به روز رسانی شیوه های تبلیغات انتخاباتی
نویسنده: بنیامین كلاچاهی ثابت
یكی از رسوم كُهَنِ ما ایرانیان «آسفالت بِدَر» است كه قدمتی دو هزار ساله دارد!
این آیین سنتی كه همان ترمیم آسفالت جاده است هر چهار سال یكبار در اكثر شهرهای ایران برگزار شده و نویدبخشِ فرا رسیدن موسمِ انتخابات است.
چاپ خودجوش بنرهای تقدیر از سوی مردمِ كاملاً عادی برای آسفالتكنندگان! هم به عنوان یكی دیگر از رسوم این مراسم آیینی شناخته میشود كه شاید وزارت محترم كشور بتواند (به منظور كاهش بروكراسی اداری) اجرای آن را در حكم پیشثبتنامِ دور بعد هم در نظر بگیرد.
بهروزرسانی شیوه های تبلیغات انتخاباتی
علیایحال اینجانب با عنایت به افزایش قیمت لاستیك و كمك فنرِ خودرو (كه از معدود اجناسِ دچار معضل گرانی بودهاند)، قدردانی از ترمیم آسفالتهای جاده را بر خود واجب دیده و به پاسِ جبرانِ این خدمت، بستهای پیشنهادی برای بهروزرسانی شیوه های تبلیغات انتخاباتی (متناسب با اقتضائات روز) آماده كردهام كه آن را به نامزدهای محترم نمایندگی تقدیم میكنم:
1- استفاده از ترانههای روز در طراحی شعارهای ستادی:
پیشنهاد میشود تجربه موفق ستادهای موزیكال در طی ادوار گذشته (كه برای كُرسیهای بالاتر هم جواب داده) ادامه یابد و این ترانهها برای هر نامزد شخصیسازی شده تا با اجرای یك گروه موزیك، ستاد وی را شلوغ كنند.
به عنوان مثال برای نامزدهای بِرَندپوش «نگاه استیل گَنگُ، نگاه مچ بند و رنگُ، نگاه اُبُهَتِ رأی رو، خش میندازه برگ رو.» یا برای نامزدهای شاسیبلند سوار «میگه من و رئیسدفترم جا نمیشیم توی بنزو، میگم بكش بیرون رنجرو، رنجرو، رنجرو.» و یا برای نامزدهایی با شعار شفافیت، ترانه «هم نامزدی هم شفافی، با رأی اولیها هم شفافی، رأی بیاری هم شفافی، توی ماشین شیشه دودی هم شفافی؛ سلامتی صاحب ستاد، دست، جیغ، رأی، بغل.» از جمله پیشنهادات است.
2- تهیه كلیپهای لایكخور برای فضای مجازی:
كلیپها میتوانند در گونههای انگیزشی، بانمك، دیسِ نامزد رقیب و یا قهری (موقعیت شكست) جا بگیرند و باید با پخش موزیك متناسب روی تصویرِ آهسته خاتمه یابند:
پیشنهاد كلیپ انگیزشی: نامزد در حالیكه روی چهارپایه مشغول تعویض لامپ است، میگوید: «خبرنگار از ادیسون پرسید چطور بعد از 999 شكست باز به كار اختراع لامپ ادامه دادی؟ ادیسون جواب داد من هیچوقت شكست نخوردم.
فقط اول باید همه روشهایی رو كه لامپ ساخته نمیشد، یاد میگرفتم!» اینجا نامزدِ كهنهكار دست از كار میكشد و با لبخند رو به دوربین میگوید: «حالا دیگه منم همه رو یاد گرفتم. یه بار دیگه هم به خودم رأی بدید.» و آهنگِ «سوسماست» پخش میشود.
پیشنهاد كلیپ بانمك: نامزد در یكی از نرمافزارهای ارتباطی داخلی از كسی میپرسد: «كجایی عزیزم؟» مخاطبِ نامزد عكسی برای او ارسال میكند كه به دلیل كندی اینترنت، باز نمیشود. نامزد از فكر اینكه چه عكسی برای او فرستاده شده استرسِ شیرینی میگیرد.
كه ارسال كننده عكس، زیر آن مینویسد: «عكس برگه رأیم رو فرستادم عشقم. اومدم بهت تك رأی دادم.» نامزد سه تا ایموجی با چشم قلبی میگذارد و رأی دهنده سه تا ایموجی از میمونهایی كه جلو گوش، چشم و دهان خود را گرفتهاند.
