مهرداد صدقی از رمان طنز می‌گوید

گفتگو با نویسنده آب‌نبات‌ها؛ مهرداد صدقی از رمان طنز می‌گوید

1401/01/22
|
14:24
|

«مهرداد صدقی» از نویسنده‌های مطرح در عرصه رمان طنز و آثارش جزو اولین گزینه‌هایی است كه پیشنهاد می‌شود. به ویژه سری رمان‌های «آب‌نبات‌ها…» كه هركدام به تنهایی جذابیت خودشان را دارند و داستان‌هایی گرچه مستقل اما بهم‌پیوسته هستند. اولین جلد آبنبات‌ها در دهه 60 روایت می‌شود و دوران جنگ و فضاهایی كه برای هم‌نسالان او بسیار آشناست و تلخ و شیرینش درهم… جلدهای بعدی در دهه‌های بعد می‌گذرد و پنجمین آب‌نبات در راه دهه 80 روایت می‌شود. گپی داشتیم با این نویسنده خوش قریحه و پركار درباره رمان طنز و اینكه چرا اقبال به نوشتن در این عرصه كم است، حتی وقتی دهه نودی‌ها به رمان‌ طنزی كه در شصت روایت می‌شود، اقبال نشان می‌دهند.

كمی از نوشتن رمان طنز برایمان بگویید. در ظاهر ممكن است نویسنده تازه‌كار گمان كند همین‌كه موقعیت‌های بانمك خلق كرد، موفق شده. اما به نظر رمان طنز، رمانی است كه افزون بر تمام داشته‌های رمان غیرطنز، یك افزودنی به نام «طنز» دارد كه این كار را سخت‌تر می‌كند.

نكاتی كه مطرح كردید، درست است. در رمان طنز باید تمام عناصر داستان را در خدمت داستان طنز به كار بگیریم و «پیرنگ»، «داستان»، «زاویه دید» و «روایت» و اجزای عناصر داستان در خدمت داستان طنز باشند. نمی‌توانیم اگر اثر طنزآمیز است از نظر داستانی روایت را با ساختاری ضعیف روایت كنیم و چشم‌پوشی كنیم از اشكالاتی كه در روایت و شخصیت‌پردازی و هر موردی كه در حیطه ادبیات داستانی قرار دارد. از طرف دیگر وقتی با داستان یا رمانی مواجه هستیم كه پسوند «طنز» دارد، باید علاوه بر اینكه چفت و بست داستانی دارد و پیرنگ قابل اعتناست، داستان را از ظرفیت‌ها و تكنیك‌های طنزپردازی بی‌بهره نگذاریم. توجه به هر دوی این مسائل باید باشد.

مهرداد صدقی: رمان طنز حتما نباید خنده‌‎‌آور باشد
خنده‌دار بودن از واجبات رمان طنز است؟

رمان طنز حتما نباید خنده‌‎‌آور باشد. تعاریفی كه برای طنز مد نظر است چندان با خنده همراه نیست. معمولا ما برای تعریف كار طنز استناد می‌كنیم به تعاریفی كه توسط بزرگانی چون «عمران صلاحی» و «ابوالفضل زرویی نصرآباد» ارائه شده‌اند؛ اثری باشد شیرین، عفیف، منصفانه، كنایی و در عین حال حرفی جدی را هم مطرح كند كه می‌تواند انتقادی جدی یا حتی تلخ باشد. اما به قول سعدی با شهد و شیرینی آمیخته باشد تا در مخاطب اثر خوبی به جا بگذارد تا باعث نشود حالت تقابل با مخاطب پیش بیاید.

چرا خواننده‌ها به رمان طنز اقبال كمتری نشان می‌دهند؟

در ایران به نوشتن رمان طنز اقبال زیادی نشان نمی‌دهند. گاهی اوقات نوشته‌های فانتزی و فضاهای غیرجدی به اسم رمان طنز ارائه می‌شوند، بیشتر هم در كتاب‌های ترجمه. البته اشكالی هم ندارد و مخاطب خودشان را هم دارند و تنها خواستم اینجا تفكیكی قائل شوم بین رمان طنز با تعاریف درست و رمان فانتزی كه به نام طنز ارائه می‌شود.

