«بوفه مدرسه»
شاعر: صبح صبا*
توی مدرسه هركی چیزی واسه زنگ تفریح میاره
یكی لقمه نون و گوشت، اون یكی تو كیفش خیاره
بوی تخم مرغی كه تو تمام كلاسها میپیچه
از اون دانش آموزیه كه تو دستش ساندویچه
تو بوفه نرفتی كه قدر پنیر و خیار و بفهمی
دلت پیچ نخورده كه معنی تحت فشار و بفهمی
تو هیچ وقت تو بوفه غذایی نخوردی بدونی چی میگم
میخندی از اون فلافلهای نفاخ و سنگی میگم
تو از دست ندادی بفهمی چیه ترس از دست دادن
واسه یك كوكو چهل نفر میریزن رو سر من
سرت گیج نرفته كه ضعف سر امتحان و بفهمی
تو گشنه نموندی كه قدر ناهار مامان و بفهمی
صبح صبا، شنبه تا چهارشنبه ساعت 6:30
1403/08/22
|
10:51