نامزد با خنده میگوید: «واقعاً شیرینترین دوران، دوران نامزدیه! دلبرررر» و بلافاصله روی نمای بسته خنده او، آهنگ «یكیشون خیلی خوبه، یكیشون خیلی خوبه، همگی بگید ماشالله.» با نوشته «نامزدِ نسلِ جوان» پخش میشود.
پیشنهاد كلیپ دیسِ نامزد رقیب: نامزد در حالیكه دست فردی روشندل را گرفته و از خیابان رد میكند، میگوید: «هر دویِ ما برای خدمت نامزد شدیم؛ من برای خدمت به مردم و اون برای داشتن خدمتكار! بِفِرِست براش» و آن آهنگ رپی كه با صدای كُلفت چیزی در مایههای «بیركناردا بیركوشده والّار» میخواند، پخش خواهد شد.
پیشنهاد كلیپ قهری: نامزد در تاریكی با عینك دودی روی پشتبام ایستاده و از آن بالا ریتمیك میخواند: «هر كی به من رأی ندادُ دوست ندارم، اونكه من رو حرص دادُ دوست ندارم، اونكه آمارمُ داد صلاحیتم رد شه؛ اونكه دهن لقه رو دوست ندارم،… .»
3- بازآفرینی نمادهای انتخاباتی:
از آنجایی كه نمادهای قبلاً به كارگرفته شده چون كلید، اسكناس هزارتومانی و … بیات شدهاند، پیشنهاد میشود برای رساندن همان مفاهیم از نمادهای جدید مانند فیلترشكنِ رایگانِ بدونِ قطعی، رمزارز و از این دست نمادهای به روز استفاده شود.
4- حذف شعار «نامزدی از جنس مردم» و شعارهای مشابه آن:
با توجه به تفاوت ایجاد شده در سبك زندگی مردم از خورد و خوراك تا نوع خدمات دریافتی در آموزش و درمان و …. ، چنین شعاری این سوال را به وجود خواهد آورد كه جنسِ كدام مردم؟
حتماً جنس ریه مردمی كه ضمن تنفس جمعی از عناصر جدول مندلیف نگران ریخته شدن اثاثشان به كنار جدول هستند از جنس ریه ویلانشین-های بالاشهر كه برای عوض كردن آب و هوا از راه هوا به آن طرف آب میروند، متفاوت شده و لذا بهتر است تا اطلاع ثانوی از این شعار و شعارهای مشابه دارای ایهام كمتر استفاده شود.
5- بهرهگیری از ظرفیتهای هوش مصنوعی:
نامزد میتواند برنامهها و سخنرانیهای خود را با صدای خوانندههای محبوب انتشار دهد. خودِ من اگر نامزد می-بودم كه حتی تدوین اصلِ برنامههایم و نوشتن متن سخنرانیهایم را هم به هوش مصنوعی واگذار میكردم تا بلكه فرجی شود.
6- برخورد با منتقدین به نوع فعالیتهای تبلیغاتی و رزومه نامزد:
از آنجایی كه منتقدین نمیدانند چه بلایی بر سر نامزد مورد انتقاد آمده، در صورت هرگونه انتقادی پیشنهاد میشود كه از منتقد مذكور سوال شود كه آیا مشكلی دارد؟ و سپس به او یادآوری شود كه ما داریم اینجا (توی ستاد) زحمت میكشیم و لذا فحش ندهد.
و اما مفیدترین توصیه اینجانب به آن دسته از نامزدهای خوشتبلیغِ عزیز كه خدای ناكرده تصمیم دارند تمام انرژی خود را صرف تبلیغات پرزرق و برق و پیروزی به هر قیمتی كنند، اهتمام به پاسداشت زبان فارسی و پرهیز از به كارگیری واژه كاندید برای توصیف خود میباشد؛ چرا كه یكی از معانی این كلمه «احمق» است كه در صورت استفاده از برخی روشهای تبلیغاتی عجیب باعث سوءبرداشت خواهد شد.
در پایان برای تأكید بر اینكه هزاران ساعت تبلیغ و سخنرانی به اندازه یك متر از همان آیین ترمیم آسفالت جاده مفید فایده نیست، این بسته پیشنهادی را با دو بیت از مرحوم سعدی به اتمام میرسانم: «حذر از پِیرَویِ نَفس كه در راه خدای، مردافكنتر از این غول بیابانی نیست/ سعدیا گرچه سخندان و مصالحگویی، به عمل كار برآید، به سخندانی نیست!»
منبع سایت دفتر طنزحوزه هنری