اقبال كم مخاطبان به رمان‌های طنز در ایران به مسائل متعددی مربوط می‌شود. نكته اول این است كه كه نویسنده باید هم به عناصر داستانی توجه كند و هم عناصر طنز و تركیب این دو كمی مشكل است. نكته دوم اینكه خیلی از مولفان ما كه اتفاقا خیلی با استعداد هستند و زبانی شیرین و نثر خوبی دارند، به داستان‌های كوتاه بیشتر اقبال نشان می‌دهند. همین‌طور شاعران طنزپرداز ما بیشتر روی كارهایی تمركز می‌كنند كه زود از طرف مخاطب بازخورد می‌گیرد. از سوی دیگر ما داستان نویس‌های جدی خوبی داریم كه به طنز بی‌توجه هستند. مُدی در فضای ادبیات داستانی وجود دارد كه انگار حیطه طنز، حیطه‌ای است كه مولف كارش دست كم گرفته می‌شود، كار طنزآمیز انگار سخیف و مبتذل است. این آفت باعث می‌شود خیلی از دوستانی كه می‌توانند رمان طنز خوبی خلق كنند واهمه داشته باشند از آمدن سمت رمان طنز.

آثار كدام یك از نویسندگان در این حوزه را می‌پسندید؟

همه بزرگانی كه در ایران آثار طنز نوشته‌اند را دوست دارم و نمی‌خواهم بگویم كدام را بیشتر دوست دارم اما از جهت توجه به استادان و پیشكسوتان باید یادی كنیم از آقایان «جمالزاده»، «ایرج پزشك‌زاد»، «هوشنگ مرادی‌كرمانی» و «سیدمهدی شجاعی» و نسل‌های جدیدتر. البته این نام‌ها تنها كسانی هستند كه الان به خاطر دارم و ممكن است كسانی از قلم افتاده باشند و این نیست كه تنها آثار اینها را می‌پسندم.

وجود این ژانر در ادبیات از چه اهمیتی برخوردار است و چه آورده‌ای را می‌تواند به دنبال داشته باشد كه به دنبال تحقق آن باشیم؟

طنز نیاز امروز جامعه بشری است و ما می‌بینیم اقبال به كارهای طنزآمیز خوب كه در سطح دنیا ارائه می‌شوند، چه ادبیات و چه سینما، بیشتر است. اثر طنز هر چقدر كه از كیفیت بهتری برخوردار باشد اقبال مخاطبان را به دنبال خواهد داشت. عوارض روحی و فشارهای اجتماعی و… نشان می‌دهد ما چقدر به كارهای خوبی در این زمینه نیاز داریم.

مهرداد صدقی: دهه نودی‌ها هم آب‌نبات‌ها را خوانده‌اند

در پایان اگر موافق باشید به رمان طنز «آبنبات‌ها» بپردازیم. این داستان‌ها در دهه 60 روایت شده‌اند، دهه‌ای كه شما و اغلب مخاطبان تجربه‌اش كرده‌اید. اما حالا ما مخاطبانی داریم از دهه 70 و 80. شما نگران این نبودید كه این قشر با كار شما ارتباط نگیرد و فضا را درك نكند؟

روایت «آبنبات‌ها» مربوط به دهه 60 است و بسیاری از مخاطبان آن دوران را لمس نكرده‌اند. جالب اینجاست با توجه به اینكه این داستان را برای رده سنی بزرگسال روایت كرده‌ام، بیشتر بازخوردها را از نوجوانان و جوانان دهه 70 و 80 گرفته‌ام. البته تعدادی مخاطب دهه نودی هم نسبت به این اثر اظهار نظر كرده‌اند. این موضوع برای خودم بسیار جالب بود. گمانم سبك زندگی و روابط بین آدم‌ها كه در گذشته رواج داشته و امروز هیچ اثری از آن نیست، برای این افراد كه آن دوران را ندیده‌اند جالب است، مشتاق هستند بیشتر بدانند و بخوانند. این قشر می‌خواهد بیشتر بداند درباره درباره رفت و آمد همسایه‌ها با یكدیگر، صمیمیت آدم‌ها، اتفاقات كوچه و همسایه‌های افقی و نه عمودی… و در نگاه كلی محله و هر چه در آن می‌گذشت. در دهه 60 اهالی یك كوچه مانند خانواده بودند و این برای نوجوان و جوان امروزی كه درگیر زندگی ماشینی شده‌اند بسیار جالب است. اما داستان «آبنبات‌ها» ساكن نیست و حركت دارد و جلد آخر آن در دهه 70 روایت می‌شود. در نگارش رمان «آبنبات‌ها» تلاش كرده‌ام داستان را طوری روایت كنم تا مخاطبانی هم كه آن دوران را درك نكرده‌اند با آن ارتباط برقرار كنند و همراه شوند. جلد بعدی كه پنجمین جلد از رمان «آبنبات‌ها» خواهد بود در دهه 80 روایت می‌شود.

پایان

گفت‌وگو: لیلا باقری

دسترسی سریع