3 خرداد، سالروز فتح خرمشهر مبارك باد

روز دوشنبه سوم خرداد ماه 61 كسی نبود كه لبخند شادی و سرور بر لب نداشته باشد.
كسی نبود كه شورو شوق تمام وجودش را فرانگرفته باشد.
كسی نبود كه اشك اشتیاق از دیدگان جاری نسازد و كسی نبود كه‏خداوند قادر متعال را شكر نگوید؛ چرا كه در چنین روزی فت

1395/03/03
|
10:21
|

سوّمین مرحله عملیات پیروز بیت‏المقدس به قصد آزادسازی خرمشهر آغاز گشت.
این عملیات كه با رمز »یامحمد بن عبداللَّه« شروع شد در مراحل اولیه، با تصرف پایگاه مرزی كوشك همراه بود، همچنین ضربات‏سخت و هولناكی بر تیپهای 9 و 238 گارد مرزی دشمن وارد آمد و تعداد كثیری از مزدوران بعثی به اسارت‏لشكریان جبهه توحید در آمدند كه در میان آنها افسران عالیرتبه رژیم بعثی نیز به چشم می‏خوردند.
به‏دنبال این پیروزی‏های بزرگ بود كه خاكریزهای دشمن یكی پس از دیگری به تصرف قوای اسلام درآمد وفرماندهان مزدور عراقی در اوج وحشت و هراس، پی در پی فرمان عقب نشینی صادر كردند.
در ساعت شش و پانزده دقیقه بامداد روز یكشنبه، دوم خرداد ماه سال 61، سپاهیان اسلام خرمشهر را به‏محاصره خویش درآوردند و دشمن زبون را كه راهی جز فرار نداشت با بلندگو دعوت به تسلیم كردند. تإے؛ّّساعت نُه بامداد بیش از پنج هزار نفر از قوای كفر به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.
روز دوشنبه قوای كفر به قصد بازپس گیری مناطق آزاد شده اقدام به پاتك نمود كه با هوشیاری دلاوران‏اسلام این پاتك دفع گردید و تعداد زیادی از قوای صدام كافر كشته و زخمی و بیش از سه هزار نفر دیگر به‏اسارت در آمدند.
الطاف خداوند قادر، پی در پی رزمندگان خداجوی اسلام را فرا می‏گیرد و این امدادهای الهی لحظه به لحظه برپیشروی‏ها می‏افزاید تا اینكه سرانجام پس ازمدتها انتظار، در اوج بهت و ناباوری و سرگیجه دشمنان‏خونخوار اسلام و در كمال امیدواری مؤمنان به رحمت پروردگار رحیم، خرمشهر آزاد می‏شود.
یكی ازكسانی كه از نزدیك شاهد مراحل مختلف فتح و پیروزی لشكریان حق بوده، در قسمتی از خاطراتش‏لحظات پیشروی و فتح و ظفر را این‏گونه توصیف می‏كند:
»تدارك آزادی خرمشهر از عملیات بیت‏المقدس پی‏ریزی شده بود، این عملیات ترس و وحشت عجیبی بر دل‏عراقی‏ها افكنده بود.
با وجودی كه دشمن برای نگهداری خرمشهر مرتب دست به ضد حمله می‏زد، ولی این‏ضد حمله‏ها در اراده پولادین رزمندگان اسلام هیچگونه خللی بوجود نیاورده و دشمن زبون در هر ضد حمله‏با تعداد زیادی كشته و مجروح و از دست دادن مقادیری مهمات و سلاح به عقب می‏نشست.
واحد آر - پی - جی 7 سپاهیان اسلام امان دشمن را بریده بود.
در آن روزها همه چیز حكایت از پیروزی بزرگ‏می‏كرد.
طوفان شوق سراپای وجود همه رزمندگان را فرا گرفته بود.
هیچ نیرویی قادر نبود در مقابل این‏نیروی الهی ایستادگی كند.
روزها به‏سرعت می‏گذشتند و فاصله رزمندگان اسلام لحظه به لحظه به خرمشهر كمتر می‏شد.
مزدوران بعثی‏می‏خواستند به هر نحو شده خرمشهر را از دست ندهند، چون كه می‏دانستند خرمشهر تعیین كننده‏سرنوشت جنگ است، به همین دلیل در اطراف شهر خاكریزهایی به ارتفاع چند متر احداث كرده بودند وصدام بهترین نفرات خود را به خرمشهر فرستاده بود.
عراق فكر می‏كرد با مقاومت، كاری از دستش ساخته است.
