌كردن به اشیا و به زبان مؤثر باشد. در واقع، كاركرد فَبَكی این كتاب در این است كه داستانی با بازی­‌های غیرمتعارفِ واژگانی برمی­‌سازد و از این طریق ذهن كودك را آماده می­‌كند تا نه‌تنها به حروف به­‌عنوان نشانه­‌هایی نمادین (نشانه­‌هایی زبانی) نگاه كند؛ بلكه به آنها به ­عنوان نشانه‌­هایی شمایلی بنگرد و با تخیل خود از شمایل حروف و كلمات داستان­‌پردازی كند.

این اثر را انتشارات «قو» در 64 صفحه، به‌­صورت مصور، به‌­شمارگان 1000 نسخه و در قطعی رقعی روانه بازار نشر كرده است. ویراستارش فاطمه بستانی و طراح جلد و گرافیك آن ساعد مشكی است.

از این نویسنده دو اثر دیگر نیز قبلا منتشر شده است: یكی، «مستراب فرنگی»؛ مجموعه‌داستانی كه شامل داستانك‌ها و داستان­‌های كوتاهی با رویكرد طنز اجتماعی است؛ و دیگری، «ساك چشمم را كه می‌­بندم، مسافر می­‌شوم»؛ مجموعه‌شعری كه در فضای مجازی هم بازنشر شده است.

دسترسی سریع