تولد 23 تیر 1359 ، تهران
طنزنویس، نویسنده و گوینده ایرانی است. كتاب «دستورالمملهای قضاقورتكی» یكمین مجموعه طنزهای اوست كه در طول دو سال در مجله چلچراغ منتشر میشد.
محمدعلی مومنی
او دانش آموخته زبان و ادب پارسی است و با نشریات پرشمار از جمله آفتابگردان، آفتاب یزد، شرق، آرمان، قانون و مجلههای چلچراغ، گلآقا، بچهها... گلآقا، سلامت، خانه، خط خطی و پلخمون همكاری كرده است.
طنزنویسی كه به خاكی زد
محمدعلی مومنی برعكس همه كه از زمین خاكی شروع میكنند، از روزنامه آفتابگردان شروع به طنزنویسی كرد. اما در نهایت به خاكی زد!
بعدها به گلآقا و بچهها… گلآقا پیوست و برای هفتهنامه خانه، آفتاب امروز، سلامت، دوچرخه طنز نوشت.
او در طول سالها فعالیت به هر كجا كه وارد شد، توقیف و تعطیل شد. او در یك عملیات تعطیلكنانه به رادیو پیوست. اما رادیو صدایی نبود كه با این بادها بلرزد.
او پنج سال در رادیو فرهنگ برنامه طنز «چایی شیرین» را میساخت.
دستورالعملهای قضاقورتكی صفحهای بود كه در هفتهنامه چلچراغ مینوشت.
او فعلا در ماهنامه طنز و كارتون «خط خطی» طنز موسیقی و برای هفتهنامه «پلخمون» دیالوگهای طنز مینویسد.
در رادیو فرهنگ نیز همچنان مینویسد، حرف میزند و پولش را میگیرد!
توجه به محیط زیست، میراث فرهنگی، موسیقی و موضوعات اجتماعی در طنزهای او تابلو است! و فكر میكند خیلی هم نباید به سیاستمدارها توجه كرد!
حالا بخشهایی از كتاب دستورالمملهای قضاقورتكی را میخوانیم.:
دستورالممل قضاقورتكی 25
راههای خشكاندن خلیج فارس، دریای خزر و تالابها از بیخ
شرمندهام كه برای خشكاندن منابع آبی دستورالعمل مینویسم. فقط برای ثبت در تاریخ است كه بدانند «ما میتوانیم» خیلی هم میتوانیم. وگرنه دستورالعمل نمیخواهد. همین كه اراده كنیم، تالاب كه عددی نیست، دریای خزر را هم خشك میكنیم. حتی پیشنهاد میكنم خلیج فارس را هم خشك كنیم كه بعضیها اینقدر چشم طمع به آن نداشته باشند و بزنیم در پوزشان. بعد اگر راست میگویند هی بگویند «خلیج عربی».
1- جذب گردشگرانِ خشكان
گردشگر برای محیط زیست، حكم آموكسیسیلین را دارد برای عفونت در بدن! كه به هر كجا برود، آنجا را به خاك سیاه، زبالهی سیاه و چیزهای سیاه و قهوهای دیگر بنشاند و بیخیال هم نشود. جهان برای گردشگر خط طولی است كه او فقط یك بار از آنجا رد میشود. پس مقبرهی نیاكان دیگران! گردشگر برود كنار تالاب، خودش كارش را بلد است. سفارش خشكاندن دریاچه، دریا، دریای آزاد و خلیج هم میپذیرد.
2- كشف دو قطره نفت زیر تالاب
كافی است به اندازهی دو پیت، یا دو گالن نفت زیر تالاب باشد. مشتاقان نفت خیلی دوست دارند، نفت را از حلقوم تالاب بیرون بكشند و ببرند سر سفرههای مردم. حتی اگر دو قطره هم باشد، از میل آنها به خدمت كردن كم نمیشود كه!
3-احداث راه آسفالت از میان تالاب
بعضیها علاقه عجیبی به آسفالت كردن همه چیز دارند. آسفالت كردن كوه دماوند، آسفالت كردن برج آزادی، آسفالت كردن كهكشان راه شیری و دهان آدم باز میماند از این همه اشتیاق آسفالتی.
وسط تالاب را آسفالت كنند كه مردم بتوانند به راحتی بروند آن وسط و همانجا خدمات زبالهپراكنی را ارائه كنند. در این پروژه 95 درصد تالاب زیر كشت آسفالت میرود كه گردشگران از آن 5 درصد زیبایی باقی مانده لذت ببرند.
4-بردن آب تالاب به آفتابه مردم
اگر زیر تالاب نفتی نبود كه برود به سفره مردم، آب تالاب كه میتواند برود به زندگی مردم. یكی از وسایل كاربردی و چند منظوره كه آبگیر هم باشد، همانا آفتابه است. اگر آب به آفتابه مردم برود، با همان آفتابه هم نیازهای مستقیم برطرف میشود، هم نیازهای غیرمستقیم مثل شستن ماشین، آببازی و…
5-توجه به صادرات غیرنفتی
هی گفتیم صادرات غیرنفتی. كو؟ نیست! بالاخره باید چرخ صادرات غیرنفتی را راه انداخت یا نه؟ وقتی قرار است تالاب خشك بشود، پس چرا صادر نكنیم؟ وقتی قدر تالاب دانسته نمیشود، صادر كنیم لااقل پولش را بگیریم. اتفاقا با صادر كردن آب تالاب خیالمان راحت است كه كسی نمیتواند آن را بخشكاند. چون تالابی در كار نیست كه بخواهد بخشكاند!
6-فیلم در بیاوریم.
مجوز ساخت فیلم با موضوع فاجعه خشكاندن تالاب داده شود. بعضی از فیلمسازها برای سیمرغ و اسكار هر كاری كه لازم باشد انجام میدهند. چنان تالاب را خشك میكند كه ده تا سیمرغ و اسكار هم به او بدهند، كم است.
7-چالش سطل آب تالاب راه بیندازیم
مردم چالش خیلی دوست دارند. اصلا ما مردم چالشپروری هستیم. یك نفر برود كنار یكی از تالابها یا دریا و خلیج، یك سطل ناقابل آب بریزد روی سر و كلهاش. چند دقیقه بعد مشتاقان و علاقمندان تا قطرهی آخر تالاب را كشیده، به خود پاشیده، با وجدان آسوده به خانه بازگشته، و فیلمش را در اینور و آنور آپلود نموده و لایكها را پسانداز میكنند.
8-مجوز احداث تعویض روغنی، صافكاری و بقالی در كنار تالاب صادر شود.
صنایع مزاحم را بفرستند بروند كنار تالاب. اتفاقا ضایعاتشان هم میرود توی تالاب، دیگر محیط زیست هم آلوده نمیشود.
چهار تا هتل هم آنجا احداث بشود. پای منافع اقتصادی كه وسط باشد، كوه دماوند، باتلاق گاوخونی و راه دریاچه گهر هم آسفالت میشود.
9-خواندن عناوین برخی از روزنامهها در كنار تالاب
بعضی از روزنامهها مطالبی چاپ میكنند كه آدمیزاد هم در جا خشك میشود، تالاب كه سهل است.
بعضی از اظهار نظرها و خبرها هم برای خشكاندن آدمیزاد، ذوق آدمیزاد، تالاب، دریا، دریاچه و خلیج بسیار مفید و كاربردی است.
10-حفاظت از تالاب را بدهند دست چهار تا بچه
این دستورالعمل در موارد دیگری قبلا هم جواب داده است.
برگرفته از: ویكیپدیا، پایگاه خبری شیرین طنز