فرماندهان عراقی مرتب سربازان را تهدیدمی‏كردند كه در شهر بمانند، ولی ساعت به ساعت فشار رزمندگان اسلام بر روی مزدوران بیشتر می‏شد.
لشكریان اسلام قبل از ورود به خرمشهر، شهرك ولی‏عصر را كه پس از ورود قوای كفر به مرز شلمچه محل‏استراحت آنان شده بود از لوث وجود صدامیان كثیف پاكسازی كردند و این شهرك عرب‏نشین را از دست‏دشمن خارج ساختند.
نزدیكی‏های ظهر، نیروهای اسلام دسته دسته از شمال شهر وارد خرمشهر شدند و از فلكه راه آهن پا به داخل‏شهر گذاشتند.
جنگ خیابانی و تن به تن آغاز گشت.
عده‏ای از مزدوران هنوز در محوطه بندر و گمرك دفاع می‏كردند، اما درعرض كمتر از چند ساعت فلكه راه آهن و محوطه‏های اطراف كلاً آزاد شد.
همان فلكه‏ای كه روزهای اول مهرماه59 جوانان خرمشهری در آنجا با كوكتل مولوتف جلوی تانكهای عراق ایستاده بودند، ولی این دفعه وضع‏فرق می‏كرد، این دفعه لشكر پیروز و ظفرمند، دلاوران اسلام بودند.
این دفعه لشكریان اسلام با رشادت خوددرسی به صدامیان دادند كه هیچوقت خیال تجاوز به میهن اسلامی ایران به سرشان نزند.
یكی از هلیكوپترهای عراقی كه آمده بود از محوطه بندر، فرماندهان عراقی را فراری دهد، در اثر شلیك‏گلوله‏های سلحشوران ایرانی در محوطه بندر سقوط كرد و عده‏ای از مزدوران از ترس، خود را به آب انداخته‏بودند تا از طریق شط به آن سوی مرز فرار كنند.
در بعد از ظهر دوشنبه 3 خرداد ماه، دلاوران اسلام از مسجد جامع خرمشهر صدای اللَّه اكبر را به گوش‏رسانیدند.
از فراز مناره مسجد صدای اذان به آن سوی شهر می‏رفت و شهری كه 19 ماه در اسارت بود اكنون‏سرود آزادی می‏خواند و فرزندانش را پس از مدتها دوری در دل خود جای می‏داد و اشك شوق می‏ریخت. دشمنان اسلام و انقلاب با تكیه به محاسبات غلط مادی و غفلت و فراموشی از ماورای ماده، شهر خرمشهر رافتح ناشدنی می‏دانستند و مغزهای كثیفشان جز ذلت و شكست را برای قوای اسلام تخمین نمی‏زد، لیكن باردیگر دست پرمهر و توانای حضرت حق بر سر این ملّت خداجو قرار گرفت، و همه مخالفان و دشمنان اسلام درسراسر جهان را از بهت و سرگیجه انگشت به دهان ساخت.
امام خمینی1 درباره توجه خاص حضرت حق در فتح خرمشهر و ارتباط این مسأله با جهان ماوراء الطبیعه‏چنین فرمودند:
»فتح خرمشهر، یك مسأله عادی نبود، اینكه پانزده الی بیست هزار نفر به صف برای اسارت بیایند و تسلیم‏شوند، مسأله عادی نیست، بلكه مافوق طبیعت است«.
فتح خرمشهر آنچنان عظیم و سترگ بود كه دستگاههای تبلیغاتی و خبرپراكنی استكبار جهانی را كه همیشه‏پیروزیهای قوای اسلام را ناچیز و وارونه جلوه می‏دادند، مجبور ساخت تا به این فتح و ظفر بزرگ اعتراف‏نمایند و به نوحه‏سرایی برای رژیم عفلقی عراق بپردازند.
مطبوعات آمریكا اعتراف كردند كه:
»پس از برتری ایران، سران نظامی عراق كه از قدرت تهاجمی نیروهای ایرانی حیرت زده شده بودند، پس ازهر حمله ایران بشدت شكست خورده و عقب‏نشینی كردند«.
و نیز اعتراف كردند كه:
»آمریكا شكست عراق توسط ایران را خطری بزرگ تلقی می‏كند.
مقامات دولت ریگان گفتند: انهدام نیروهای‏عراقی توسط ایران، برای منافع غرب موقعیتی خطرناك بوجود می‏آورد«.
فایننشال تایمز نوشت:
»سقوط خرمشهر و اسارت هزاران سرباز عراقی را فقط می‏توان یك شكست فاجعه‏آمیز دانست، و تحقیرناشی از آن را ارتش بعث عراق نمی‏تواند فراموش كند.
ارتش عراق توانست خرمشهر را پس از یك ماه جنگ شدید و تحمل تلفات سنگین به تصرف خود درآورد، درحالی كه ایرانیان پس از یك حمله كه كمتر از دو روز بطول انجامید آن را بازپس گرفتند و این عمل علاوه بریك ضربه استراتژیك، از نظر روانی ضربه عظیمی به ارتش عراق وارد كرد.
«
اهمیت فتح خرمشهر
فتح خرمشهر از دو جهت حائز اهمیتی خاص بود:
جهت اول اینكه:
با این پیروزی بزرگ، جنگ وارد مرحله نوینی شد و قوای اسلام با تهاجمات كوبنده خودمرحله به مرحله پیروزیهای تازه‏ای را به ملت مسلمان ایران و همه ملتهای مسلمانی كه عاشق و شیفته‏انقلاب اسلامی هستند و چشم امید به این نهضت الهی دوخته‏اند، هدیه كرد.
باز شدن بابی جدید بر روی سلحشوران ایران و حملات برق‏آسا و دلاورانه آنها بود كه دشمن زبون رادیوانه‏وار به استفاده از سلاح‏های شیمیایی مجبور نمود.
دشمن می‏دانست كه این مرحله از جنگ با مراحل‏پیشین، تفاوتی فاحش دارد و یورشهای سهمگین و بی‏باكانه لشكریان اسلام را هیچ چیز پاسخگو نیست.
این‏درماندگی و بیچارگی باعث شد تا دشمن به سلاحهای شیمیایی پناه ببرد، و چیزی نگذشت كه این سلاح نیزكهنه شد و راهی برای رهایی خصم از دام مرگ و ذلت نگشود.
جهت دوم اینكه:
این فتح عظیم باعث گشت آمریكای جهانخوار و سایر قدرتهای استعماری حساب كار خود رابكنند و از موضع تهاجم و حمله، به موضع دفاع بیفتند.
پیش از این چنین می‏پنداشتند كه نه تنها عراق به‏عنوان ژاندارم منطقه سرگرم نوكری و خدمتگزاری آنها خواهد بود، بلكه با پیروزی این رژیم دست نشانده‏بر ایران، ژاندارم اصلی منطقه كه در اثر انقلاب اسلامی از دست رفته بود، دیگر بار احیا و ابقا خواهد شد.
لیكن پس از فتح خرمشهر، نه تنها اندیشه تصرف ایران از سر آنان پرید، كه هول و وحشت سقوط رژیم‏دست نشانده صدام هم سراپای وجود ناپاكشان را فراگرفت و آنان را وادار كرد كه خود را به جهد و تلاش وتكاپو بیندازند تا شاید صدام را از سقوط نجات دهند.
روزنامه فرانسوی لیبراسیون در این باره نوشت:
»پس از بازپس گیری خرمشهر توسط ایرانیان، بلافاصله آمریكا و اروپا و برخی از كشورهای منطقه خلیج‏فارس، ابتكارات متعددی را برای پایان دادن به این جنگ به كار گرفتند تا به این ترتیب از سقوط صدام‏جلوگیری كنند«.
حضرت‏امام‏خمینی(ره) درفرازی ازپیامشان درخصوص آزادی‏خرمشهرچنین‏فرمودند:
». اینجانب با یقین به آنكه:
»ما النصر اِلاّ من عنداللَّه« از فرزندان اسلام و قوای مسلح، كه دست قدرت حق ازآستین آنان بیرون آمده، و كشور امام زمان -عج- را از چنگ گرگان آدم خوار، كه آلتهایی در دست ابرقدرتان،خصوصاً آمریكای جهانخوارند، بیرون آورد و ندای اللَّه اكبر را برفراز آن شهر خرم كه با دست پلیدجنایتكاران غرب به خون كشیده شد و خونین شهر نام گرفت، تشكر می‏كنم؛ و آنان فوق تشكر من و امثال من‏هستند.
آنان به یقین مورد تقدیر ناجی بشریت و برپا كننده عدل الهی در سراسر گیتی می‏باشند.
مبارك‏بادوهزاران مبارك‏باد برشما عزیزان و نور چشمان اسلام این فتح و نصر عظیم.«

دسترسی سریع